Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
monitor routine
U
روال مبصر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
monitor
U
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor
U
تولید شده توسط کامپیوتر
monitor
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
U
یک برنامه کنترلی
monitor
U
صفحه نمایش تصویر
monitor
U
مونیتور نمایشگر
monitor
U
مبصر
monitor
U
صفحه نمایش
monitor
U
پایش
[پزشکی ]
monitor
U
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitor
U
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor
U
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitor
U
انگیزنده گوشیار
monitor
U
اگاهی دهنده
monitor
U
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor
U
دیده بانی کردن
monitor
U
بازبین
monitor
U
بازبینی کردن نظارت کردن
monitor
U
بازدید کار دستگاه
monitor
U
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor
U
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor
U
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor
U
فرانگر
monitor
U
فرابین
monitor
U
اگاه ساز
monitor
U
نظارت کردن
multisync monitor
U
مونیتور همزمانی چندگانه
multisync monitor
U
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
monochrome monitor
U
نمایشگر تک رنگ
monochrome monitor
U
مونیتور تک رنگ
monitor unit
U
واحد مبصر
monitor system
U
سیستم مبصر
performance monitor
U
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
monitor roof
U
بام فانوسی
monitor program
U
برنامه مبصر
missile monitor
U
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
hardware monitor
U
مبصر سخت افزاری
digital monitor
U
مونیتور رقمی
frequency monitor
U
دستگاه کنترل فرکانس
rgb monitor
U
R
ankle monitor
U
مانیتور مچ پا
ankle monitor
U
لباس ردیاب
sound monitor
صفحه نمایشگر صدا
preview monitor
U
نمایشگرصحنههایتکراری
output monitor
U
صفحهنمایشگرخارجی
monitor wall
U
دیوارهصفحهنمایشگر
monitor speaker
U
نمایشگرگوینده
monitor screen
U
صفحهنمایشگر
video monitor
U
مونیتوربصری
video monitor
U
مانیتور تصویری
System Monitor
U
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
medical monitor
U
دستگاه پایش
[پزشکی]
color monitor
U
مونیتوررنگی
analog monitor
U
مونیتور انالوگ
color monitor
U
صفحه نمایش رنگی
analog monitor
U
مونیتورقیاسی
routine
U
جریان عادی عادت جاری
routine
U
یک سری حرکت ژیمناستیک
routine
U
روتین
routine
U
خط مشی جاری
routine
U
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routine
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routine
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
U
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routine
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine
U
بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routine
U
روال
routine
U
امر عادی
routine
U
روزمره کار عادی
routine
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine
U
امور غیر مهم
routine
U
عادی
routine
U
معمولی
routine
U
کار عادی
routine
U
جریان عادی و دایمی
routine
U
طریقه عادی
routine
U
روش جاری
composite color monitor
U
مونیتور رنگی مرکب
main preview monitor
U
صفحهدوبارهنمایشگراصلی
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
operating system monitor
U
مبصر سیستم عامل
multi scan monitor
U
مشابه 6632
vector/waveform monitor
U
صفحهنمایشدیجیتالی
stereo phase monitor
U
نمایشگرمرحلهاستریو
technical producer monitor
U
صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
tracing routine
U
روال رسام
tracing routine
U
روال ردیاب
test routine
U
روال ازماینده
tracing routine
U
روال ردیابی
daily routine
U
عادت جاری روزانه
utility routine
U
روال سودمند
routine work
U
کار تکراری عادی
library routine
U
روال کتابخانهای
target routine
U
روال هدف
supervisory routine
U
روال نافر
loading routine
U
روال بارکننده
library routine
U
روال مجموعه ها
library routine
U
روال کتابخانه
bootstrap routine
U
روال خود راه انداز
iterative routine
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
holiday routine
U
برنامه روز تعطیل
canned routine
U
روال قالب ریزی شده
generalized routine
U
روال تعمیم یافته
generalized routine
U
روال کلی
closed routine
U
روال بسته
executive routine
U
روال اجرایی
error routine
U
روال خطا پرداز
diagnostic routine
U
روال تشخیص
diagnostic routine
U
برنامه تشخیص عیب
diagnostic routine
U
روال تشخیصی
main routine
U
روال اصلی
maintenance routine
U
روال تعمیر و نگهداری
diagnostic routine
U
روش تشخیص معایب در اثرازمایش
recursive routine
U
زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
relocatable routine
U
روال جابجاپذیر
routine library
U
کتابخانه روال ها
routine message
U
پیام عادی
routine tests
U
ازمایشهای تک به تک
sevice routine
U
روال خدماتی
source routine
U
روال منبع
recursive routine
U
زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
production routine
U
روال تولید
recursive routine
U
روال بازگشتی
master routine
U
شاه روال
autostart routine
U
روال اغازگر خودکار
output routine
U
روال خروجی
recovery routine
U
روال ترمیمی
digital video effects monitor
U
صفحهنمایشدیجیتالی
red green blue monitor
U
مانیتور قرمز- سبز- ابی
file handing routine
U
قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
interrupt serrice routine
U
روال سرویس وقفه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com