Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
naval forces
U
نیروهای دریایی
naval forces
U
نیروی دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
naval
U
دریایی
naval
U
نیروی دریایی
naval
U
افسرنیروی دریایی
naval
U
وابسته به کشتی
naval
U
وابسته به نیروی دریایی
naval establishment
U
تاسیسات دریایی
naval establishment
U
قسمت دریایی
naval war
U
جنگ با کشتی
naval campaign
U
نبرد دریایی
naval war
U
جنگ دریایی
naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
naval attache
U
وابسته دریایی
naval vessel
U
ناو
naval pipe
U
مجرای زنجیر
naval stores
U
ذخایر و اماد دریایی
naval stores
U
کالای دریایی
naval support
U
پشتیبانی دریایی
naval port
U
بندر دریایی
naval support
U
یکان پشتیبانی کننده دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
naval aircraft
U
هواپیمای ناوپایه
naval architect
U
ارشیتکت کشتی ساز
naval attache
U
وابسته نیروی دریایی
Naval blockade .
U
محاصره دریایی
naval auxiliary
U
پایگاه لجستیکی دریایی
naval aviation
U
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
naval aviation
U
هوا دریا
naval district
U
ناحیه عملیات دریایی
naval district
U
ناحیه دریایی
naval conscript
U
ناوی وفیفه
naval activity
U
یکان دریایی
naval campaign
U
جنگ دریایی
naval station
U
پایگاه دریایی
naval base
U
پایگاه دریایی
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
air and naval gunfire
U
اتش توپخانه دریایی و هوایی
armed naval vessel
U
ناو جنگی
naval appropriation bill
U
بودجه نیروی دریایی
evening naval twilight
U
شفق دریایی
evening naval twilight
U
غروب دریایی
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
chief of naval operations
U
فرمانده عملیات دریایی
bureau of naval personnel
U
اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
deputy chief of naval operation
U
جانشین فرماندهی نیروی دریایی
forces
U
مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces
U
قدرت
forces
U
قوا
forces
U
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces
U
تحمیل کردن
forces
U
بیرون کردن
forces
U
مجبور کردن
forces
U
وادار کردن
forces
U
نیروی نظامی
forces
U
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces
U
فشار دادن
forces
U
یکان قسمت نظامی
forces
U
راندن
forces
U
بی عصمت کردن
forces
U
بزور بازکردن
forces
U
زور
forces
U
نیرو
forces
U
جبر
forces
U
عنف
forces
U
نفوذ
forces
U
عده
forces
U
شدت عمل
forces
U
بردار نیرو
forces
U
خشونت نشان دادن
forces
U
درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces
U
مسلح کردن
forces
U
مجبورکردن بزورگرفتن
forces
U
بازور جلو رفتن تحمیل
forces
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
U
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces
U
مجبورکردن
forces
U
نافذ
forces
U
شروع به عمل یا کار
forces
U
پاس بی هدف
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
nato forces
U
نیروهای پیمان ناتو
special forces
U
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
fundamental forces
U
اندرکنش های بنیادی
[فیزیک]
fundamental forces
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
special forces
U
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
triangle of forces
U
سه گوشه نیروها
triangle of forces
U
مثلث نیروها
seato forces
U
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
screening forces
U
نیروهای پاسیور
opposing forces
U
نیروهای متخاصم
nuclear forces
U
نیروهای هستهای
orientation forces
U
نیروهای دو قطبی- دو قطبی
orange forces
U
علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
parallelogram of forces
U
متوازی الاضلاع نیروها
people forces
U
نیروی پایداری
people forces
U
نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
political forces
U
نیروهای سیاسی
polygon of forces
U
کثیرالاضلاع نیروها
polygon of forces
U
بس گوشه نیروها
regional forces
U
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
package forces
U
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
restraining forces
U
نیروهای مهار کننده
resolution of forces
U
تجزیه نیروها
system of forces
U
دستگاه نیروها
opposing forces
U
نیروهای درگیر نبرد
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
army forces
U
نیروهای زمینی
army forces
U
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
assigned forces
U
نیروهای زیر امر
assigned forces
U
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
auxiliary forces
U
قوای کمکی
auxiliary forces
U
نیروی کمکی
barrier forces
U
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces
U
نیروهای خودی
blue forces
U
نیروهای ابی
combat forces
U
نیروهای رزمی
combined forces
U
نیروهای مرکب
air forces
U
نیروی هوایی
expeditionary forces
U
قشون استعماری
task forces
U
نیروی اجرای عملیات
armed forces
U
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
armed forces
U
نیروهای مسلح
task forces
U
تاسک فورس
police forces
U
نیروی انتظامی
police forces
U
نیروی پلیس
police forces
U
دادگاه پلیس
task forces
U
گروه کار
expeditionary forces
U
نیروی اعزامی
expeditionary forces
U
نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component forces
U
نیروهای مولفه
composition of forces
U
ترکیب نیروها
ground forces
U
نیروی زمینی
ground forces
U
نیروهای زمینی
irregular forces
U
نیروهای نامنطم
irregular forces
U
نیروهای چریکی
land forces
U
قوای بری
land forces
U
نیروی زمینی
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces
U
قوای اب خاکی
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
lateral forces
U
نیروهای عرضی
marine forces
U
تفنگداران دریایی
marine forces
U
نیروی تفنگدار
market forces
U
نیروهای بازار
market forces
U
عوامل موثردر بازار
garrison forces
U
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
enemy forces
U
نیروهای دشمن
distribution of forces
U
تقسیم نیروها
forces of production
U
نیروهای تولید
four forces of nature
U
چهار نیروی بنیادی طبیعت
distribution of forces
U
واگذاری نیروها
friendly forces
U
نیروهای خودی
garrison forces
U
نیروهای پادگانی
differential forces
U
نیروهای دیفرانسیلی
conventional forces
U
نیروهای رزمی معمولی
contingencey forces
U
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
sum of all external forces
U
حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
balance collective forces
U
نیروهای کلی متعادل
peace keeping forces
U
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
armed forces courier
U
پیک ارتشی
armed forces courier
U
پیک نیروهای مسلح
amphibious striking forces
U
نیروهای ضربتی اب خاکی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
armed forces police
U
دژبان نیروهای مسلح
van der waals forces
U
نیروهای وان در والس
attack carrier striking forces
U
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
U
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
dipole dipole forces
U
نیروهای دو قطبی- دوقطبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com