English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8320 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
output jack U جکخروجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jack U خرک
jack U گوی جک
jack U گوی اصلی یا هدف
jack U بالا بردن
jack U باربردار قلاب گوشی
jack U ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
jack U ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
jack U پایه
jack up U بالا بردن
jack up <idiom> U
jack U خرک پیچدار
jack U جک زدن
jack U سرباز
jack U جک اتومبیل
jack U انبر اتصال
jack U جک
jack U فیش برق
jack U ژاک برق
jack U جک چکمه کش
jack U پرچم کوچک ماشین
jack U پرچم سینه ناو
jack pudding U لوده
jack pot U دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
built in jack U جک مخصوص نصب
jack plane U رنده بزرگ
jack plane U رنده دستگاه
car jack U جک اتومبیل
jack on both sides U شریک دزدورفیق قافله
jack o' lent U هدف
cheap jack U دوره گرد
jack knife U خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
jack o' lent U تمثال یهودای اسخر یوطی اماج
jack pudding U مسخره
jack ring U طوق جک
banana jack U مادگی در رادیو برای دوشاخه
jack-knife U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifed U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifes U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knifing U چاقوی بزرگ جیبی
jack-knives U چاقوی بزرگ جیبی
jack screw U پیچ بالابرنده
jack salmon U اردک ماهی چشم سفید امریکا
jack roll U چرخ چاه
jack ring U خاموت
jack plane U رنده درشت تراش
apple jack U عرق سیب
articulated jack U جک مفصلی
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
jack of all trades U همه فن حریف
jack o' lantern U دروغ نور
jack o' lantern U نور کاذب
hydraulic jack U جک هیدرولیکی
jack hammer U این مته با هواکار میکند
jack hammer U مته چکشی
jack frost U بابایخی
jack frost U لولوی زمستانی
jack box U جعبه تقسیم تلفن
jack box U جعبه اتصال
jack boot U چکمه ساق بلند
jack arch U طاق افقی
jack and gill U دونامه نماینده ........
jack a dandy U کج کلاه
jack a dandy U جلف
high jack U دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
jack hammer U مته دجبر
jack hammer U مته ضربهای مته چکشی
jack mackerel U ماهی ازاد کالیفرنیا
jack ketch U طناب انداز
jack ketch U دارزن
every man jack U هرکس
every man jack U همه کس
jumping jack U عروسک خیمه شب بازی
firing jack U جک تیر
firing jack U جک اتش
floor jack U اهرم فرعی
jack johnson U د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
jack in office U رسیده است
jack in office U ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack a dandy U ادم خودساز
jack of all trades U همه کاره
jack in the box U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-of-all-trades <idiom> U
jack-up platform U سکویبالابر
jack spring U فنرجک
jack plug U توپکفیشبرق
jack field U فضایجک
headphone jack U جایورودهدفن
hammer jack U جکچکش
boot jack U محلقرارگرفتنکفشبرایواکسزدن
yellow jack U پرچم قرنطینه کشتی
yellow jack U تب زرد
to jack up a car U خودرویی را جک زدن
jack-in-the-boxes U نوعی اتش بازی
jack in the box U نوعی اتش بازی
jack in the box U علی ورجه
jack-in-the-box U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-box U نوعی اتش بازی
jack-in-the-box U علی ورجه
jack-in-the-boxes U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-boxes U علی ورجه
pallet jack U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
jack screw U خرک پیچدار
telephone jack U مادگی تلفن
telephone jack U جک تلفن
smoke jack U سیخ گردان
motorcar jack U بالابر یا جک اتومبیل
jack staff U میله پرچم سینه
man jack U فرد
jack tar U ملوان
jack tar U ملاح
man jack U شخص
man jack U نفر
lifting jack U جک بالابر
jack towel U حوله بی سروته که دوراستوانه یاغلتکی باشد
power jack U جک
roasting jack U سیخ کباب گردنده
Union Jack U پرچم سینه
Union Jack U پرچم ملی انگلیس
screw jack U جک پیچی
jack screw U پیچ تنظیم
sawyer's jack U خرک چوب بری
jack screw U پیچ بالابر
jack snipe U نوک درازه
sawyer's jack U خرک اره کشی
jack snipe U یلوه
jiffy jack U جک ازمایشگاهی
hig low jack U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
high low jack U پاسور
motor coach jack U جک اتومبیل
flap hydraulic jack U جکهیدولیکبالههواپیما
jack knife bridge U پل متحرک تاشو
Jack of all trades and master of none.. <proverb> U همه کاره هیچ کاره است .
Jack of all trades , master of none . U همه کاره وهیچ کاره
He is a jack of all trades, but master of none. <idiom> U او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
to lift a car by jack U خودرویی را جک زدن
He is jack of all trades . he can cope with any thing . U همه فن حریف است
compound leverage floor jack U اهرم بالابر ترکیبی
compound leverage floor jack U اهرم بالابر قیچی شکل
output U که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output U ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output U بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output U داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output U برونداد بروندهی
output U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output U مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output U حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output U ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output U عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output U ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output U 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output U امکان نمایش اطلاعات میدهد
output U وسیلهای که
output U مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output U به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output U 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output U تولید
output U خروجی
output U بازداده
output U برون داد
output U انرژی خروجی
output U ستانده
output U محصول
output U برونداد محصول
output U بازده
output U برون ده
output U تولیدی
output U برون گذاشت برونگذار
output U برونداد
output U کارکرد فرفیت
output channel U مجرای خروجی
output media U رسانه خروجی
output capacitance U فرفیت خروجی
output electrode U الکترد خروجی
output bound U کران خروجی
output bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
output channel U کانال خروجی
output listing U سیاهه خروجی
output circuit U مدار خروجی لامپ الکترونی
output buffer U میانگیر خروجی
output control U تنظیم انرژی خروجی
output data U داده خروجی
output device U دستگاه خروجی
output equipment U تجهیزات خروجی
output box U جعبه فیوز
output impedance U ناگذرایی خروجی
output impedance U امپدانس خروجی
output meter U سنجه انرژی خروجی
output pentode U لامپ پنج قطبی خروجی
output per head U تولید سرانه
output voltage U ولتاژ خروجی
peak output U حداکثر تولید
per capita output U تولید سرانه
potential output U تولید بالقوه
power output U توان خروجی
rate of output U نرخ تولید
rate of output U میزان تولید
rated output U توان نامی
reactor output U توان راکتور
tatal output U خروجی کل
Recent search history Forum search
1Jack Attac
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com