English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feeding U خورش
feeding U تغذیه
magazine U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine U انبار
magazine U مخزن خشاب اسلحه
magazine U مخزن فشنگ خشاب
magazine U انبار مهمات
magazine U خزانه فشنگ
magazine U مخزن ماسه
magazine U تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
magazine U خزانه
magazine U مجله
breast-feeding U تغذیه پستانی
breast feeding U تغذیه پستانی
force-feeding U واخوراندن
feeding center U مرکز تغذیه
ad lib feeding U تغذیه ازاد
feeding storm U طوفانی که پیوسته برسختی ان افزوده میشد
feeding problem U مشکل تغذیه
feeding group U قسمت خوراک دهنده
feeding group U گروه تغذیه کننده
feeding cloth U مایه رسان
feeding cloth U پنبه رسان
bottle feeding U تغذیه با بطری
feeding-bottles U بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
bottle-feeding U تغذیه با بطری
feeding ground U محلیکهبهپرندگانغذا دادهمیشود
feeding tube U مخزنریزشتخم
force-feeding U به زور به خورد کسی دادن
force-feeding U به زور خوراندن
serial feeding U تغذیه نوبتی
serial feeding U خورش پیاپی
multiread feeding U خورش چند خواندنی
spoon-feeding U باقاشق غذا دادن
feeding bottle U بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
feeding-bottle U بطری سرپستانک داربرای شیردادن بچه
powder magazine U انبار باروت
magazine catch U جایگاهانبارخشاب
slide magazine U جعبهاسلاید
box magazine U خشاب جعبهای شکل
glossy magazine U مجلهایکهحاویصفحاتبراقعکسلباسهای مد روز وغیرهباشد
electronic magazine U مجله الکترونیکی
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
camera magazine U کاست فیلم دوربین
box magazine U قوطی خشاب خشاب قوطی شکل
magazine base U محلانبارخشاب
magazine area U محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
magazine feed U تغذیه مخزن
magazine gun U تفنگ خزانه دار
powder magazine U مخزن باروت
trade magazine U مجله تخصصی تجارت
magazine space U محوطه زاغه مهمات
magazine space U زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
drum magazine U مخزن استوانهای
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
magazine flooding system U سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
magazine gun or rifle U تفنگ خزانه دار
This is a monthly magazine ( periodical ) . U این مجله ماهانه است
re attachment U در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
re attachment U توقیف مجدد
attachment U تعلق
AT Attachment U واسط استانداردی که به -CD ROM یا یا درایو نوار اجازه اتصال به پورت ATA میدهد
AT Attachment U خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
attachment U متعلقات زیر امر قرار دادن
attachment U منتصب کردن یکانها انتصاب
attachment U توقیف
attachment U حکم توقیف
attachment U توقیف و ضبط شخص یا مال به دلایل قانونی ضمیمه
attachment U وابستگی
attachment U فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
attachment U وسیلهای که به دلیل خاصی به ماشین وصل است
attachment U گرداوری
attachment U پیوستگی
AT Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
AT Attachment U واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا -CD ROM به کامپیوتر
attachment U ضمیمه الصاق
attachment U دنبال
attachment U ضبط
attachment U ضبط ضمیمه
attachment U دلبستگی
attachment U ضمیمه
AT Attachment U گونه مشابهی از واسط SCSI که تحت نام IDE شناخته شده است
attachment U ضمیمه اثاث جمع اوری
attachment U توقیف کردن ضمیمه
attachment U حکم دلبستگی
attachment U ضبط کردن زیر امر
attachment U وسایل وابسته
writ of attachment U حکم توقیف
forming attachment U تجهیزات تراش پروفیل
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
writ of attachment U قرار توقیف
to be subject to an attachment U مشمول توقیف بودن
blending attachment U اتصالهمزدن
drilling attachment U متعلقات مربوط به مته کاری
attachment of earnings U توقیف درامد
electron attachment U پیوستگی یا وابستگی الکترون
attachment of property U توقیف مال
foreign attachment U توقیف دارایی شخص بیگانه یاغائب ازمحل دارایی
grinding attachment U تجهیزات سنگ سمباده
attachment plug U دوشاخه وسایل برقی
attachment of debt U توقیف طلب
attachment plug U دوشاخه ارتباط
dividing attachment U دستگاه مقسم
back drilling attachment U تجهیزات سوراخ کردن از پشت
cam grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قوسی
cam turning attachment U تجهیزات تراش بادامک
cutter grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
die sinking attachment U تجهیزات فرز حدیده
pattern milling attachment U تجهیزات فرز مدل
maximum recording attachment U دستگاه ضبط کننده حداکثر
Advanced Technology Attachment U خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
Advanced Technology Attachment U واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
Advanced Technology Attachment U مگابایت دار ثانیه دارد
Advanced Technology Attachment U واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
Advanced Technology Attachment U حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
adjustable conduit attachment fixture آویز متحرک
What soes not endure does not merit attachment . <proverb> U آنچه نپاید دلبستگى را نشاید .
She is laying a guilt trip on [is guilt-tripping] me for not breast feeding. U او [زن] به من احساس گناه کاربودن میدهد چونکه من [به او] شیر پستان نمی دهم.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com