English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
naval aviation U هوا دریا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aviation U هواپیمایی
aviation U هوایی هوانیروز
aviation U هوانوردی
aviation snips U قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
aviation duty U شغل پروازی
aviation duty U شغل خلبانی
aviation fuel U سوخت هواپیما
aviation gasoline U بنزین هواپیما
aviation psychology U روانشناسی هوانوردی
aviation medicine U طب هوایی
aviation medicine U سیستم پزشکی هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
aviation badge U نشان خلبانی هوانیروز
aviation badge U ارم خلبانی
aviation aeronautics U هوانوردی
aviation weather U مشخصات ویژه اب و هوایی که به پرواز و عملکردهواپیما مربوط میشود
aviation channels U کانالهای هوایی
aviation authority U امور هواپیمایی
aviation pay U فوق العاده پرواز
army aviation U هواپیمای نیروی زمینی هوانیروز
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
aviation sotre keeper U انبار دار قسمت هواپیمایی
aviation ordnance , man U متخصص جنگ افزار هواپیما
Civil Aviation Organization U سازمان هواپیمایی کشور
aviation life support equipment U وسایل حفظ جان مسافرین درپرواز سینه بند نجات
naval U نیروی دریایی
naval U دریایی
naval U وابسته به کشتی
naval U وابسته به نیروی دریایی
naval U افسرنیروی دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
naval forces U نیروی دریایی
naval forces U نیروهای دریایی
naval establishment U قسمت دریایی
naval establishment U تاسیسات دریایی
naval district U ناحیه دریایی
naval pipe U مجرای زنجیر
naval port U بندر دریایی
naval district U ناحیه عملیات دریایی
Naval blockade . U محاصره دریایی
naval war U جنگ با کشتی
naval war U جنگ دریایی
naval vessel U ناو
naval support U یکان پشتیبانی کننده دریایی
naval support U پشتیبانی دریایی
naval stores U کالای دریایی
naval stores U ذخایر و اماد دریایی
naval conscript U ناوی وفیفه
naval campaign U نبرد دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
naval architect U ارشیتکت کشتی ساز
naval attache U وابسته دریایی
naval activity U یکان دریایی
naval attache U وابسته نیروی دریایی
naval auxiliary U پایگاه لجستیکی دریایی
naval base U پایگاه دریایی
naval station U پایگاه دریایی
naval campaign U جنگ دریایی
naval aircraft U هواپیمای ناوپایه
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
armed naval vessel U ناو جنگی
air and naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
chief of naval operations U فرمانده عملیات دریایی
evening naval twilight U شفق دریایی
naval appropriation bill U بودجه نیروی دریایی
naval landing party U تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
evening naval twilight U غروب دریایی
air and naval gunfire U اتش توپخانه دریایی و هوایی
deputy chief of naval operation U جانشین فرماندهی نیروی دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com