Perdic | mechanical production | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	mechanical production U	تولید ماشینی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	mechanical U	مکانیکی
	mechanical U	مربوط به ماشین ها
	mechanical U	فنی
	mechanical U	غیر فکری
	mechanical U	ماشینی
	mechanical aptitude U	استعداد فنی
	mechanical de icing U	یخ زدایی مکانیکی
	mechanical disadvantage U	نیرو گیری
	mechanical drawing U	ترسیم مکانیکی
	mechanical efficiency U	راندمان مکانیکی
	mechanical efficiency U	بازده مکانیکی
	mechanical efficiency U	کارایی مکانیکی
	mechanical engineer U	مهندس مکانیک
	mechanical energy U	انرژی مکانیکی
	mechanical analysis U	تجزیه مکانیکی خاک
	mechanical variometer U	وریالکتریکی
	mechanical stage U	پایهمکانیکی
	mechanical shovel U	اتود
	mechanical pencil U	دماسنجگوشت
	mechanical connections U	اتصالاتمکانیکی
	mechanical advantage U	مزیت مکانیکی
	mechanical welding U	جوشکاری ماشینی
	mechanical powers U	غرغره چرخ
	mechanical engineer U	مکانیک دان
	mechanical engineering U	مهندسی مکانیک
	mechanical resolution U	تراکم مکانیکی
	mechanical sawmill U	اره خودکار
	mechanical stabilization U	استوارسازی مکانیکی
	mechanical stabilization U	تثبیت مکانیکی
	mechanical stimulation U	تحریک مکانیکی
	mechanical sweep U	مین جمع کردن به طریقه خودکار
	mechanical sweep U	مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
	mechanical translation U	ترجمه مکانیکی
	mechanical properties U	خواص مکانیکی
	mechanical press U	پرس
	mechanical equipment U	تجهیزات مکانیکی
	mechanical language U	زبان ماشینی
	mechanical mouse U	وسیله چاپ که با حرکت دادن آن روی سطح صاف ایجاد میشود
	mechanical mouse U	mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
	mechanical move U	حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
	mechanical percentage U	حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
	mechanical powers U	نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
	mechanical powers U	گوه
	mechanical translator U	مترجم ماشینی
	mechanical equilibrium U	تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
	mechanical watch U	بیلمکانیکی
	mechanical translation U	ترجمه ماشینی
	mechanical equilibrium U	تعادل استاتیک [فیزیک] [مهندسی]
	bennett test of mechanical U	Comprehension
	mechanical time fuze U	ماسوره زمانی
	mechanical energy reservoir U	منبع انرژی الکتریکی
	mechanical data processing U	پردازش داده مکانیکی
	mechanical equivalent of heat U	هم ارز مکانیکی گرما
	mechanical time fuze U	ماسوره زمانی خودکار یا زمان مکانیکی
	bennett test of mechanical U	ازمون درک فنی بنت
	mechanical stage control U	کنترلپایهمکانیکی
	transformation of mechanical work into electricity U	انتقالکارمکانیکیبهالکتریسیته
	mac quarrie test for mechanical ability	آزمون توانایی فنی مک کواری
	production U	فرآورده کارگاه
	production U	تولید کردن
	production U	ساخته شده طبق طرح کارخانه اتومبیل سازی موتورسیکلت ساخته شده طبق طرح کارخانه
	production U	حاصل دادن
	production U	ساخت مواد برای فروش
	production U	اقامه
	production U	تولید محصول
	production U	محصول عمل
	production U	ارائه ساخت
	production U	الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
	production U	کنترل ساخت یک محصول
	production U	سرعت ساخت محصول
	production U	ارائه
	production U	تولید دستهای
	production U	ایجاد
	production U	تولید حجم بزرگ محصولات
	over production U	محصول زیادی
	production U	فراوری
	production U	تولید
	over production U	عمل اوزدن کالایی بیش ازاندازهای که بدان نیازمندی هست
	production U	عمل اوری ساخت
	production U	استخراج
	production U	فراورده محصول
	production of oil U	استخراج نفت
	production period U	دوره تولید
	production part U	بخش تولید
	production overheads U	هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
	production missile U	موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
	production method U	روش تولید
	production planning U	برنامه ریزی تولید
	production routine U	روال تولید
	production technique U	روش فنی تولید
	production programme U	برنامه تولید
	production program U	برنامه تولید
	production process U	روند ساخت
	production process U	جریان تولید
	production process U	فرایند تولید
	production management U	مدیریت تولید
	surplus production U	فزونی تولید
	production gap U	شکاف تولید
	production time U	زمان تولید
	production time U	زمان ساخت
	relations of production U	رابطه تولید
	roundabout production U	تولید با کارائی بیشتر
	scale of production U	مقیاس تولید
	series production U	سری سازی
	surplus production U	تولید اضافی
	surplus production U	مازاد تولید
	track production U	فهور هدف
	track production U	شروع تعقیب هدف
	volume of production U	حجم تولید
	electricity production U	تولیدالکتریسیته
	production platform U	سکویتولیدات
	production of sound	تولیدات صدا
	production desk U	میزمحصولات
	production function U	تابع تولید
	production frontier U	مرز تولید
	production engineer U	مهندس تولید
	production rule U	قاعده
	production rule U	تولید
	production run U	اجرای یک برنامه اصلاح شده که بطور معمول اهدافش راباتمام می رساند
	production technique U	فن تولید
	production account U	حساب تولید
	production base U	مبنای تولید یا تولیدات ملی
	production capacity U	فرفیت تولید
	production coefficient U	ضریب تولید
	production cycle U	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
	production control U	کنترل تولید
	production cost U	هزینه تولید
	production cost U	ارزش ساخت
	production efficiency U	کارائی تولید
	production efficiency U	کارائی در تولید
	production facility U	سهولت تولید
	production adviser	مشاوره محصولات
	production index U	شاخص تولید
	census of production U	امار سرشماری
	full production U	تولید کامل
	full production U	تولید در حداکثرفرفیت
	branches of production U	رشتههای تولید
	branches of production U	شاخههای تولید
	ingot production U	تولید شمش
	batch production U	تولیدانبوه
	batch production U	تولید زیاد یک نوع کالا
	flow of production U	گردش تولید
	mass production U	بس فراوری
	mass production U	تولید بمقدارزیاد
	mass production U	تولید ماشینی
	forces of production U	نیروهای تولید
	food production U	تولید غذا
	census of production U	امار تخمینی تولیدات در یک کشور در مدت معین
	cost of production U	هزینه تولید
	elasticity of production U	کشش تولید
	energy production U	تولید انرژی
	energy production U	تولید نیرو
	census of production U	امارگیری در خصوص تولید
	factor of production U	عامل تولید
	factory production U	تولید کارخانهای
	bulk production U	تقسیم سوخت درفروف کوچک
	flow of production U	جریان تولید
	bulk production U	تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
	mass production U	تولید انبوه
	production line U	خط تولید
	production factors U	عوامل تولید
	factors of production U	عوامل تولید
	pair production U	تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
	period of production U	دوره تولید
	agents of production U	عوامل تولید
	mass-production U	تولید انبوه
	production lines U	خط تولید
	pilot production U	تولید نمونه
	power of production U	نیروی تولید
	aliterary production U	فراورده یا محصول ادبی تالیف
	aliterary production U	تصنیف
	mode of production U	شیوه تولید
	mode of production U	طرز تولید
	mode of production U	وجه تولید
	means of production U	ابزار تولید
	an artistic production U	عمل یا کار صنعتی
	means of production U	وسایل تولید
	production of electricity by the generator U	الکتریسیتهتولیدشدهبوسیلهژنراتور
	production control room U	اتاقکنترلمحصولات
	steps in the production of electricity U	مراحلتولیدالکتریسیته
	He works in the production section . U	درقسمت تولید کار می کند
	To step up ( increase ) production. U	سطح تولید رابالابردن
	production video switcher U	دکمهنمایشگرمحصولات
	aggregate production function U	تابع تولید کل
	additional production personnel	عوامل دیگر تولد
	production resource planning U	برنامه ریزی منابع تولید
	multi stage production U	تولید چند مرحلهای
	net primary production U	تولید خالص نخستین
	non specific factors of production U	عوامل غیر اختصاصی تولید
	production possibility curve U	منحنی امکانات تولید
	production possibility frontier U	مرز امکانات تولید
	production planning and control U	برنامه ریزی و کنترل تولید
	nuclear power production U	تولید انرژی هستهای
	piece production cost U	ارزش تولید قطعه
	pig iron production U	تولید اهن خام
	pilot line production U	تولید به حداقل در کارخانجات نظامی
	production indifference curve U	منحنی بی تفاوتی تولید
	labor intensive production U	تولید کاربر
	mass production of goods U	تولید توده وار کالا
	mass production of goods U	تولید انبوه کالا