Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 72 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
picket fence
U
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
picket
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picket
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
picket
U
بستن
picket
U
افسارکردن
picket
U
جلوکسی راه رفتن یا ایستادن
picket
U
پاسدار یا دژبان
picket
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
picket
U
صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
picket
U
اعتصاب کردن
picket
U
چوب پرچین کشیک
picket
U
میخچه چوب نوک تیز
picket
U
چوب پرچین
picket
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
picket
U
دستک
picket
U
میخ چوبی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
picket guard
U
پاسبان اردوگاه
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
screw picket
U
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
flying picket
U
کسیکهافرادرادرمکانهایدیگررادعوتبهاعتصابکند
picket guard
U
دژبان
picket line
U
صف کارگران اعتصابی
picket lines
U
خط پرچین
picket lines
U
خط دستکها
picket lines
U
صف کارگران اعتصابی
picket line
U
خط نرده ها
picket lines
U
خط نرده ها
picket line
U
خط دستکها
picket line
U
خط پرچین
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
fence
U
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
fence
[around / between something]
U
حصار
[دور چیزی]
[بین چیزی]
ox fence
U
اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
fence off
U
کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
fence
[around / between something]
U
نرده
[دور چیزی]
[بین چیزی]
fence
U
شمشیر بازی
fence
U
پرچین
fence
U
دیوار
fence
U
خاکریز پناه دادن
fence
U
شمشیر بازی کردن
fence
U
نرده
fence
U
شمشیربازی
fence
U
حفظ کردن نرده کشیدن
fence
U
حصار
fence
U
محجر سپر
to straddle the fence
U
نامطمئن بودن
a breach in the fence
U
سوراخی در حصار
batten fence
U
حصار با میله چوبی
rip fence
U
شکافنرداهای
paling fence
U
حصارنردهای
safety fence
U
جانپناه کنار راه
snow fence
U
دیواره برفگیر
snow fence
U
حفاظ برف
snake fence
U
نرده مارپیچ
fence month
U
ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
fence month
U
ماه قرق
dead fence
U
پرچین
catch fence
U
نرده محکم سر پیچ
safety fence
U
جانپناه
to make a virginia fence
U
مستانه راه رفتن
double apron fence
U
سیم خاردار دو دامنه
rip fence guide
U
شکستنشیارحافظ
to make a virginia fence
U
تلوتلو خوردن
rip fence lock
U
قفلشکافنردهای
rip fence rule
U
حلقهشکافنردهای
rip fence slot
U
شکافنردهای
the horse refuses the fence
U
اسب از پر چین عقب میزند
to
[build / erect / put up]
a fence
U
حصاری ساختن
The grass is always greener on the other side of the fence.
<proverb>
U
مرغ همسایه غازه
[مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
ring wall or ring fence
U
حصار گرد
ring wall or ring fence
U
پرچین یامحجرگرداگرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com