English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
personnel section U کارگزینی
personnel section U قسمت پرسنلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
personnel U پرسنل
personnel U افراد
personnel U استخدامی
personnel U کارگزینی
personnel U کارمندان
personnel U کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
personnel U کارکنان
personnel U کارکنان یاخدمه وسایل جنگی
personnel authorization U جدول پرسنلی مجاز
personnel carrier U خودرو نفربر
personnel carrier U نفربر
operating personnel U افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
enlisted personnel U افراد
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
enlisted personnel U طبقه افراد
personnel monitoring U بازدیدافراد
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
enroute personnel U افرادمنتسب
filler personnel U افراد جایگزینی
filler personnel U افرادجایگزین
operating personnel U پرسنل فعال
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
personnel authorization U سطح پرسنلی مجاز
personnel ceiling U سقف استعداد مجاز پرسنلی
personnel development U برنامه ریزی استخدامی
personnel services U خدمات کارمندی
personnel services U خدمات پرسنلی
personnel status U وضعیت پرسنلی
personnel status U وضع افراد
personnel training U اموزش کارکنان
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
personnel selection U کارمند گزینی
technical personnel U کادر فنی
personnel psychology U روانشناسی استخدامی
personnel officer U افسر اجودانی
personnel management U مدیریت استخدام
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel management U اداره کردن پرسنلی
personnel manager U مدیر استخدام
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
personnel monitoring U بازدید پرسنلی
personnel officer U افسر پرسنل
personnel officer U افسر رکن یکم
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
additional production personnel عوامل دیگر تولد
army personnel system U سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army personnel center U مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
We dont have qualified personnel in this company. U دراین شرکت آدم حسابی نداریم
z section U پروفیل "زد"
section out U شکستن موج بطور ناهموار
t section U پروفیل " T "
t section U عضو " T "
section U برش
section U قسمت
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U رسد
section U جوخه
section U بخش قسمت
section U بخش
section U قطعه
section U دسته
section U گروه دایره
section U رسددریایی یا هوایی
section U برشگاه
section U مقطع
section U قبضه توپ
section U رسدتوپخانه
section U شعبه
section U نیمرخ
section U بره
regular section U پروفیل نرمال
root section U مقطع ریشه
rolled section U مقاطع نوردشده
section charge U خرج چند قسمتی
section charge U خرج جزء جزء
section chief U رئیس قبضه
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
section of a hazelnut U قسمتهایمختلففندوق
rectangular section U مقطع مستطیلی
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
program section U بخش برنامه ها
program section U بخش تهیه برنامه ها
project section U بخش تهیه پروژه ها
project section U بخش تهیه طرحها
properties of section U خواص مقاطع تیرها
radial section U برش شعاعی
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
radio section U بخشرادیو
pipe section U قسمتلوله
main section U قسمتاصلی
honeycomb section U شانهعسل
flotation section U بخششناور
dining section U قسمتغذاخوری
butt section U قسمتهدف
build up section U مقاطع مرکب
rail section U بخشریل
sagittal section U قسمتهایزیرشکم
section of a bulb U قسمتهایمختلفپیاز
in the non-smoking section U در قسمت غیر سیگاری ها
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
wallet section U قسمتکیفپول
tip section U قسمتنوک
section of a walnut U قسمتهایمختلفگردو
section of a strawberry U قسمتهایمختلفتوتفرنگی
section of a raspberry U قسمتهایمختلفتمشک
section of a log U قسمتهایمختلفکندهدرخت
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
standard section U پروفیل استاندارد
staff section U قطعات سمبه
staff section U قسمت ستادی دسته سمبه
staff section U بخش ستادی
cross-section U سطح متقاطع
section of valley U نیمرخ عرضی دره
section of dike U نیمرخ راه
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
structural section U مقطع سازهای
longitudinal section U برش طولی
transition section U مقطع تبدیل
weaving section U منطقه همبری
weaving section U منطقه تقاطع
trough section U مقطع ناودانی
trenched section U فرم صندوقهای تو گود
trenched section U زیرگاه صندوقهای
transverse section U برش متقاطع
transverse section U مقطع عرضی
transversal section U برش عرضی
section hand U کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
conic section U مقطع مخروطی
cross section U مقطع عرضی
coil section U مقطع بوبین
auxiliary section U برش کومکی
aircraft section U رسدهواپیمایی
aircraft section U قسمت هواپیمایی
cross section U برش متقاطع نمونه یا حد وسط
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
cross section U برش عرضی
air section U رسد هوایی
center section U بال میانی
extruded section U پروفیل اشترانق پرس
data section U بخش داده ها
control section U قسمت کنترل
crown section U برش در کلید قوس
cross section U نیمرخ عرضی
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section U مقطع
control section U بخش کنترل
cross section U رویه برش
cross section U سطح مقطع عرضی
compact section U مقطع فشرده
axial section U برش محوری
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
cross section U سطح مقطع موثر
longitudinal section U نیمرخ طولی
beaded section U شیار برجسته روی گچ وچوب
oblique section U مقطع اریب
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section U برش اریب
oblique section U مقطع مایل
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
advance section U قسمت جلویی
overflow section U قسمت سر ریز سد
advance section U قسمت مقدم در منطقه مواصلات
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
longitudinal section U برش طولی
full section U برش کامل
built up section U مقاطع مرکب
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
gauging section U مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
gauging section U برش اندازه گیری
golden section U برش زرین
cross section U سطح مقطع
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
gun section U رسدتوپ
half section U نیم برش
half section U نیم مقطع
horizontal section U برش افقی
box section U مقطع قوسی سکل
section of a grain of wheat U قسمتهایتخممرغ
cross section of an airbrush U بخشعرضیرنگپاش
cross section of a trunk U بخشعرضیتنهدرخت
section of a capsule: poppy U قسمتهایمختلفکیسه
section of a legume: pea U قسمتهایمختلفبتولات
box section leg U ساق یا پایه بخشی از جعبه
circular cross section U مقطع گرد
section of a silique: mustard U قسمتهایمختلفخردل
wall stack section U بخشدودکشدیواری
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
He works in the production section . U درقسمت تولید کار می کند
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
cross section of a road U بخشعرضیجاده
cross section area U سطح مقطع
data control section U بخش کنترل داده
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com