Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
multi programming
U
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
programming
U
برنامه نویسی
programming
U
نوشتن داده در وسیله PROM
programming
U
نوشتن برنامه برای کمپیوترها
programming
U
GOLORP
programming
U
نرم افزاری که به کاربر امکان نوشتن مجموعه دستورات مشخص برای کاری را میدهد که بعداگ به قالبی ترجمه میشود که توسط کامپیوتر قابل فهم است
programming
U
قوانینی که برنامه باید به آنها تبدیل شود تا کد سازگار ایجاد شود
programming
U
برنامه نویسی کامپیوتر
programming
U
برنامه ریزی
symbolic programming
U
برنامه نویسی سمبلیک
structured programming
U
برنامه نویسی ساخت یافته
quantitative programming
U
برنامه ریزی کمی
quadratic programming
U
تابع هدف درجه دوم است
quadratic programming
U
برنامه ریزی غیرخطی
system programming
U
برنامه نویسی سیستم
systems programming
U
برنامه نویسی سیستم
top down programming
U
برنامه سازی از بالا به پایین
modular programming
U
برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
modular programming
U
برنامه نویسی پیمانهای
mathematical programming
U
برنامه نویسی ریاضی
logic programming
U
برنامه نویسی منطقی
programming team
U
تیم برنامه نویسی
programming statement
U
حکم برنامه نویسی
programming specification
U
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
nonlinear programming
U
برنامه ریزی غیر خطی
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
optimm programming
U
برنامه نویسی بهینه
optimum programming
U
برنامه نویسی بهینه
programming aids
U
ادوات برنامه نویسی
programming aids
U
کمک برنامه نویسی
programming language
U
زبان برنامه نویسی
programming librarian
U
بایگان برنامه نویسی
programming linguistics
U
زبان شناسی برنامه نویسی
programming methods
U
روشهای برنامه ریزی
non numeric programming
U
برنامه ریزی غیر عددی
linear programming
U
برنامه نویسی خطی
automatic programming
U
برنامه نویسی اتوماتیک
bottom up programming
U
ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
computer programming
U
برنامه نویسی کامپیوتری
functional programming
U
برنامه نویسی تابعی
elegant programming
U
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
concurrent programming
U
برنامه نویسی همزمان
conventional programming
U
برنامه نویسی قراردادی
defensive programming
U
برنامه نویسی تدافعی
discrete programming
U
برنامه سازی گسسته
dynamic programming
U
برنامه ریزی پویا
dynamic programming
U
برنامه سازی پویا
automatic programming
U
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
application programming
U
برنامه نویسی کاربردی
linear programming
U
برنامه ریزی خطی
conversational programming
U
برنامه سازی محاورهای
linear programming
U
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
interactive programming
U
برنامه سازی فعل و انفعالی
integer programming
U
برنامه سازی صحیح
goal programming
U
برنامه ریزی ارمانی
integer programming
U
برنامه ریزی عدد صحیح
dynamic programming
U
برنامه نویسی پویا
multi-
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi
U
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
U
دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi-
U
در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
ego loss programming
U
تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
planning programming budgetting
U
system
planning programming budgetting
U
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
object oriented programming
U
برنامه نویسی مقصود گرا
object language programming
U
برنامه نویسی به یک زبان ماشین قابل اجرا در یک کامپیوتر بخصوص
turning programming language
U
زبان برنامه نویسی تورینگ
certificate in computer programming
U
CCP
multi way switch
U
کلید تبدیل
multi tasking
U
اجرای چندین کار
multi tasking
U
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi-millionaire
U
بسیار پولدار
multi user
U
چند کاربری
multi valued
U
چند ارز
multi stage
U
چند مرحلهای
multi stage
U
چند طبقه
multi-millionaire
U
بسیار ثروتمند
multi way machine
U
دستگاه چند راهه
multi-millionaires
U
بسیار ثروتمند
multi way switch
U
کلید چند راهه
multi-millionaires
U
بسیار پولدار
multi chamber
U
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi level
U
چند سطحی
multi disk
U
مربوط به چندین نوع دیسک
multi disk
U
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi disk
U
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi meter
U
سنجه چند کاره
multi purpose
U
چند منظوره
multi pass
U
چند گذری
multi platform
U
که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi ply
U
چند لا
multi contact
U
چند قطبی
multi address
U
با چند نشانی
multi mate
U
مالتی میت
multi-storey
U
چندطبقه
multi channel
U
چند کاناله
multi-coloured
U
چندرنگه
multi tasking
U
همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
special purpose programming language
U
زبان برنامه نویسی تک منظوره
mail application programming interface
U
مجموعه استانداردها
high level programming language
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا
low level programming language
U
زبان برنامه نویسی سطح پایین
mail application programming interface
U
که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
input output programming system
U
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
object oriented programming language
U
زبان برنامه نویسی موضوعی
multi electrode valve
U
لامپ چند قطبی
multi grid tube
U
لامپ چند شبکه
multi conductor cable
U
کابل افشان
multi flame burner
U
اجاق چند شعله
multi-ply yarn
U
نخ چند لا
multi jet blowpipe
U
بوری چند شعله
multi layer coil
U
سیم پیچی چند لایه
multi layer weld
U
جوشکاری چند لایه
multi level planning
U
برنامه ریزی چند سطحی
multi contact plug
U
دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi conductor cable
U
کابل چند رشتهای
multi color recorder
U
نگارنده چند رنگ
multi-chain necklaces
U
گردن بند چند زنجیره
A multi-storey building.
U
ساختمان چندین طبقه
multi blade grap
U
قلاب چند تیغه
multi-purpose ladder
U
نردبانچندمنظوره
multi-ply plywood
U
تختهچندخط
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
multi bus system
U
معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi chamber klin
U
کوره چند محفظهای
multi circuit switch
U
کلید سری
multi line spectrum
U
طیف چند خطی
multi part stationery
U
کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi prupose project
U
طرح چند منظوره
multi stage press
U
پرس چند طبقه
multi window editor
U
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi stage production
U
تولید چند مرحلهای
multi stage sampling
U
نمونه گیری چند مرحلهای
multi stage scaffolding
U
داربست چند طبقه
multi variate analysis
U
تحلیل چند متغیره
multi statement line
U
خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi user system
U
سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi strand machine
U
دستگاه چند رشتهای
multi tone horn
U
بوق با اصوات مختلف
multi terminal system
U
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi stage amplifier
U
تقویت کننده چند طبقه
multi stage experiment
U
ازمایش چند مرحلهای
multi stage amplifier
U
امپلی فایر چند طبقه
multi rate meter
U
کنتور با چند نرخ مختلف
multi scan monitor
U
مشابه 6632
multi purpose vehicle
U
وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi purpose machine
U
ماشین چند کاره
multi segment magnetron
U
ماگنترون با اند چند تیغهای
multi span bridge
U
پل چند دهانه
multi speed motor
U
موتور چند سرعتی
multi span deap beam
U
تیر تیغه چند دهانه
multi spindle drilling machine
U
ماشین مته با چند هرزگرد
multi strike printer ribbon
U
ریبون جوهری در چاپگر که بیشتر از یک بار قابل استفاده است
multi-storey car park
U
پارکینگ طبقاتی
multi-storey car park
U
پارکینگ چند طبقه
multi section type rotary switch
U
سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
perveance of a multi electrode valve(tub
U
پروه انس لامپ چند قطبی
Unimog
[a range of multi-purpose auto four-wheel drive medium trucks]
U
یونیماک
[حمل و نقل]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com