English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multiple dome dam U سد چند گنبدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dome U کلاهک دودکش [شیمی]
dome U سر [اصطلاح روزمره]
dome U گنبد
dome U قبه
dome U قلعه گرد
dome U گنبد زدن منزلگاه
dome U شلجمی
dome U گنبد سونار
dome U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
dome U گرده ماهی
dome U کله [اصطلاح روزمره]
dome U گنبد دودکش [شیمی]
dome U برامدگی
dome tent U چادرگنبدی
dome shutter U حائلکروی
dome roof U سقفگنبدی
square dome U چهار طاقی
spherical dome U گنبد دور تمام
thickness of a dome U طبره
sonar dome U کلاهه ردیاب
dome light U چراغ برجک
dome lamp U لامپ سقفی
pendentive dome U گنبد اویخته
glass dome U برآمدگیشیشهای
Mihrab dome U محرابگنبدی
rotating dome U حوزهچرخشی
projection dome U گنبدپرتوافکن
dome-pot U ظرف سفالی
dome-pot U لوله سفالی
porch dome U دالانگنبدی
geodesic dome U گنبد متشکل ازسطوح هندسی
half dome U نیم گنبد
furnace dome U قسمت فوقانی کوره
dome-pot U دیگ سفالی
dome light U چراغ بالای طاق خودرو
dome dam U سد گنبدی
multiple U چند
multiple U چندین
multiple U ضرب چندتا
multiple U چندگانه
multiple U مضروب
multiple U چند برابر
multiple U چند فاز چندگانه
multiple U مضرب
multiple U چندلا گوناگون
multiple U مضاعف
multiple U متعدد
multiple U گوناگون
multiple U معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
multiple U استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
multiple U دستوری با بیش از یک آدرس برای عملوندها
multiple U حاوی قط عات زیاد بودن یا عمل کردن به روشهای مختلف
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
multiple U نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
multiple U مضاعف چند ردیفه چند لولهای
multiple U معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
multiple reinforcement U تقویت چندگانه
multiple series U مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiple star U ستاره چندگانه
multiple regression U رگرسیون چند گانه
multiple regression U چندمتغیری
multiple regression U رگرسیون
multiple regression U رگرسیون چند متغیره
multiple punch U منگنه چندگانه
multiple precision U دقت چند برابر
multiple offence U حمله مرکب
multiple stores U فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
multiple telegraphy U تلگراف چندگانه
multiple transformer U مبدل با اتصال موازی
multiple integral U انتگرال چندگانه [ریاضی]
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple use key U استفادهمتعددکلید
multiple-choice U وابسته به پرسش چند پاسخی
multiple sclerosis U فلج چندگانه
multiple wire U چند رشتهای
multiple wire U چند سیمه
multiple well system U سیستم چند چاهی
multiple moment U گشتاور چندگانه
multiple length U با درازی چندگانه
multiple gun U توپ چند لولهای
multiple cable U کابل چند رشتهای
multiple correlation U همبستگی چند متغیری
multiple correlation U همبستگی چندگانه
multiple access U دستیابی چندگانه
multiple contact U کنتاکت دستهای
multiple contact U دسته کنتاکت
multiple connector U بست چند گانه
multiple circuit U مدار چند طبقه
multiple circuit U مدار چندگانه
multiple address U با نشانی چندگانه
multiple amplifier U تقویت کننده چند طبقه
multiple personality U شخصیت چندگانه
multiple bond U پیوند چندگانه
multiple cut off U برش چند متغیری
multiple ionization U یونش مکرر
multiple images U تصاویر چندگانه
multiple capacitor U خازن چندگانه
multiple foul U خطای همزمان چند بازیگرروی یک حریف
multiple key کلید چند راه
multiple drill U تمرین چندکاره یا مختلط
multiple drill U تمرین چند یکانی
common multiple U مضرب مشترک
multiple therapy U درمان تعاونی
multiple landuse U استفاده چندگانه زمین
multiple arch dam U سد چند قوسی
smallest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
multiple address message U پیام چند ادرسه
multiple address instruction U دستورالعمل چند ادرسه
multiple access network U شبکه با دسترسی چندگانه
lowest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
index of multiple correlation U شاخص همبستگی چندگانه
coefficient of multiple correlation U ضریب همبستگی چندگانه
multiple absolute prediction U پیش بینی چند متغیری مطلق
lowest common multiple U کوچکترین مضرب مشترک
law of multiple proportions U قانون نسبتهای اضعافی
multiple grid valve U لامپ چند شبکه
multiple voltage system U روش چند ولتی
multiple contact switch U کلید پلهای
multiple arc lamp U لامپ قوسی با اتصال چند گانه
multiple user system U سیستم چند استفاده کننده
multiple unit valve U لامپ مرکب
multiple job processing U پردازش چند کاره
multiple differential prediction U پیش بینی افتراقی چند متغیری
multiple drum winding U سیم پیچ استوانهای چندگانه
multiple discriminant function U تابع تشخیص چند متغیری
multiple choice test U ازمون چند گزینهای
multiple choice item U پرسش چند گزینهای
multiple channel system U سیستم چند کاناله
multiple conductor cable U کابل چند رشتهای
multiple light fitting U رابطچندلامپ
multiple exposure mode U چندحالته
multiple pass printing U چاپ چند گذری
multiple cable joint U مفصل انشعاب
multiple cable joint U موف انشعاب
multiple cable joint U اتصال کابل چند رشتهای
multiple determination coefficient U ضریب تعین چند متغیری
multiple series condenser U خازن متغیر چند اتصالی
double multiple disc clutch U کلاج چند صفحه- دوبل
multiple loading operating system U سیستم عامل بارکننده چندتایی
multiple-span beam bridge U پلمیلهایچنددهانهای
lowest common multiple [LCM] U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com