English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
low cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
high cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
Other Matches
fatigue U فرسودگی
fatigue U خستگی فرسودگی
fatigue U خسته کردن
fatigue U کار بیگاری لباس کار کار اجباری درسربازخانه
fatigue U فرسودن
fatigue U خستگی کوفتگی
fatigue U رنج
fatigue U خسته شدن
fatigue U خستگی
fatigue duty U بیگاری
fatigue dress U جامه بیگاری
magnetic fatigue U خستگی مغناطیسی
muscular fatigue U خستگی عضلانی
corrosion fatigue U استهلاک در اثر زنگ زدگی
combat fatigue U روان رنجوری جنگ
thermal fatigue U خستگی حرارتی
metal fatigue U فلزیکهکارائیخودراازدستدادهباشد
fatigue duty U کار بیگاری
fatigue duty U کاراجباری در سربازخانه
fatigue strength U استحکام خستگی
fatigue test U ازمون خستگی
fatigue test U ازمایش خستگی
fatigue of material U فرسودگی مواد
fatigue limit U حد خستگی
transverse fatigue test U ازمایش خستگی عرضی
bending fatigue strength U مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
tensile fatigue test U ازمایش کشش- خستگی
torsional fatigue strength U استحکام فرسودگی پیچشی
intrinsic fatigue strength U استحکام فرسودگی ذاتی
rated fatigue limit U حد دوام نامی
fatigue bending machine U دستگاه خمش دائمی
fatigue bending test U ازمایش خمش دائمی
fatigue testing machine U دستگاه ازمایش کننده خستگی
limit fatigue stress U حد دوام
cycle U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle U حلقه
four cycle U دارای چهاردور یا دوره
R/W cycle U ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
cycle U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
four cycle U چهار چرخه
cycle per second U سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
cycle per second U هرتس
R/W cycle U CYCLE WRITE/READ
cycle U زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle U عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle U زمانه
cycle U دوران
cycle U تاکت
cycle U دور
cycle U سواردوچرخه شدن
cycle U بصورت متناوب فاهر شدن
cycle U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle U سیکل
cycle U سیکل مدار
cycle U دوره عملیات یابازی
cycle U گردش
cycle U چرخه
cycle U دوره
cycle U تناوب پریود سیکل
cycle U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle U : دور
cycle U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle U زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle U دوره گردش
cycle U چرخ چرخه
cycle U چرخه زدن
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
machine cycle U چرخه ماشین
kondratieft cycle U دور کندراتیف
life cycle U مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
life cycle U دوره زندگی
life cycle U دوره عمر
life cycle U چرخه دوام
hydraulic cycle U گردش اب در طبیعت
kilomega cycle U یک بیلیون سیکل در ثانیه
kitchin cycle U دور کیچین
intelligence cycle U مدار اطلاعاتی
magnetic cycle U دوره مغناطیسی
instruction cycle U سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
idling cycle U سیکل بی باری
hysteresis cycle U حلقه پسماند
water cycle U چرخه اب
hydrologic cycle U چرخه اب
juglar cycle U دور ژوگلار
life cycle U دوره عمر یک محصول
magnetic cycle U منحنی هیسترزیس
search cycle U چرخه جستجو
staticizing cycle U سیکل ایستاسازی
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
storage cycle U چرخه انباره
storage cycle U سیکل انباره
vapor cycle U سرد زائی مدار بسته
tempering cycle U دوره بازپخت
thermodynamics cycle U سیکل ترمودینامیک
trade cycle U دور تجاری
trade cycle U دوره فعالیت تجاری
training cycle U سیکل اموزشی
training cycle U مرحله اموزش
turnaround cycle U مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
turnaround cycle U مدت رفت و برگشت
cycle lock U قفلدوچرخه
exercise cycle U دوچرخهثابت
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
reset cycle U چرخه باز نشانی
ration cycle U سیکل محاسبه جیره 42ساعته
magnetic cycle U فرایندمدار مغناطیسی
major cycle U بزرگ چرخه
major cycle U چرخه بزرگ
major cycle U کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
memory cycle U چرخه حافظه
menstrual cycle U چرخه قاعدگی
menstrual cycle U عادت ماهانه
minor cycle U خرد چرخه
minor cycle U چرخه خرد
motor cycle U دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
number of cycle U تعداد دوره ها
number of cycle U تعداد تناوبها
planning cycle U دوره برنامه ریزی
procurement cycle U دوره خرید
rankin cycle U سیکل رانکین
occupancy cycle U دوره سکونت
hydraulic cycle U مدار هیدرولوژی
life-cycle U چرخه زندگی
cycle of everts U دورحوادث
cycle of operation U دوره عمل سلاح
cycle of operation U جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room U گردش ماه
cycle of the room U دورقمر
cycle of water U گردش اب در طبیعت
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing U چرخه دزدی
cycle stealing U مدت چرخه
cycle stealing U روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing U حلقه ربایی
cycle stock U موجودی فعال
cycle stock U موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time U مدت چرخه
cycle milling U دستگاه فرز پاندولی
cycle car U اتوموبیل دوچرخهای
activity cycle U چرخه فعالیت
budget cycle U گردش بودجه
budget cycle U مراحل بودجه
business cycle U دور تجاری
business cycle U دور اقتصادی
business cycle U دور کسب وکار
business cycle U دور فعالیت بازرگانی
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
business cycle U معادل cycle trade
carbon cycle U سیکل کربن
cardiac cycle U چرخه قلبی
carnot cycle U سیکل کارنو
carnot cycle U چرخه کارنو
continous cycle U دوره بی وقفه
continous cycle U گردش دائمی
cycle time U زمان تناوب عمل
flow cycle U مدار ترتیب کار
fetch cycle U چرخه واکشی
engine cycle U سیکل کاری موتور
estrous cycle U دوره فحلی
execute cycle U چرخه اجرا
execution cycle U چرخه اجرا
business cycle U دور بازرگانی
flow cycle U سیکل جریان کار
four cycle engine U موتور چهارزمانه
four stroke cycle U دوره چهار زمانه
four stroke cycle U سیکل چهار زمانه
game cycle U دوره بازی
game cycle U دورههای عملیاتی بازی جنگ
gramdfather cycle U چرخه پدر بزرگ
duty cycle U دوره کار
cycle track U راه دوچرخه رو
cycle time U زمان
design cycle U چرخه طراحی
display cycle U چرخه نمایش
cycle time U زمان دوره
cycle time U زمان سیکل
cycle time U مدت چرخه زمان چرخه
cycle time U مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
duty cycle U چرخه کار
duty cycle U ضریب کار
cycle time U زمان رفت و برگشت
cycle time U زمان تناوب
mixed cycle engine U موتور سرسرخ
variable cycle engine U موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
gas cycle reactor U راکتور با مدار گردش گازی مسدود
born haber cycle U چرخه بورن- هابر
life cycle of the frog U چرخهزندگیقورباغه
internal cycle time U زمان چرخه داخلی
life cycle costs U هزینههای دوره عمر یک محصول
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
refresh display cycle U زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
program development cycle U چرخه ایجاد برنامه
current asset cycle U زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com