English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
multiplex wave winding U سیم پیچ موجدار چند راهه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wave winding U سیم پیچ موجدار
multiplex U چند خبر راهمزمان بر روی یک سیم فرستادن
multiplex U دستگاه مولتی پلکس
multiplex U دستگاه پرژکتوری که چند عکس راروی هم مخلوط میکندوسیله چند چانلی
multiplex U سیستم تنظیم تقسیم که تمام کانال ها حاوی داده با استفاده از پروتکل یکسان و نرخ ارسال هستند
multiplex U روش تقسیم که بخشهای زمان را طبق نیاز به سیگنالهای اختصاص میدهد
multiplex U باس ارسال آدرس
multiplex U داده و سیگنال کنترل در رزمانهای مختلف
multiplex U ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
multiplex U تسهیم
multiplex U مرکب
multiplex U چندتایی متعدد
multiplex U تسهیم مخابره ترکیبی
multiplex U تسهیم کردن
unitas multiplex U واحد چند وجهی
multiplex telegraphy U دستگاه تلگرافی که در یک زمان با یک سیم چند مخابره میکند
multiplex telegraphy U تلگراف چند جهتی
multiplex system U سیستم چندگانه
multiplex mode U حالت تسهیم
multiplex mode U وضعیت تسهیم
multiplex system U سیستم چند سیمه
time division multiplex U تسهیم زمانی
winding U پیچاندن
self winding U خود کوک
d.c. winding U سیم پیچی جریان دائم
d.c. winding U سیم پیچی جریان مستقیم
winding U سیم پیچ
winding U سیم پیچی
winding U چیزی که پیچ میخورد
winding U مارپیچی رود پیچ
winding U پیچاپیچ
winding U نخ پیچی
winding U پیچیدن و تابیدن نخ
y winding U اتصال ستاره
winding up U انحلال شرکت
winding up of a company U انحلال شرکت
magnet winding U سیم پیچ مغناطیس
lap winding U سیم پیچ رویهم
primery winding U سیم پیچی اولیه
input winding U سیم پیچی اولیه
non inductive winding U سیم پیچ ناخودالقا
copper winding U سیم پیچی مسی
primary winding U سیم پیچ ورودی
relay winding U سیم پیچی رله
compensating winding U سیم پیچ تعادلی سیم پیچ خنثی کننده
compensating winding U سیم پیچ تعدیل کننده
compensating winding U سیم پیچ جبران گر
damper winding U سیم پیچ کاهنده
damping winding U سیم پیچی میراکننده
magnet winding U سیم پیچی اهنربا
drive winding U سیم پیچ تحریک
end winding U سرسیم پیچی
field winding U سیم پیچ اهنربایی
field winding U سیم پیچی میدان
filament winding U سیم پیچ افروزه
filament winding U سیم پیچی فیلامان
multiphase winding U سیم پیچی چند فازه
generator winding U سیم پیچی ژنراتور
differential winding U سیم پیچ تفاضلی
duplex winding U سیم پیچ دو راهه
delta winding U سیم پیچ مثلث
main winding U سیم پیچی اصلی
coil winding U سیم پیچی بوبین
chain winding U سیم پیچ زنجیری
winding potential U پتانسیل سیم پیچی
winding sheet U کفن
winding shop U کارگاه سیم پیچی
winding up an estate U تقسیم مال بین غرماء
winding mechanism U مکانیسمسیمپیچ
accelerator winding U سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
three phase winding U سیم پیچی سه فازه
winding drum U قرقره سیم پیچی
winding shaft U استوانهسیمپیچ
winding adjustment تنظیم سیم پیچ
winding area U سطح سیم پیچی
winding bobbin U بوبین
winding pitch U گام سیم پیچی
winding machine U دستگاه سیم پیچی
winding insulation U عایق بندی سیم پیچی
winding inductance U اندوکتیویته ی سیم پیچی
winding resistance U مقاومت سیم پیچی
winding resistance U مقاومت اهمی
winding coefficient U ضریب سیم پیچی
winding capacitance U فرفیت سیم پیچی
winding bobbin U هسته سیم پیچی شده
inductive winding U سیمپیچ القایی
stem winding U چیزعالی ودرجه یک
armature winding U سیم پیچ ارمیچر
shunt winding U مغناطیسی انحرافی
shunt winding U سیم پیچ
transformer winding U سیم پیچی ترانسفورماتور
series winding U سیم پیچ اصلی
winding diagram U نمودار سیم پیچی
sense winding U سیم پیچ احساس
secondary winding U سیم پیچ خروجی
secondary winding U سیم پیچ ثانویه
This is a self - winding clock . U این ساعت دیواری کوک لازم ندارد ( اتو ماتیک است )
winding tower U برجپیچاپیچ
shunt winding U سیم پیچ فرعی
simplex winding U سیم پیچ ساده
bar winding U میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
stem winding U ساعت دسته کوک
bifilar winding U سیم پیچ دو رشتهای
starting winding U سیم پیچی راه اندازی
high frequency winding U سیم پیچی فرکانس بالا
high tension winding U سیم پیچی فشار قوی
high voltage winding U سیم پیچی فشار قوی
low resistance winding U سیم پیچی کم اهم
low voltage winding U سیم پیچی فشار ضعیف
low tension winding U سیم پیچ فشار ضعیف
multiple drum winding U سیم پیچ استوانهای چندگانه
high impedance winding U سیم پیچی با مقاومت زیاد
pitch of armature winding U گام پیچک
cumulative compound winding U سیم پیچ مرکب جمع پذیر
single phase winding U سیم پیچی یک فازه
singly re entrant winding U سیم پیچ تک بازگرد
re entrant armature winding U سیم پیچ ارمیچر باز گشته
compound field winding U سیم پیچ اهنربایی مرکب
series drum winding U سیم پیچ اصلی ارمیچراستوانهای
differential field winding U سیمپیچ اهنربایی متقابل
double layer winding U سیم پیچی دوطبقه
doublyre entrant winding U سیمپیچ دو بازگرد
communicating pole winding U سیم پیچی قطب کمکی
differential compound winding U سیمپیچ مرکب تفاضلی
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
phase voltage of winding U ولتاژ سیم پیچ
hand brake winding lever U سطحپیچاپیچترمزدستی
To wave at someone. U به کسی دست تکان دادن
the wave U دریا
wave U موج
to wave away U باشاره دست بیرون کردن
wave off U فرود همراه با سایش
wave off U به زمین ساییده شدن هواپیما
wave U خیزاب
wave U موج زدن
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
new wave U نیوویو
wave U موج رادیویی
wave U فر موی سر دست تکان دادن
wave U هیجان
wave U موجی بودن موج زدن
WAVE file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
wave function U تابع موجی
wave amplitude U دامنه موج
wave band U دسته امواج رادیو
velocity of a wave U سرعت پخش موج
wave front U جبهه امواج رادیویی
shock wave U موج ضربه
shock wave U موج ضربهای
ultrashort wave U موج خیلی کوتاه
travelling wave U موج سیار
traveling wave U موج رونده
wave band U باند موج
wave bands U باندهای موج
wave frequency U بسامد موج
wave form U شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave form U شکل موج
wave equation U معادله موج
wave front U جبهه موج
wave drag U پسای موج
wave velocity U سرعت موج
wave speed U سرعت موج
wave celerity U سرعت موج
transverse wave U موج عرضی
acoustic wave U صوت
all wave receiver U رادیوی تمام موج
beta wave U موج بتا
stationary wave U موج ساکن
stationary wave U موج ایستاده
blast wave U موج انفجار
standing wave U موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
the wave heaves U خیزاب بلندمیشودومیافتد
acoustic wave U موج صوتی
transversal wave U موج عرضی
wander wave U امواج سیار
wander wave U موج سیار
transient wave U امواج سیار
transient wave U موج سیار
wave train U قطار موج
to wave farewell U باجنباندن دست بدرودگفتن دست خداحافظی تکان دادن
short wave U موج کوتاه
short-wave U موج کوتاه
standing wave U موج ساکن
long wave U موج بلند
medium wave U موج متوسط
tidal wave U موج کشند
tidal wave U سیلاب دریایی
tidal wave U پندام
wind wave U موج باد
wind wave U خیز اب ناشی از باد
wind wave U موج ناشی از باد
sound wave U صوت
to wave one's handkerchief U دستمال جیب خود را [برای کسی] تکان دادن
wave wall U دیوارموج
wave height U ارتفاعموج
wave clip U گیرهفر
wave base U سطحموج
translation wave U موجبرگردان
seismic wave U ارتعاشاتزمینلرزه
sound wave U موج صوتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com