English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
oblique section U مقطع اریب
oblique section U مقطعی که بوسیله صفحه اریب جسم رابرش بدهد
oblique section U برش اریب
oblique section U مقطع مایل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oblique U حاده یا منفرجه مورب
oblique U غیر مستقیم منحرف
oblique U مایل
oblique U طرح حرف عادی کج
oblique U کج
oblique U مورب
oblique U عکس مورب
oblique U مایل کج
oblique U اریب
oblique angle U یا باز
oblique lattice U شبکه مایل
oblique perspective U پرسپکتیوی که تمام خطوط اصلی ان مایل باشد
oblique perspective U پرسپکتیو مایل
oblique plane U سطح مورب
oblique projection U نمایش اجسامی درروی صفحه بوسیله تصویرمایل
high oblique U عکس هوایی موربی که ازارتفاع زیاد گرفته شده و افق فاهری عکس در ان مشاهده میشود
oblique projection U تصویر مورب
oblique projection U تصویر مایل
oblique rotation U چرخش مایل
oblique system U سیستم مایل
oblique joint U شکستگی کج
oblique fire U اتش جانبی
oblique fire U اتش مورب
low oblique U عکس مایل پایین
oblique question U پرسش غیرمستقیم
oblique bond U رج چینی کلاغ پر
right oblique march U میل به راست رو
oblique angle U زاویه تند
oblique compartment U زمین مورب
external oblique U ماهیچهمورببیرونی
oblique cone U مخروط اریب [ریاضی]
oblique case U حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
oblique weir U در تصویر افقی سرریزی استکه تاج ان نسبت به جریان اب مایل باشد
oblique edged scraper U رنده کج
left oblique march U میل به چپ رو
left oblique march U فرمان میل به چپ رو
oblique shock wave U موج ضربهای مایل
mil gridded oblique U عکس مایل شبکه بندی شده به مقیاس میلیمی
section U شعبه
z section U پروفیل "زد"
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section U نیمرخ
section U مقطع
section U بره
t section U پروفیل " T "
t section U عضو " T "
section U رسدتوپخانه
section U قبضه توپ
section U گروه دایره
section U دسته
section out U شکستن موج بطور ناهموار
section U قطعه
section U بخش قسمت
section U برشگاه
section U برش
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت
section U رسد
section U بخش
section U جوخه
section U رسددریایی یا هوایی
root section U مقطع ریشه
regular section U پروفیل نرمال
rectangular section U مقطع مستطیلی
range section U قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
rolled section U مقاطع نوردشده
radial section U برش شعاعی
personnel section U کارگزینی
properties of section U خواص مقاطع تیرها
personnel section U قسمت پرسنلی
project section U بخش تهیه طرحها
project section U بخش تهیه پروژه ها
section of a raspberry U قسمتهایمختلفتمشک
program section U بخش تهیه برنامه ها
program section U بخش برنامه ها
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
section charge U خرج چند قسمتی
transition section U مقطع تبدیل
rail section U بخشریل
radio section U بخشرادیو
pipe section U قسمتلوله
main section U قسمتاصلی
honeycomb section U شانهعسل
flotation section U بخششناور
dining section U قسمتغذاخوری
butt section U قسمتهدف
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
sagittal section U قسمتهایزیرشکم
section of a bulb U قسمتهایمختلفپیاز
section of a hazelnut U قسمتهایمختلففندوق
longitudinal section U برش طولی
build up section U مقاطع مرکب
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
in the non-smoking section U در قسمت غیر سیگاری ها
wallet section U قسمتکیفپول
tip section U قسمتنوک
section of a walnut U قسمتهایمختلفگردو
section of a strawberry U قسمتهایمختلفتوتفرنگی
section of a log U قسمتهایمختلفکندهدرخت
wing section U بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
weaving section U منطقه همبری
black section U گروهیغیراداریدرداخلیکحزبسیاسیکهمدافعحقوقسیاهپوستاناست
section of valley U نیمرخ عرضی دره
section of dike U نیمرخ راه
section leader U فرمانده رسد یا جوخه
section hand U کارگرعضو دسته معینی ازکارگران راه اهن
section gang U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section crew U دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
section chief U رئیس قبضه
staff section U بخش ستادی
staff section U قسمت ستادی دسته سمبه
staff section U قطعات سمبه
weaving section U منطقه تقاطع
trough section U مقطع ناودانی
trenched section U فرم صندوقهای تو گود
trenched section U زیرگاه صندوقهای
transverse section U برش متقاطع
transverse section U مقطع عرضی
transversal section U برش عرضی
structural section U مقطع سازهای
standard section U پروفیل استاندارد
section charge U خرج جزء جزء
overflow section U قسمت سر ریز سد
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
conic section U مقطع مخروطی
control section U بخش کنترل
control section U قسمت کنترل
cross section U مقطع عرضی
cross section U برش متقاطع نمونه یا حد وسط
cross section U برش عرضی
cross section U سطح مقطع موثر
cross section U سطح مقطع
cross section U نیمرخ عرضی
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
cross section U مقطع
cross section U رویه برش
compact section U مقطع فشرده
coil section U مقطع بوبین
advance section U قسمت مقدم در منطقه مواصلات
advance section U قسمت جلویی
air section U رسد هوایی
cross-section U سطح متقاطع
aircraft section U قسمت هواپیمایی
aircraft section U رسدهواپیمایی
auxiliary section U برش کومکی
axial section U برش محوری
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
beaded section U شیار برجسته روی گچ وچوب
box section U مقطع قوسی سکل
built up section U مقاطع مرکب
center section U بال میانی
cross section U سطح مقطع عرضی
golden section U برش زرین
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
extruded section U پروفیل اشترانق پرس
half section U نیم مقطع
full section U برش کامل
gauging section U مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
longitudinal section U نیمرخ طولی
longitudinal section U برش طولی
horizontal section U برش افقی
half section U نیم برش
gun section U رسدتوپ
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
data section U بخش داده ها
gauging section U برش اندازه گیری
crown section U برش در کلید قوس
section of a grain of wheat U قسمتهایتخممرغ
box section leg U ساق یا پایه بخشی از جعبه
section of a capsule: poppy U قسمتهایمختلفکیسه
box section bed U جعبه ماشینهای ابزار
section of a berry: grape U قسمتهایمختلفانگورحبهای
section of a legume: pea U قسمتهایمختلفبتولات
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
absorption cross section U مقطع جذب
Could we have a table in the non-smoking section? U آیا ممکن است میز ما در قسمت غیر سیگاری ها باشد؟
air ground section U قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
He works in the production section . U درقسمت تولید کار می کند
air movement section U قسمت حرکات هوایی
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
wall stack section U بخشدودکشدیواری
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
section of a silique: mustard U قسمتهایمختلفخردل
inelastic cross section U مقطع برخورد ناکشسان
air traffic section U قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
shape of cross section U نیمرخ عرضی
cross section area U سطح مقطع
valley cross section U نیمرخ عرضی دره
egg shaped section U مقطع تخم مرغی
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
formwork at cirved section U قالب بندی در سطوح منحنی
cross section of a molar U قسمتهایمختلفدندانآسیا
cross section of a road U بخشعرضیجاده
cross section of a trunk U بخشعرضیتنهدرخت
circular cross section U مقطع گرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com