English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 155 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
personnel management U مدیریت استخدام
personnel management U مدیریت پرسنلی
personnel management U اداره کردن پرسنلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
personnel U کارکنان یاخدمه وسایل جنگی
personnel U پرسنل
personnel U کارکنان
personnel U کارگزینی
personnel U کارمندان
personnel U استخدامی
personnel U افراد
personnel U کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
personnel manager U مدیر استخدام
personnel services U خدمات کارمندی
personnel services U خدمات پرسنلی
personnel status U وضعیت پرسنلی
personnel status U وضع افراد
filler personnel U افرادجایگزین
filler personnel U افراد جایگزینی
personnel training U اموزش کارکنان
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
enroute personnel U افرادمنتسب
enroute personnel U افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات
enlisted personnel U طبقه افراد
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
enlisted personnel U افراد
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
personnel section U قسمت پرسنلی
personnel selection U کارمند گزینی
operating personnel U پرسنل فعال
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
personnel monitoring U بازدیدافراد
personnel monitoring U بازدید پرسنلی
personnel officer U افسر پرسنل
personnel officer U افسر رکن یکم
personnel carrier U نفربر
personnel development U برنامه ریزی استخدامی
personnel ceiling U سقف استعداد مجاز پرسنلی
personnel psychology U روانشناسی استخدامی
personnel carrier U خودرو نفربر
personnel section U کارگزینی
personnel authorization U جدول پرسنلی مجاز
personnel authorization U سطح پرسنلی مجاز
operating personnel U افرادی که با یک دستگاه کار می کنند یا قسمتی را به کار می اندازند
personnel officer U افسر اجودانی
technical personnel U کادر فنی
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
army personnel system U سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
additional production personnel عوامل دیگر تولد
army personnel center U مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
We dont have qualified personnel in this company. U دراین شرکت آدم حسابی نداریم
management U سازماندهی
management U اجرا و نگهداری شبکه
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
management U هدایت یا سازماندهی
management U اداره
management U حیله
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management U حل و عقد
management U برنامه ریزی
management U مدیریت
management U سرپرستی
management U ترتیب
management U ship leader
management U مدیران کارفرمایی
operational management U مدیریت عملیاتی
file management U مدیریت پرونده
ownership and management U مالکیت و مدیریت
task management U مدیریت وفیفه
monopoly management U مدیریت انحصاری
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
watershed management U ابخیزداری
task management U مدیریت کار
supply management U مدیریت عرضه
resource management U مدیریت منبع
wildlife management U مدیریت حیات وحش
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
record management U مدیریت رکوردها
record management U مدیریت مدارک
production management U مدیریت تولید
management group U ائتلاف چند شرکت
management group U ائتلاف تجاری
scientific management U مدیریت علمی
watershed management U انجیرداری
demand management U مدیریت تقاضا
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
job management U مدیریت برنامه
inventory management U مدیریت موجودی
configuration management U مدیریت پیکربندی
industrial management U مدیریت صنعتی
file management U مدیریت فایل
data management U مدیریت داده ها
game management U شکاربانی
game management U شکارداری
financial management U مدیریت مالی
concurrency management U مدیریت همزمانی
file management U مدیریت پرونده ها
facilities management U مدیریت امکانات
database management U مدیریت پایگاه داده ها
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management expenses U مخارج مدیریت
management expenses U مخارج اداری
memory management U مدیریت حافظه
materiel management U مدیریت اماد
materiel management U مدیریت اقلام
materials management U مدیریت مواد
management system U سیستم اداره
management system U سیستم مدیریت
management science U علم مدیریت
management report U گزارش مدیریت
career management U مدیریت مشاغل
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
management graphics U مدیریت گرافیک
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
spatial data management U مدیریت داده فضایی
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
data processing management U مدیریت پردازش داده
data management system U سیستم مدیریت داده ها
top level management U مدیریت سطح بالا
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
data base management U مدیریت پایگاه داده
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
middle level management U مدیریت سطح متوسط
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
lower level management U مدیریت سطح پایین
file management program U برنامه مدیریت فایل
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
project management program U برنامه مدیریت پروژه
project management system U سیستم مدیریت پروژه
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com