Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
news reader
U
نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
what news
U
خبرتازه چه دارید
keep up with the news
<idiom>
U
حفظ اطلاعات
news
U
خبر
news
U
اخبار
news
U
اوازه
Thats no news to me.
U
این برایم خبر جدیدی نیست ( قبلا می دانستم )
what news
U
چه خبر تازه دارید
reader
U
خواننده
reader
U
هر دستگاهی که قابلیت رونویسی از یک وسیله ورودی را دارد
reader
U
وسیلهای که داده ذخیره شده روی یک رسانه را می خواند و به قالب دیگر تبدیل میکند
reader
U
غلط گیر
reader
U
کتاب قرائتی
reader
U
قاری
reader
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader
U
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader
U
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
reader
U
یکی از دو حالت که به کاربر امکان کار کردن با یک برنامه چند رسانهای میدهد ولی آنرا تغییر نمیدهد
news room
U
اطاق روزنامه خوانی
news agent
U
روزنامه فروش
unofficial news
U
خبر غیر رسمی
to skim ones the news
U
به اخبارنگاهی سطحی کردن
to break news
U
فاش کردن اخبار
news agent
U
خبرگزار
news writer
U
خبرنگار
news print
U
کاغذروزنامه
news vendor
U
روزنامه فروش
impartation of news
U
رساندن یا ابلاغ خبر
news agencies
U
بنگاه خبرگزاری
news agencies
U
آژانس خبری
They were devastated by the news.
U
این خبر آنها را بسیار پریشان کرد.
hot news
U
خبر دست اول
break the news
<idiom>
U
اول ازهمه خبر را رساندن
The news bowled her over .
U
این خبر کمرش را شکست
That was exhilarating news.
U
روح این خبر روحم را شاد کرد
What is the latest news?
U
آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
The news shocked me.
U
این خبر مرا تکان داد (هول کردم )
The news got round that he has come.
U
خبرپیچیدکه اوآمده است
news agency
U
آژانس خبری
news agency
U
بنگاه خبرگزاری
Job's news
U
خبر بد
good news
U
خبر خوش
good news
U
مژده
news conferences
U
مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
news conference
U
مصاحبه و کنفرانس مطبوعاتی
news-stands
U
جایگاه فروش روزنامه
news-stand
U
جایگاه فروش روزنامه
news stand
U
جایگاه فروش روزنامه
document reader
U
سند خوان
document reader
U
سندخوان
dream reader
U
خواب تعبیرکن
dream reader
U
معبر
film reader
U
فیلم خوان
disk reader
U
خواننده دیسک
character reader
U
دخشه خوان
card reader
U
کارت خوان
badge reader
U
نشانه خوان
badge reader
U
ماشینی که داده را از یک نشانه مشخصات می خواند
mind reader
U
کاشف افکار دیگران
tape reader
U
نوار خوان
proof reader
U
مصحح
proof reader
U
غلط گیری کننده
lay reader
U
واعظ غیرروحانی
lay reader
U
قاری کلیسا
an omnivorous reader
<idiom>
U
خر خوان
lip reader
U
لب خوان
optical reader
U
نور خوان
page reader
U
صفحه خوان
mick reader
U
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
photoelectric reader
U
خواننده فتو الکتریکی
He cried the news all over the town .
U
با داد وفریاد خبررا ؟ رشهر پرکرد
to pass on
[information or news]
U
به بقیه اطلاع دادن
The news caused a sensation.
U
خبر مثل توپ صدا کرد
daily news paper
U
روزنامه یومیه
optical mark reader
U
علامتخوان نوری
paper tape reader
U
نوارخوان کاغذی
magnetic tape reader
U
خواننده نوار مغناطیسی
paper tape reader
U
نوار کاغذی خوان
magnetic tape reader
U
نوار مغناطیسی خوان
mark sense reader
U
نشان خوان
optical page reader
U
صفحه نوری خوان
optical mark reader
U
علامت خوان نوری
optical mark reader
U
نشان خوان نوری
optical character reader
U
دخشه خوان نوری
optical mark reader
U
علامت نوری خوان
bar code reader
U
دستگاه خواننده کد میلهای
optical character reader
U
کاراکترنوری خوان
Bad news travels fast .
<proverb>
U
خبرهاى بد سریع پخش مى شوند.
To pass the news by word of mouth .
U
خبری را در دهان به دهان پخش کردن
Lets suppose the news is true .
U
حالا فرض کنیم که این خبر صحیح با شد
magnetic ink character reader
U
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com