Perdic | long legged | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	long legged U	چهار پایه
	long legged U	پادراز

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	one legged U	نابرابر
	two legged U	دو پا
	legged U	پایه دار
	two legged U	دو پایه
	legged U	پادار
	legged U	لندوک
	legged U	پا بلند
	legged U	پادراز
	four-legged <adj.> U	چهارپا
	one legged U	یک پایه
	three legged U	دارای سه پا
	three-legged U	سه پا
	one legged U	یک پا
	one legged U	یک جانبه
	three-legged U	سه پایه
	three-legged U	دارای سه پا
	three legged U	سه پا
	three legged U	سه پایه
	cross legged U	چهار زانو
	cross-legged U	چارزانو
	bandy legged U	پاچنبری
	free legged U	بدون کلاف پا در مسابقه اسبدوانی
	cross legged U	پا روی پا انداخته
	bandy-legged U	پاچنبری
	bow legged U	پا چنبری
	bandy legged U	کج پا
	bow-legged U	کج پا
	bow-legged U	پا چنبری
	bandy-legged U	کج پا
	rough legged U	دارای پاهای پردار مودرچهارقلم
	bow legged U	کج پا
	spindle legged U	دارای پاهای درازوباریک لندوک
	spindle legged U	دیلاق
	Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on. U	طولش نده (زود باش )
	long U	:اشتیاق داشتن
	as long as U	بشرطی که
	To wish (long) for something. U	آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
	for long U	مدت زیادی
	for long U	خیلی
	as long as <idiom> U	به شرط اینکه ،به این شرط که
	See you again . So long. U	به امید دیدار
	before long U	بزودی
	at long last U	اخرالامر
	at long last U	عاقبت
	at long last U	بالاخره
	as long as U	از زمانیکه
	as long as U	تا زمانیکه بمقدار زیاد
	long little U	پاینده باد
	as long as U	بمدت طولانی
	long little U	زنده باد
	as long as U	ازوقتی که
	before long U	بهمین زودی
	get a long with you U	بروپی کارت
	long a go U	مدتی پیش
	long a go U	مدت زیادی پیش
	long for U	اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
	not long a go U	چندی پیش
	not long a go U	همین تازگی ها
	so long as U	مادامی که بشرطی که
	so long as U	تاوقتی که
	so long U	بامیددیدار
	so long U	خدا حافظ
	long a U	مدتهاپس ازان
	long a U	مدت مدیدی بعد
	very long U	برد خیلی زیاد
	go long U	تلاش درپاس طولانی بجلو
	how long since is it? U	چند وقت پیش بوده است
	how long since is it? U	چندوقت است
	not long a U	چندوقت پیش
	very long U	شعاع عمل زیاد
	it will not take long U	طولی
	it will not take long U	نخواهدکشید
	it will not take long U	مدت زیادی نمیخواهد
	not long a U	مدتی نگذشته است
	long course U	استخر 05 متر
	long- U	مدت زیاد
	long- U	کشیده
	long- U	مدید
	long- U	طولانی طویل
	long U	میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
	I've known her at least as long as you have. U	آشنایی من با او [زن] کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او [زن] است.
	how long U	تاکی تاچه وقت چقدر
	How long will it take?	چقدر طول می کشد؟
	long- U	دراز
	to say so long to somebody U	با کسی خداحافظی کردن
	long- U	طولانی
	long- U	بلند
	long- U	توپ بلند به اوت
	long- U	طی مسافت زیاد توپ
	long- U	مناسب بودن
	long- U	میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
	long- U	:اشتیاق داشتن
	long- U	دیر گذشته ازوقت
	long U	مدت زیاد
	long U	طولانی
	come a long way <idiom> U	برنامه بزرگی ریختن
	long U	دراز
	long U	طولانی طویل
	long U	مدید
	long U	کشیده
	long U	دیر گذشته ازوقت
	long U	مناسب بودن
	long U	طی مسافت زیاد توپ
	long on U	موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
	long U	توپ بلند به اوت
	long U	بلند
	long off U	موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
	long sea U	دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
	of long continvance U	ماندگار
	of long duration U	دیرپای
	long windedness U	پرگویی
	long tongue U	پر حرفی
	long recoil U	طول عقب نشینی زیاد
	of long continvance U	دیرپای
	long range U	با برد زیاد
	long range U	جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
	not long ago U	اخیرا
	long wind U	طاقت زیاد دویدن
	long windedness U	روده درازی
	not long ago U	چندی پیش
	long wind U	دراز نفسی
	night long U	از سر شب تا بامداد
	long recoil U	عقب نشینی طولانی
	long sightedness U	دور اندیشی
	long string U	خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
	long suffering U	رنج کش
	long suffering U	رنجبر
	long shot U	شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
	long shot U	کسیکه درمسابقات
	long shoreman U	گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
	long suffering U	زحمت کش
	long suffering U	سختی کش
	long spot U	موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
	long shot U	شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
	long shunt U	شنت دراز
	long sightedness U	دوربینی
	long sighted U	دوراندیش
	long siht U	دور بینی
	long sighted U	تیزبین
	long siht U	نظردور رس
	long sighted U	دوربین
	long sight U	نظر دوررس
	long sight U	دوربینی
	long shore U	وابسته بدریا کنار
	long splice U	پیوند بلند
	long tom U	توپ دریایی دور رس یاساحلی
	long tom U	تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
	long run U	بلند مدت
	long robe U	ردای بلند
	long tom U	درخت الواراسترالیایی
	long ton U	تن بزرگ
	long ton U	تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
	long tongue U	وراجی
	long thrust U	تک نفوذی طولانی یادوردست
	long thrust U	سخمه بلند
	long run U	دراز مدت
	long shore U	کرانهای
	long suffering U	بردباری رنجبری
	long suffering U	زحمت کشی
	long term U	دراز مدت
	long term U	طویل المدت
	long term U	بلند مدت
	long thrust U	وضعیت سخمه بلند
	long run U	مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
	long robe U	صورت کشیده
	In the long run right will out. <proverb> U	یق بالاخره آشکار مى شود .
	I will not detain you long. U	خیلی وقتتان را نمی گیرم.
	in the long run <idiom> U	آینده دور،درآخر
	over the long run <idiom> U	درآخر
	long shot <idiom> U	شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
	long haul <idiom> U	مدت درازی بین کاری که ادامه داد
	long haul <idiom> U	مسافت دراز یا سفرکردن
	long face <idiom> U	افسرده وغمگین
	all day long <idiom> U	تمام روز
	How long were you away from Iran ? U	چه مدت درایران نبودید ؟
	With a long face . U	با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
	He did not live long enough to … U	آنقدر عمر نکرد که ...
	I had a long talk with him. U	با ایشان مفصلا" صحبت کردم
	With a long face . U	با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
	Once in a while. At long intervals. U	دیر به دیر
	How long will you be staying? U	چه مدت میخواهید بمانید؟
	What's taking so long? U	چرا اینقدر طول میکشد؟
	I will not detain you long. U	خیلی وقتتون رو نمی گیرم.
	long ball U	[شوت کردن بلند توپ] [فوتبال]
	long term <adj.> U	بلند مدت
	long term <adj.> U	دراز مدت
	to be long in coming U	خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
	long-house U	مسکن اشتراکی
	long gallery U	راهرو طویل
	long gallery U	اتاق طویل
	in the long run U	در دراز مدت
	How long can I park here? U	چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
	How long does it take by car?	با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
	How long does it take on foot?	پیاده چقدر طول می کشد؟
	How long does the crossing take? U	چه مدت این مسافرت دریایی طول می کشد؟
	We have a long journey before us . U	مسافرت طولانی در پیش داریم
	long-running U	آنچهمدتهادرحالاجراباشد
	long-lost U	کسیکهمدتهایمدیدیاسترویتنشدهاست
	long-drawn-out U	طویل
	long-drawn-out U	دور و دراز