English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nonmarket activities U فعالیتهای غیر بازاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
activities U کنش وری
activities U رکورد فعالیتهای انجام شده
activities U تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
activities U روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities U چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activities U بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
activities U کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
activities U فعال یا مشغول بودن
activities U بخش
activities U قسمت یکان
activities U فعالیت
activities U کار چابکی
activities U زنده دلی
activities U اکتیوایی
activities U سازمان
activities U ماموریت عمل
activities U کار
activities U وفیفه
to phase out their activities U فعالیت های خود را به تدریج قطع کردن
taxable activities U فعالیتهای مشمول مالیات
hostile activities U مخاصمات
centre of activities U مرکز عملیات
make work activities U فعالیتهای کاربر
chaplain activities fund U اعتبار امور مذهبی
To extend the scope of ones activities . U میدان عملیات خودرا گسترش دادن
chaplain activities fund U اعتبارمسجد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com