Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
paper weight
U
کاغذ نگهدار
paper weight
U
وزنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
weight average molecular weight
U
میانگین وزنی وزن مولکولی
weight
U
فشار
weight
U
قطعه سرب درکیف زین برای جبران کمبودوزن اسب
weight
U
بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
weight
U
لنگر
weight
U
نزن
weight in
U
وزن کشی
weight
U
سنگینی
weight
U
چیزسنگین
weight
U
سنگین کردن
weight
U
بارکردن
weight
U
وزن
weight
U
وزن دادن
weight
U
گرانی
weight
U
سنگ وزنه
weight
U
میزان
it is of no weight
U
قدرواهمیتی ندارد
self weight
U
ویژه وزن
self weight
U
خود وزن
beta weight
U
وزن بتا
bat weight
U
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
weight throw
U
پرتاب وزنه
basis weight
U
وزن پایه
design take off weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
cross weight
U
وزن ناخالص
curb weight
U
وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
counter weight
U
وزنه مقابل
bow weight
U
وزن کمان
brake weight
U
لنگر
counter weight
U
وزنه تعادل
weight and measures
U
سنگ و اندازه
middle weight
U
میان وزن
middle weight
U
میانه
milliequvalent weight
U
وزن هم ارز میلی گرمی
counter weight
U
پاسنگ
molecular weight
U
وزن مولکولی
molecular weight
U
جرم مولکولی
certificate of weight
U
گواهی وزن
weight by volume
U
وزن حجمی
volumetric weight
U
وزن حجمی
draw weight
U
نیروی لازم برای کشیدن زه
letter weight
U
کاغذ نگاه دار
weight of solids
U
وزن ذرات
weight percent
U
درصد وزنی
light weight
U
سبک وزن در اصطلاح کشتی و مشت زنی و مانندانها
weight ratio
U
نسبت وزن
heavy weight
U
38+ کیلوگرم
heavy weight
U
001 کیلوگرم
heavy weight
U
18+ کیلوگرم
heavy weight
U
سنگین وزن
weight man
U
پرتابگر وزنه یا چکش پرتابگر چکش
it pulls its weight
U
نسبت به سنگینی خودش خوب می کشد
weight index
U
شاخص موزون
landing weight
U
وزن با هنگام تخلیه
landing weight
U
وزن فرود
landed weight
U
وزن کالا هنگام تخلیه
weight lifter
U
وزنه بردار
laden weight
U
وزن کلی خودرو با بار
weight lifting
U
وزنه برداری
he is half your weight
U
وزن او نصف وزن شما است
gross weight
U
وزن با فرف
formula weight
U
وزن فرمولی
where is the kilogramme weight ?
U
سنگ کیلوگرم کجاست
where is the kilogramme weight ?
U
وزنه ....
fixed weight
U
وزن ثابت
weight function
U
تابع وزنی
weight belt
U
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
equivalent weight
U
وزن هم ارز
equivalent weight
U
وزن معادل
empty weight
U
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
wet weight
U
وزن خالص مایعاتی که معمولا هنگام کارکردن وجوددارند
weight zone
U
مربع وزن گلوله
gross weight
U
وزن ناخالص
gross weight
U
وزن ناویژه
gross weight
U
وزن کل هواپیما یاخودرو با بار وزن خالص
gross weight
U
وزن کل
weight the sugar
U
قند را بکشید
weight ton
U
تن سنگین
weight training
U
بدن سازی
drop weight
U
وزن سقوطی
maximum take off weight
U
حداکثر وزن برخاستن
the weight is kilogrammes
U
ان 5 کیلوگرم است
specific weight
U
سنگینی ویژه
make-weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
put on weight
<idiom>
U
افزایش وزن
specific weight
U
وزن مخصوص
pull one's weight
<idiom>
U
کارها را تقسیم کردن
operating weight
U
وزن عملیاتی
short weight
U
وزنه کم
short weight
U
سنگ کم
dead weight
U
وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
dead weight
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
You are going to gain weight. if you let yourself go.
U
اگر جلوی خودت را نگیری چاق می شوی
specific weight
U
وزن ویژه
make-weight
U
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
weight program
U
تمرین وزنه برداری
the weight is kilogrammes
U
وزن
statistical weight
U
وزن اماری
statistical weight
U
احتمال ترمودینامیکی
to carry weight
U
نفوذ یا اهمیت داشتن
toe weight
U
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
total weight
U
وزن کل
unit weight
U
وزن مخصوص
make weight
U
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
make weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
unit weight
U
وزن واحد
dead weight
U
ویژه وزن
dead weight
U
وزن بی اوار
net weight
U
وزن خالص
net weight
U
وزن کلی
dead weight
U
خودوزن
weight trainer
U
آموزندهوزنه
weight trainer
U
مربیوزنه
sliding weight
U
وزنمتحرک
ramp weight
U
حداکثر وزن ممکن هواپیما
atomic weight
U
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
atomic weight
U
جرم اتمی
atomic weight
U
وزن اتمی
atomic weight
U
wt.at :symb
avoirdupois weight
U
اوزان و مقیاسات اجناس
dead weight
U
وزن خشکه
throw one's weight around
<idiom>
U
ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن
to lose weight
U
لاغر شدن
unladen weight
U
وزن ناخالص خودرو
carpet weight
U
وزن فرش
unladen weight
U
وزن کامل خودرو
light-weight
U
سر خالی
weight and balance sheet
U
برگ بازرسی تعادل وزن هواپیما
light weight concrete
U
بتن سبک
sash balancing weight
U
وزنه متعادل کننده
power to weight ratio
U
نسبت وزن اتومبیل به نیروی اسب ان
sash balancing weight
U
پارسنگ
size weight illusion
U
خطای ادراکی اندازه- وزن
gram moleculare weight
U
وزن مولکول گرم
gram formula weight
U
وزن فرمولی به گرم
To weight the pros and cons of something.
U
خوب وبد چیزی را بررسی کردن (سنجیدن )
ankle/wrist weight
U
کمربندلاغری
effective unit weight
U
وزن مخصوص موثر
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
design maximum weight
U
حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
design gross weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
dead weight tonnage
U
گنجایش باری
molecular weight determination
U
تعیین وزن مولکولی
molecular weight distribution
U
توزیع وزن مولکولی
aitcraft operating weight
U
وزن اصلی هواپیما
To weight up the pros and cons of something .
U
مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
special weight race
U
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
area weight balance
U
ترازوی مسطح
gram atomic weight
U
وزن گرمی اتم
governor balance weight
U
وزنه تعادل رگولاتور
light weight cable
U
کابل سبک
light weight concrete
U
بتن سبک
gram equivalent weight
U
وزن گرمی هم ارز
gram equivalent weight
U
وزن هم ارز- گرم
light weight unit
U
واحد ساختمانی سبک
weight for age race
U
مسابقه اسبها با وزنهای طبق جدول سنی
gram atomic weight
U
وزن اتمی به گرم
weight-driven clock mechanism
U
مکانیزم ساعتپانولدار
number average molecular weight
U
میانگین عددی وزن مولکولی
weight average degree of polymerization
U
میانگین وزنی درجه بسپارش
tirtyfive pound weight throw
U
مسابقه پرتاب چکش
zero air voids unit weight
U
وزن ذرات موجود در خاک درواحد حجم خاک اشباع شده
margin of difference of weight in coins
U
حد ترخیص allowance
margin of difference of weight in coins
U
حد ترخص
on paper
U
ازروی حساب یا قلم و کاغذ بافرض
paper
U
ورقه
paper
U
روی کاغذاوردن
paper
U
جواز پروانه
paper
U
درکاغذ پیچیدن
paper
U
ورق کاغذ
paper
U
اوراق
paper
U
روی کاغذ نوشتن
paper
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
paper
U
وسیلهای که سوارخ ها را در نوار کاغذ پانچ میکند تا داده را منتقل کند
paper
U
اوراق بهادار
paper
U
سفته برات
paper
U
مقاله
paper
U
روشی که در آن نوار کاغذ وارد ماشین میشود
paper
U
محفظهای که کاغذ چاپگر را در خود نگه می دارد
paper
U
وسیلهای که نوار کاغذ پانج شده را می پذیرد و اطلاعات پانج شده و ذخیره شده روی آن را به سیگنال هایی تبدیل میکند که کامپیوتر میتواند پردازش کند
paper
U
روش حرکت دادن کاغذ به جلو
paper
U
حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper
U
ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
paper
U
کاغذ
paper
U
چاپ کردن
paper
U
روزنامه
paper
U
کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
paper
U
ورقه مشخصات کشتی
He has no influence . He cuts no ice. He carries no weight
U
دیگر کلاهش پشم ندارد ( فاقد نفوذ است )
test paper
U
ازمون برگ
the daily paper
U
جریده یومیه
to commit to paper
U
روی کاغذاوردن
the paper is written all over
U
همه جای کاغذ نوشته شده است که
the daily paper
U
روزنامه
tissue paper
U
دستمال کاغذی نازک
test paper
U
کاغذ مخصوص ازمایش ورقه امتحان
tar paper
U
کاغذ قیر اندود
paper cup
U
لیوان کاغذی
roll paper
U
کاغذ لولهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com