Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parol arrest
U
جلب شفاهی
parol arrest
U
توقیف شفاهی
parol arrest
U
جلب و توقیف فردی که درحضور رئیس دادگاه بخش مرتکب اخلال نظم عمومی شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
by parol
U
زبانی
by parol
U
شفاها
parol
U
کلمه
parol
U
قول
parol
U
شفاهی
parol
U
گفته
parol contract
U
قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
parol evidence
U
شهادت شفاهی
parol promise
U
قرارداد شفاهی
under arrest
U
تحت الحفظ
arrest
U
توقیف شخص
arrest
U
دستگیری
arrest
U
سد جلوگیری
arrest
U
جلوگیری کردن ممانعت کردن ممانعت
arrest
U
دستگیرکردن
arrest
U
وقفه
arrest
U
بازداشت
arrest
U
جلوگیری کردن
arrest
U
توقیف کردن بازداشتن
arrest
U
توقیف
arrest
U
حکم ضبط توقیف کردن
arrest
U
حکم توقیف
arrest
U
سد کردن
arrest
U
ضبط کردن
arrest
U
جلوگیری از سقوط
arrest
U
دستگیر کردن
arrest
U
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest of judgment
U
سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
house arrest
U
بازداشت در خانه
arrest warrant
U
قرار توقیف
warrant as arrest
U
حکم توقیف
warrant as arrest
U
حکم بازداشت
arrest warrants
U
قرار توقیف
arbitrary arrest
U
توقیف غیر قانونی وخودسرانه
cardiac arrest
U
توقف ناگهانی قلب
house arrest
U
توقیف در منزل
privilege frome arrest
U
مصونیت از توقیف
He went underground to avoid arrest.
U
او
[مرد]
خودش را غایم کرد تا دستگیرش نکنند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com