Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
photo optic memory
U
حافظه نوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
optic
U
بصری
optic
U
وابسته به بینایی
optic
U
چشمی بصری
optic
U
شیشه عینک
optic
U
چشم
optic
U
نوری
optic disk
U
نقطه کور
optic nerve
U
عصب باصره
optic nerve
U
عصب بینایی
optic fibre
U
فیبر نوری
optic chiasma
U
چلیپای بصری
optic chiasm
U
چلیپای بصری
quantum optic
U
اپتیک کوانتومی
fibre optic
U
فیبرنوری
fibre optic cable
U
کابل فیبر نوری
photo-
U
مربوط به نور
photo
U
photograph=have
photo imagery
U
عکس برداری کردن از زمین
photo distance
U
مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
photo geology
U
تفسیر عکسهای هوایی
photo imagery
U
تهیه عکس
You have come out well in this photo(picture).
U
ازمد افتادن
photo cell
U
پیل نور- برقی
photo excitation
U
برانگیختگی نوری
photo electric
U
وابسته به تاثیر نورو الکتریک باهم
photo electron
U
فوتو الکترون
photo session
U
مدتزمانیکهخبرنگارانفرصتدارندازفردیعکسبیندازند
This photo does not do you justice.
U
خودتان از عکستان بهتر هستید
photo electron
U
الکترون نوری
photo nadir
U
مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
photo plotter
U
رسام نوری
photo finish
U
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
photo cell
U
سلول فتوالکتریک
photo luminescence
U
لومینسانس نوری
photo ionization
U
یونش فوتونی
photo interpretation
U
نقشه کردن عکس هوایی
photo interpretation
U
تفسیر عکس هوایی نقشه عکسی
photo interpretation
U
تفسیر عکس
photo print
U
چاپ عکسی
photo print
U
چاپ عکس
photo ionization
U
یونش تابشی
photo offset
U
چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
photo emission effect
U
صدور نور- برقی
photo electric emission
U
صدور نور- برقی
photo pattern generation
U
تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
photo electric current
U
جریان نور- برقی
photo electric cathode
U
کاتد نور- برقی
photo index map
U
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
photo conductive effect
U
اثر نور- رسانایی
negative photo plane
U
افق شیشه عکاسی
negative photo plane
U
سطح افق شیشه عکس
inverse photo electric effect
U
اثر برق- نور
immediate memory
U
حافظه فوری
in memory of
<idiom>
U
به صورت رایگان
memory
U
خاطره
memory
U
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory
U
حافظه دستگاه کامپیوتر
memory
U
یاد
memory
U
یادگار یاد بود
to the memory of
U
به یادبود
memory
U
حافظه
racial memory
U
حافظه نژادی
read mostly memory
U
حافظه بیشتر خواندنی
regenerative memory
U
رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory
U
عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
refresh memory
U
واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
recent memory
U
حافظه نزدیک
real memory
U
حافظه واقعی
real memory
U
حافظه حقیقی
real memory
U
حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
read only memory
U
حافظه فقط خواندنی
programmable memory
U
حافظه برنامه پذیر
optical memory
U
حافظه نوری
passive memory
U
حافظه منفعل
memory drum
U
گردونه یاد
one level memory
U
حافظه یک سطحی
memory word
U
کلمه حافظه
memory trace
U
رد یاد
memory span
U
فراخنای یاد
memory sniffing
U
ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory snapshot
U
تصویر لحظهای حافظه
memory register
U
ثبات حافظه
photodigital memory
U
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
photodigital memory
U
خواندن چند بار
regenerative memory
U
حافظه باز زا
main memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
memory management
U
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
to fail
[memory]
U
درماندن
[حافظه یا خاطره]
to fail
[memory]
U
وا ماندن
[حافظه یا خاطره]
To revive a memory.
U
خاطره ای رازنده کردن
I can recite from memory.
U
می توانم از حفظ بخوانم
subtract from memory
U
دکمهکمکنندهازحافظه
memory recall
U
دوبارهخوانیحافظه
memory key
U
کلیدحافظه
primary memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
U
حافظه خواندن،نوشتن
[علوم کامپیوتر]
addressed memory
U
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
primary memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
main memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
computer memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
memory cancel
U
پاککردنحافظه
memory button
U
دکمهحافظ
add in memory
اضافه کردن به حافظه
shadow memory
U
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory
U
حافظه نیمه رسانا
semiconductor memory
U
حافظه نیمه هادی
secondary memory
U
حافظه ثانویه
search memory
U
حافظه جستجو
screw to the memory
U
بذهن سپردن
screen memory
U
خاطره پوشان
scratchpad memory
U
حافظه چرکنویس
scratchpad memory
U
حافظه چرکنویسی
rotating memory
U
حافظه چرخشی
remote memory
U
حافظه دور
shadow memory
U
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
shadow memory
U
شبه حافظه
within living memory
U
به یاد دارند
within living memory
U
تا انجا که مردمان زنده
volatile memory
U
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory
U
حافظه فرار
virtual memory
U
حافظه مجازی
upper memory
U
کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
to stamp on the memory
U
در ذهن منقوش ساختن
to stamp on the memory
U
ذهنی کردن
to escape one's memory
U
از خاطر رفتن
to commit to memory
U
ازبرکردن
static memory
U
حافظه ایستا
stack memory
U
حافظه پشتهای
regenerative memory
U
حافظه احیاء کننده
memory protection
U
پشتیبانی ازحافظه
magnetic memory
U
حافظه مغناطیسی
expanded memory
U
حافظه گسترشی
eidetic memory
U
یاد روشن
EDO memory
U
ذخیره کند
EDO memory
U
فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory
U
MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
dynamic memory
U
حافظه پویا
shared memory
U
حافظه تسهیم شده
disk memory
U
حافظه دیسک
cryogenic memory
U
استفاده از خصوصیات هدایت مواد
cryogenic memory
U
رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
core memory
U
حافظه هستهای
auxiliary memory
U
حافظ کمکی
extended memory
U
حافظه توسعه یافته
extended memory
U
حافظه تمدیدی
low memory
U
فضای حافظه تا چند کیلوبایت
laser memory
U
حافظه لیزری
it escaped my memory
U
یادم رفت
internal memory
U
بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory
U
حافظه داخلی
interleave memory
U
حافظه جاگذاری
incidental memory
U
حافظه اتفاقی
in memory of blessedmemory
U
خدابیامرز
in memory of blessedmemory
U
بیادگار مرحوم
in memory of blessedmemory
U
بیاد
external memory
U
حافظه خارجی
core memory
U
حافظه چنبرهای
coordinate memory
U
حافظه مختصاتی
conventional memory
U
این فضای حافظه مستقیماگ توسط DOS-MS قابل کنترل است و محلی است که بیشتر برنامههای بار شده برای اجرا آنجا هستند
bubble memory
U
سرعت بالا و حافظه متحرک
bubble memory
U
مین فرفیت بالا
bubble memory
U
حافظه حبابی
base memory
U
حافظه پایه
auxiliary memory
U
حافظه کمکی
associative memory
U
حافظه شرکت پذیر
associative memory
U
حافظه تداعی
associative memory
U
حافظه انجمنی
as memory serves
U
هر وقت بیاد انسان بیاید
alterable memory
U
حافظه اصلاح پذیر
alterable memory
U
حافظه تغییرپذیر
bubble memory
U
روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
buffer memory
U
حافظه میانیگر
conventional memory
U
در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
control memory
U
حافظه کنترلی
control memory
U
حافظه کنترل
constructive memory
U
حافظه سازا
commit to memory
U
حفظ کردن
cache memory
U
یک حافظه کوچک و بسیارسریع که مخصوص ذخیره موقت اطلاعات میباشد حافظه پنهان
cache memory
U
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory
U
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory
U
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
حافظه پنهانی
bytewide memory
U
بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
acoustic memory
U
حافظه صوتی
memory protection
U
حفافت حافظه
memory hierarchy
U
سلسله مراتب حافظه
memory guard
U
نگهبان حافظه
memory for digits
U
حافظه عددی
memory dump
U
رونوشت ازحافظه
memory dump
U
روگرفت حافظه
memory dependent
U
متکی به حافظه
memory dependent
U
وابسته حافظه
memory cycle
U
چرخه حافظه
memory chip
U
تراشه حافظه
memory cell
U
سلول حافظه
memory capacity
U
گنجایش حافظه
memory cache
U
حافظه پنهان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com