Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 128 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
multi-ply yarn
U
نخ چند لا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
yarn
U
نخ تابیده
yarn
U
نخ
yarn
U
رشته طناب
yarn
U
رشته
yarn
U
افسانه پردازی کردن
yarn
U
الیاف داستان افسانه امیز
yarn
U
نخ با فندگی
ends yarn
U
نخ های تار
ply yarn
U
نخ چندلا
[در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
bulk yarn
U
نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
to spin a yarn
<idiom>
U
[یک مشت راست ودروغ سر هم کردن]
single yarn
U
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
spun yarn
U
نخ تابدار و ریسیده شده
crimped yarn
U
نخ فری و مجعد
cord yarn
U
نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
pitch a yarn
U
قصه گفتن
angola yarn
U
نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
spun yarn
U
نخ تابیده
yarn dye
U
نخ پارچه بافی را رنگ کردن
yarn rod
U
میلهنخبافندگی
yarn guide
U
هادینخبافندگی
yarn feeder
U
نگهدارندهنخ
yarn clip
U
گیرهنخبافندگی
tapestry yarn
U
نخ چهارلای پشمی
woolen yarn
U
نخ پشمی
cotton yarn
U
نخ پنبه
cotton yarn
U
نخ
finish yarn
U
نوار پایان مسابقه
yarn sorting
U
دسته بندی نخ
[بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
yarn count
U
نمره نخ
worsted yarn
U
نخ پشمی
[نخ پشمی شانه شده مرتب]
worsted yarn
U
نخ فاستونی
worsted yarn
U
نخ پتو
crewel yarn
U
نخ قلابدوزی
rope yarn sunday
U
بعد از فهر ازاد
cotton-wool yarn
U
نخ مخلوط از پشم و پنبه که در تار یا پود استفاده شود.
yarn tension unit
U
قسمتکششنخبافندگی
rope yarn sunday
U
بعد از فهرروز تعطیل
multi-
U
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi
U
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi user
U
چند کاربری
multi valued
U
چند ارز
multi way machine
U
دستگاه چند راهه
multi way switch
U
کلید چند راهه
multi tasking
U
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi tasking
U
اجرای چندین کار
multi way switch
U
کلید تبدیل
multi stage
U
چند طبقه
multi-millionaires
U
بسیار ثروتمند
multi-millionaires
U
بسیار پولدار
multi-millionaire
U
بسیار ثروتمند
multi-millionaire
U
بسیار پولدار
multi stage
U
چند مرحلهای
multi tasking
U
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi-coloured
U
چندرنگه
multi mate
U
مالتی میت
multi disk
U
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi level
U
چند سطحی
multi disk
U
مربوط به چندین نوع دیسک
multi disk
U
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi contact
U
چند قطبی
multi channel
U
چند کاناله
multi chamber
U
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi meter
U
سنجه چند کاره
multi pass
U
چند گذری
multi-storey
U
چندطبقه
multi purpose
U
چند منظوره
multi address
U
با چند نشانی
multi programming
U
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi ply
U
چند لا
multi platform
U
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi-purpose ladder
U
نردبانچندمنظوره
multi-chain necklaces
U
گردن بند چند زنجیره
multi-ply plywood
U
تختهچندخط
A multi-storey building.
U
ساختمان چندین طبقه
multi window editor
U
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi blade grap
U
قلاب چند تیغه
multi jet blowpipe
U
بوری چند شعله
multi layer coil
U
سیم پیچی چند لایه
multi layer weld
U
جوشکاری چند لایه
multi level planning
U
برنامه ریزی چند سطحی
multi line spectrum
U
طیف چند خطی
multi part stationery
U
کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi prupose project
U
طرح چند منظوره
multi purpose machine
U
ماشین چند کاره
multi purpose vehicle
U
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi grid tube
U
لامپ چند شبکه
multi flame burner
U
اجاق چند شعله
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi bus system
U
معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi chamber klin
U
کوره چند محفظهای
multi circuit switch
U
کلید سری
multi color recorder
U
نگارنده چند رنگ
multi conductor cable
U
کابل چند رشتهای
multi conductor cable
U
کابل افشان
multi contact plug
U
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi electrode valve
U
لامپ چند قطبی
multi rate meter
U
کنتور با چند نرخ مختلف
multi scan monitor
U
مشابه 6632
multi stage production
U
تولید چند مرحلهای
multi stage sampling
U
نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage scaffolding
U
داربست چند طبقه
multi statement line
U
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi strand machine
U
دستگاه چند رشتهای
multi terminal system
U
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi tone horn
U
بوق با اصوات مختلف
multi user system
U
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi variate analysis
U
تحلیل چند متغیره
multi stage press
U
پرس چند طبقه
multi stage experiment
U
ازمایش چند مرحلهای
multi stage amplifier
U
امپلی فایر چند طبقه
multi span bridge
U
پل چند دهانه
multi speed motor
U
موتور چند سرعتی
multi stage amplifier
U
تقویت کننده چند طبقه
multi segment magnetron
U
ماگنترون با اند چند تیغهای
multi spindle drilling machine
U
ماشین مته با چند هرزگرد
multi span deap beam
U
تیر تیغه چند دهانه
multi strike printer ribbon
U
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi-storey car park
U
پارکینگ چند طبقه
multi-storey car park
U
پارکینگ طبقاتی
multi section type rotary switch
U
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
perveance of a multi electrode valve(tub
U
پروه انس لامپ چند قطبی
Unimog
[a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]
U
یونیماک
[حمل و نقل]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com