English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
maritime communications U ارتباطاتدریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
maritime U استان بحری یاساحلی
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
maritime U وابسته بدریانوردی
maritime U وابسته به بازرگانی دریایی
maritime U دریایی
maritime U بحری
maritime lien U برتری دریایی
maritime lien U امتیاز دریایی
maritime law U قوانین دریایی
maritime operations U عملیات دریایی یا ناوگانی
maritime law U حقوق دریایی
maritime commerce U بازرگانی دریایی
maritime climate U اقلیم اقیانوسی
maritime aircraft U هواپیمایی برای عمل کردن روی مناطق دریایی
maritime trade U تجارت دریایی
communications U ارتباطات
communications U خطوط مواصلاتی ارتباطات
communications U ارتباط و مخابرات
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
official communications U ابلاغیه رسمی
road communications U ارتباطجادهای
personal communications U ارتباطاتشخصی
industrial communications U ارتباطاتصنعتی
in-flight communications U ارتباطاتداخلپرواز
voice communications U ارتباطات صوتی
syncheronous communications U مخابره همزمان
signal communications U ارتباطات مخابراتی
satellite communications U مخابره ماهوارهای
optical communications U ارتباطات نوری
official communications U مکاتبات اداری
line of communications U خطوط مواصلات
agency of communications U منبع ارتباط
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
communications satellite U ماهوارههای مخابراتی
communications satellite U ماهواره ارتباطاتی
communications protocol U پروتکل ارتباطات
communications protocol U پروتکل مخابراتی
communications program U برنامه ارتباطات
communications processor U پردازشگرارتباطات
communications processor U پردازنده مخابراتی
communications link U پیوند مخابراتی
communications controller U کنترل کننده ارتباطات
communications channel U کانال مخابراتی
agency of communications U شعبه ارتباطات
communications software U نرم افزار مخابراتی
signal communications U ارتباط و مخابرات
electrical communications U ارتباطات الکترونیکی
digital communications U ارتباطات دیجیتالی
communications terminal U ترمینالهای ارتباطی
communications system U سیستم مخابراتی
hierarchical communications system U شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
air line of communications U خطوط مواصلات هوایی
hierarchical communications system U پایگاه دادهای که رکوردها بهم مربوطند با یک ساختار مشخص
communications control unit U واحد کنترل مخابراتی
hierarchical communications system U روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
communications stallite corporation U یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
hierarchical communications system U لیست دایرکتوری فایلهای دیسک
hierarchical communications system U روش ذخیره سازی و سازماندهی فایلها روی دیسک
programmable communications interface U رابط مخابراتی برنامه پذیر
low speed communications U ارسال داده کمتر از بیت در ثانیه
data communications processor U پردازنده ارتباطات داده ها
data communications equipment U تجهیزات ارتباطات داده ها
hierarchical communications system U با نمایش دایرکتوری اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com