Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
master slice
U
شاه قاچ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slice
U
برش
slice
U
بخشی از چیزی
slice
U
ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slice
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice
U
انحراف توپ
slice
U
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slice
U
بریدن
slice
U
قاچ کردن
slice
U
قاش
slice
U
قاچ
slice
U
تکه باریکه
slice
U
باریک
slice
U
گوه
slice
U
سهم قسمت
slice
U
تیغه گوشت بری قاش کردن
division slice
U
یکان استاندارد لشگری یکان لشگری
time slice
U
قطعه زمان
slice bar
U
میله یا سیخ ذغال بهم زنی
time slice
U
برش زمانی
division slice
U
استعداد لشگری
to slice the air
U
هواراشکافتن وازان گذشتن
fish slice
U
ابزاریدرآشپزخانهبرایسرخکردنماهی
bit slice processor
U
پردازشگر قطعه بیتی
bit slice processor
U
روش معماری ریزپردازنده ها
master
U
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
to be a master of
U
دارا بودن
master
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master
U
مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master
U
مهمترین شخص یا وسیله در سیستم . به روزترین و درست ترین فایل
master
U
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
master
U
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
master
U
رسانه مغناطیسی که حاوی تمام برنامههای مورد نیاز یک برنامه کاربردی است
master
U
داده مرجع که در فایل اصلی ذخیره شده است
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master
U
کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
master
U
سیگنال زمانی که تمام قط عات سیستم با آن سنکرون می شوند
master
U
آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
the master
U
در
the master
U
خداوند
old master
U
هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
old master
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
master off
U
استاد شمشیربازی
master of
U
سرپرست گروه شکار روباه
master
U
چیره دست شدن
master's
U
فوقلیسانسه-دارایمدرکMAیاMSc
to be a master of
U
در اختیار خودداشتن
master
U
ماهر شدن
master
U
ارباب صاحب
master
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
master
U
صاحب
master
U
اصلی
master
U
رام کردن
master
U
پیر
master
U
خوب یادگرفتن
master
U
مدیر مرشد
master
U
تسلط یافتن بر
master
U
استادشدن
master
U
چیره دست
master
U
ماهرشدن
master
U
رئیس
master
U
کارفرما
master
U
دانشور
master
U
ارباب استاد
master
U
تسلط یافتن
master
U
1-دیسکی که حاوی تمام فایلهای یک کار است . 2-دیکی که حاوی کد سیستم عامل کامپیوتر است که پیش از عملیات سیستم باید باز شود
master
U
مدل اصلی
master
U
جامع
master
U
قطعه کار اصلی
master
U
مخدوم
master
U
استاد شطرنج
master
U
ماهر شدن در چیزی
master
U
کاپیتان کشتی
master
U
کسب مهارت کردن
master station
U
پست اصلی مخابرات
master stroke
U
استادی
master mode
U
وضعیت اصلی
master stroke
U
هنر نمایی
master physician
U
سر پزشک
master stroke
U
شاهکار
master tape
U
شاه نوار
master tournament
U
مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
master workman
U
سر کارگر
master workman
U
استاد کار
master workman
U
سرکارگر
master station
U
شاه ایستگاه
master race
U
نژاد برتر
master pick
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth
U
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master plot
U
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
master program
U
شاه برنامه
master of the horse
U
کسیکه گماشته بر امورخانواده سلطنتی است میراخور
master rod
U
شاتون اصلی
master routine
U
شاه روال
master of the time
U
صاحب الزمان
master mode
U
حالت راهبر
master sergeant
U
استوار ارشد نیروی زمینی
master sergeant
U
سرگروهبان
master service
U
انشعاب اصلی
master slave
U
ارباب و برده
master's certificate
U
گواهینامه فرماندهی
mint master
U
رئیس ضرابخانه
wagon master
U
مسئول واگن
whore master
U
جنده باز
Master of Arts
U
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
master cord
U
ریسماناصلی
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
Master of Science
U
فوقلیسانسMSc-
master of ceremonies
U
رئیس تشریفات
question-master
U
فردپرسشگردریکمسابقهیاامتحان
To be a master of ones craft.
U
درفن خود استاد بودن
They all acknowledge him master .
U
همه او را به استادی قبول دارند
master agreement
U
توافق اولیه
master agreement
U
چهارچوب توافق
[حقوق]
truck master
U
مامور یا سرپرست چندکامیون
master key
U
کلید چندین قفل
missile master
U
دستگاه توزیع اتش کامپیوتری پدافند هوایی
pilot master
U
سر راهنما
property master
U
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
ring master
U
رئیس سیرک
sailing master
U
افسری که موافب راندن کرجیهای تفرجی است
scout master
U
در پیشاهنگی :سر رسد
ship's master
U
کاپیتان کشتی تجاری
ship's master
U
افسرارشد کشتی
singing master
U
اموزگار سرایش
taxing master
U
مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
wagon master
U
رئیس قطار
master mariner
U
ناخدای کشتی بازرگانی
master keys
U
قاعده کلی شاه کلید
master keys
U
کلید چندین قفل
master key
U
قاعده کلی شاه کلید
master station
U
ایستگاه اصلی
master mind
U
عقل کل
master plan
U
نقشه مجموعه
french master
U
اموزگار
french master
U
فرانسه
globe master
U
نوعی هواپیمای باری سنگین چهار موتوره
harbor master
U
رئیس بندر
harbor master
U
مامور تنظیم حمل ونقل وامور بندرگاه
harbour master
U
رئیس بندر
harbour master
U
متصدی بندر
harbour master
U
مسئول بندر متصدی لنگرگاه
he is a past master in
U
او در استاد یا کهنه کار است
head master
U
رئیس
head master
U
مدیر مدرسه
head master
U
مدیر اموزشگاه
international master
U
استاد بین المللی شطرنج
harbor master
U
راهنمای بندر
iron master
U
اهن ساز
iron master
U
رئیس کارخانه اهن سازی یا اهن ریزی
drop master
U
سرپرست پرش
drop master
U
مدیر پرش
drill master
U
مشق دهنده
master plans
U
نقشه کلیات
master plans
U
نقشه مجموعه
past master
U
استاد پیشین
past master
U
استاد قدیمی
master switch
U
کلید اصلی
master plan
U
نقشه کلیات
master switches
U
کلید اصلی
station master
U
رئیس ایستگاه
beach master
U
افسر لجستیک در عملیات اب خاکی رئیس اسکله
beach master
U
رئیس بارانداز
candidate master
U
نامزد استادی شطرنج
cargo master
U
هواپیمای کارگوماستر
cargo master
U
نوعی هواپیمای باری
chess master
U
استاد شطرنج
master of the court
U
مدیر دفتر دادگاه
dock master
U
راهنمای حوض
language master
U
اموزگار زبان
language master
U
زبان اموز
master at arms
U
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
master clock
U
زمان سنج اصلی
master file
U
شاه پرونده
master in lunacy
U
مامور رسیدگی به دیوانگی ها
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
master console
U
پیشخوان اصلی
master data
U
شاه داده
master data
U
شاه دادهها
master data
U
دادههای اصلی
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
master document
U
مدرک اصلی
master menu
U
لیست مبنای جیره غذایی اصلی
master clock
U
شاه زمان سنج
master carpenter
U
سرنجار
master mind
U
فکر بزرگ
master builder
U
معمارباشی
master builder
U
بنای مقاطعه کار
master builder
U
معمار
master menu
U
برنامه غذایی اصلی یکان
master clear
U
کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
master carpenter
U
سردرودگر
master file maintenance
U
فرایند بروز دراوردن
master file maintenance
U
تغییردادن یا اصلاح فایلهای اصلی
Jack of all trades , master of none .
U
همه کاره وهیچ کاره
Jack of all trades and master of none..
<proverb>
U
همه کاره هیچ کاره است .
He is a jack of all trades, but master of none.
<idiom>
U
او مرد همه کاره است و هیچ کاره.
master boot record
U
رکورد راه اندازی اصلی
master gate valve
U
مدخلدریچهاصلی
master slave system
U
سیستم ارباب و برده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com