English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maximum recording attachment U دستگاه ضبط کننده حداکثر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recording U ضبط
recording U ثبت
self recording U خودبخودثبت کننده
recording U عمل ذخیره سازی سیگنال یا داده روی نواریا کامپیوتر
self recording U خودنویس
recording U تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره می شوند
recording U صفحه گرامافون
recording U نگارش
attachment U وسیلهای که به دلیل خاصی به ماشین وصل است
attachment U فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
attachment U دلبستگی
re attachment U توقیف مجدد
re attachment U در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
AT Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
AT Attachment U گونه مشابهی از واسط SCSI که تحت نام IDE شناخته شده است
AT Attachment U واسط استانداردی که به -CD ROM یا یا درایو نوار اجازه اتصال به پورت ATA میدهد
AT Attachment U خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
AT Attachment U واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر
attachment U ضمیمه
attachment U گرداوری
attachment U متعلقات زیر امر قرار دادن
attachment U وسایل وابسته
attachment U ضبط کردن زیر امر
attachment U توقیف کردن ضمیمه
attachment U حکم دلبستگی
attachment U ضبط
attachment U دنبال
attachment U ضمیمه الصاق
attachment U تعلق
attachment U وابستگی
attachment U منتصب کردن یکانها انتصاب
attachment U حکم توقیف
attachment U ضمیمه اثاث جمع اوری
attachment U توقیف
attachment U پیوستگی
attachment U توقیف و ضبط شخص یا مال به دلایل قانونی ضمیمه
attachment U ضبط ضمیمه
data recording U داده نگاری
recording unit U واحدثبتشده
disc recording U ضبط روی صفحه گرامافون
beam recording U ضبط پرتویی
data recording U ضبط داده ها
magnetic recording U ضبط صوت مغناطیسی
digital recording U ضبط دیجیتالی
digital recording U ضبط رقمی
tape recording U دستگاهضبطصدا
magnetic recording U ضبط مغناطیسی
recording tape U نوار ضبط
recording instrument U سنجه ثبت کننده
recording instrument U دستگاه ضبط
recording head U نوک ضبط
recording error U خطای ضبط
recording eara U ناحیه ضبط
recording density U تراکم ضبط
recording instrument U دستگاه ثبات
recording of games U ثبت بازیها
vertical recording U ضبق عمودی
recording thermometer U دماسنج ثبات
recording thermometer U دمانگار
forming attachment U تجهیزات تراش پروفیل
writ of attachment U قرار توقیف
writ of attachment U حکم توقیف
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
to be subject to an attachment U مشمول توقیف بودن
dividing attachment U دستگاه مقسم
drilling attachment U متعلقات مربوط به مته کاری
electron attachment U پیوستگی یا وابستگی الکترون
grinding attachment U تجهیزات سنگ سمباده
foreign attachment U توقیف دارایی شخص بیگانه یاغائب ازمحل دارایی
blending attachment U اتصالهمزدن
attachment of debt U توقیف طلب
attachment of earnings U توقیف درامد
attachment of property U توقیف مال
attachment plug U دوشاخه ارتباط
attachment plug U دوشاخه وسایل برقی
magnetic tape recording U ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
magnetic picture recording U ضبط تصویر مغناطیسی
magnetic recording head U هد ضبط صوت مغناطیسی
magnetic recording tape U نوار ضبط صوت مغناطیسی
recording level control U کنترلدرجهضبط
surveillance video recording U نگارش ویدئوی نظارتی
magneto optical recording U رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
magnetic wire recording U ضبط صوت سیمی
frequecny modulation recording U ثبت تلفیق فرکانس
dye polymer recording U در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
electron beam recording U ضبط خروجی کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترونی
double density recording U ضبط تراکم مضاعف
Advanced Technology Attachment U حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
cam turning attachment U تجهیزات تراش بادامک
die sinking attachment U تجهیزات فرز حدیده
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
cam grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قوسی
cutter grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
Advanced Technology Attachment U واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
Advanced Technology Attachment U واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
Advanced Technology Attachment U خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
run length limited recording U ثبت محدود طول اجرا
modified frequency modulation recording U ثبت تلفیق بسامد اصلاحی
track [on a sound recording medium] U تیتر آهنگ
reproduction [of a recording] [audio, video] U بازنواخت
reproduction [of a recording] [audio, video] U پخش [ضبط صوتی یا تصویری]
track [on a sound recording medium] U تیتر موسیقی [روی محیط ضبط صوت]
adjustable conduit attachment fixture آویز متحرک
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
maximum U حداکثر
maximum U بیشینه
maximum U بالاترین ماکسیمم
maximum U منتهی درجه بزرگترین
maximum U بزرگترین وبالاترین رقم
maximum U بیشترین
maximum U بیشین
maximum value U مقدار حداکثر
maximum value U جریان بیشینه
maximum U بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
maximum U بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
maximum U بزرگترین حجم داده که هر لحظه ارسال میشود
maximum U بیشترین حجم داده که قابل ذخیره سازی است
maximum U ماکزیمم
maximum U بالاترین مقدار ماکسیمم
maximum value U مقدار بهره برداری
maximum price U بیشینه بها
maximum scale value U مقدار درجه بندی حداکثر
maximum performance U کارایی حداکثر
maximum ratings U مقدار نامی حداکثر
maximum ratings U مقدار حداکثر
maximum range U بردنهایی اسلحه
maximum range U حداکثر برد جنگ افزار
maximum profit U حداکثر سود
maximum price U حداکثر بها
maximum wavelength U طول موج حداکثر
maximum slope U حداکثر شیب
maximum speed U حداکثر سرعت
maximum slope U بیشترین شیب
relative maximum U ماکزیمم نسبی
maximum work U کار حداکثر
relative maximum U حداکثر نسبی
to have a maximum limit [of something] U [به] حداکثر [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]
maximum thermometer U گرماسنج حداکثر
maximum temperature U دمای ماکزیمم
maximum temperature U درجه حرارت حداکثر
maximum take off weight U حداکثر وزن برخاستن
maximum stock U حداکثر موجودی انبار
maximum performance U عملکرد حداکثر
maximum output U خروجی حداکثر
maximum energy U انرژی حداکثر
maximum duration U زمان حداکثر
maximum demand U بار حداکثر
maximum demand U پیک بار
maximum demand U تقاضای بیشینه
maximum deviation U انحراف حداکثر
maximum liklihood U درست نمایی بیشینه
maximum deflection U انحراف حداکثر
maximum demand U بار پیک
maximum current U جریان حداکثر
maximum gradeability U حداکثر شیب قابل عبور به وسیله خودرو
maximum density U حداکثر تراکم
maximum detector U اشکارساز حداکثر
maximum flexibility U خمش پذیری حداکثر
maximum flood U طغیان بیشینه
maximum flood U سیل بیشینه
maximum energy U انرژی بیشینه
maximum efficiency U راندمان بیشینه
maximum efficiency U راندمان حداکثر
maximum efficiency U حداکثر کارائی
maximum frequency U فرکانس حداکثر
maximum gain U تقویت حداکثر
maximum load U بار حداکثر
maximum current U جریان پیک
maximum natality U بیشینه زادو ولد
maximum of intensity U حداکثر شدت
maximum capacity U فرفیت حداکثر
maximum amplitude U دامنه حداکثر
intensity maximum U پیشینه نور ماکسیمم نور
intensity maximum U حداکثر شدت
global maximum U حداکثر مطلق
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
maximum natality U حداکثر زاد و ولد
maximum moment U لنگر بیشینه
maximum load U بار گذاری حداکثر
maximum moment U حداکثر لنگر
maximum available powere U توان حداکثر
maximum current rating U جریان نامی حداکثر
design maximum weight U حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
maximum current relay U رله جریان زیاد
actual maximum flowline U ماکزیمم خط ابدهی حقیقی
maximum security prison U زندان فوق امنیتی
maximum control current U جریان کنترل حداکثر
maximum circuit breaker U کلید جریان زیاد
maximum allowable concentration U حداکثر غلظت مجاز
maximum output voltage U ولتاژ خروجی حداکثر
maximum direction finding U جهت یابی حداکثر
maximum and minimum thermometer U گرماسنج حداقل و حداکثر
maximum demand pointer U عقربه مصرف حداکثر
maximum demand meter U تقاضاسنج
maximum asymmetric three phase U current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
maximum demand indicator U کنتور بار پیک
maximum demand meter U حداکثر مقدار سنج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com