Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
local color
U
رنگ شاخص کوه ورودخانه وجنگل وغیره درنقشه خصوصیات محلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
color tint , color tone
U
ته رنگ
local
U
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند
local
U
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند
local
U
egdirBای که دو شبکه محلی را به هم وصل میکند
local
U
متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
local
U
مربوط به سیستم با دستیابی محدود
local
U
وسیلهای که به صورت فیزیکی متصل است و به کنترل کامپیوتر وصل است
local
U
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
local
<adj.>
U
بخشی
local
<adj.>
U
ناحیه ای
local
<adj.>
U
مکانی
local
<adj.>
U
منطقه ای
local
<adj.>
U
موضعی
local
<adj.>
U
محلی
local
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
local
U
اتصال مستقیم یا باس بین یک وسیله و پردازنده بدون هیچگونه مدار منط قی یا بافر یا رمزگشا در بین
local
U
لاخ
local
U
موضعی
local
U
محدود بیک محل
local
U
مکانی موضعی
local
U
محلی
local
U
لاخی
local
U
MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local
U
انتساب متغیر که فقط در بخشی از برنامه کامپیوتری یا ساختار آن معتبر است
local
U
داخلی اخبار محلی
local
U
موضوعی
local
U
مکانی شهری
local
U
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local currency
U
پول داخلی
local currency
U
پول محلی
local custom
U
عرف بلد
local custom
U
عرف محل
local circuit
U
مدار محلی
local station
U
ایستگاهکانونی
local deformation
U
تغییر شکل موضعی
local echo
U
پژواک محلی
local enquiry
U
بازجویی محلی
local exchange
U
ردوبدل کننده محلی
local file
U
فایل محلی
local government
U
حکومت محلی
local government
U
حاکم محلی
local center
U
مرکز محلی
local variable
U
متغیر محلی
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
local posts
U
پستهای استراق سمع محلی پستهای دیده ور محلی
local warning
U
سیستم اعلام خطر محلی
local warning
U
اعلام خطر محلی
local vertical
U
قائم محلی
local currents
U
جریانهای فوکو
local velocity
U
سرعت موضعی
local action
U
تخلیه موضعی باتری
local anasthesia
U
بیهوشی موضعی
local anasthesia
U
سر سازی
local authority
U
انجمن محلی
local authority
U
مرجع صلاحیتدار محلی
local government
U
استانداری
local procurement
U
خرید محلی
local procurement
U
تدارک محلی فراورده محلی
local purchase
U
خرید محلی
local purchase
U
خرید از محل
local road
U
راه محلی
local security
U
تامین محلی
local storage
U
انباره محلی
local store
U
ذخیره محلی
local subscriber
U
مشترک تلفنی محلی
local subscriber
U
مشترک داخلی
local terminal
U
پایانه محلی
local terminal
U
ترمینال محلی
local theory
U
نظریه اختصاصی
local usage
U
عرف و عادت محل
local parole
U
زندانی که به قید ضمانت محلی ازاد میشود
local paraysis
U
فلج موضعی
local group
U
گروه محلی
local intelligence
U
هوش محلی
local investigation
U
تحقیق محلی
local line
U
خط محلی
local loop
U
حلقه محلی
local mode
U
باب محلی
local national
U
سکنه محلی
local network
U
شبکه محلی
local norm
U
هنجار محلی
local option
U
اختیار تعیین محل معینی
local option
U
اختیار تعیین چیزی درمحل
local oscillator
U
اوسیلاتور موضعی
local paper
U
روزنامه محلی
local traffic
U
رفت و امد محلی
local time
U
وقت محلی
local national
U
اهل محل
local time
U
زمان محلی
local colour
U
نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
local area network
U
شبکه ناحیه محلی
asymmetric local deformation
U
تغییر شکل موضعی بی تقارن
local area network
U
شبکه محلی
local area network
U
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local area network
U
شبکه کوتاه پوشش
local area network
U
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local area network
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
local hour angle
U
زاویه ساعتی محلی
suburban or local railway
U
راه اهن ناحیهای
local apparent noon
U
فهر شرعی
local building inspector
U
پلیس ساختمان
local group of galaxies
U
کهکشانهای گروه محلی
local trade customs
U
عرف تجارتی محل
Change at London and get a local train.
در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
color
U
رنگ زدن
color
U
تفسیر ورزشی
color
U
فام
off-color
<idiom>
U
بد مزه ،کثیف ،بیادب
color value
U
درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
color
U
کیفیت
color
U
ترکیب
off color
U
خل
color
U
پرچم یکان یا جنگی نشان و درجه روی شانه وسینه
color
U
پرچم
She has very little color.
U
رنگ بصورتش نمانده
to the color
U
شیپور احترام
to the color
U
شیپورپرچم
to the color
U
شیپور احترام پرچم
off color
U
دارای رنگ مغایر
color
U
رنگ
off color
U
دارای رنگ ناجور
color
U
ملون کردن
color
U
رنگ کردن
color
U
تغییر رنگ دادن
color
U
بشره
first color
U
استر
first color
U
رنگ اول
natural color
U
رنگ طبیعی
pure color
U
رنگ مایه
natural color
U
رنگ ذاتی جسم
onion color
U
رنگ پیازی
solid color
U
رنگ یکدست
pure color
U
رنگ خالص
permanent color
U
رنگ دائمی
permanent color
U
رنگ با ثبات زیاد
pure color
U
رنگ اصلی
Color blindness
U
کوررنگی
mustard color
U
رنگ خردلی
milky color
U
شیری رنگ
aurora color
U
رنگ سرخ شفق
apricot color
رنگ زرد و قرمز روشن
apricot color
U
رنگ زردآلویی
Color films(T. V).
U
فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
main color
U
رنگ اصلی
oil color
U
رنگ روغنی
oil color
U
روغن مخصوص نقاشی
poster color
U
شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
prime color
U
رنگ ابتدایی
prime color
U
رنگ مقدماتی
r.m.a. color code
U
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
copper color
U
رنگ مسی
surface color
U
رنگ سطح
horse of a different color
<idiom>
U
transparent color
U
رنگ شفاف
transparent color
U
رنگ روشن
barberry color
U
رنگ زرشکی
camel-color
U
رنگ شتری
off-color joke
U
جوک بد مزه
main color
U
رنگ زمینه
jujube color
U
رنگ عنابی
harsh color
U
رنگ تند و ناملایم و زننده
ground color
U
رنگ اصلی متن فرش
ground color
U
رنگ زمینه
golden color
U
رنگ طلائی
fastness of color
U
عدم تغییر رنگ
[در برابر نور، آب و فرسایش]
fastness of color
U
ثبات رنگ
dust color
U
رنگ خاکی
color composition
U
ترکیب رنگ ها در نقشه فرش
color fastness
U
درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
color contrast
U
تضاد رنگی در زمینه فرش
cinnamon color
U
رنگ دارچینی
off-color joke
U
جوک بی ادب
color line
U
مانع نژادی
absorption color
U
رنگ جذب
color codig
U
رنگ امیزی با علامت
color codig
U
علامت گذاری کردن مهمات
color disk
U
گرده رنگها
color gate
U
دریچه پیام رنگی
color graphics
U
گرافیک رنگی
color grid
U
شبکه رنگ
color guard
U
گارد پرچم
color guard
U
پاسدار پرچم
color killer
U
صافی رنگ
color mixer
U
رنگ امیز
color monitor
U
صفحه نمایش رنگی
color monitor
U
مونیتوررنگی
color patches
U
نوارهای رنگی تور استتار نوارهای استتار
color patches
U
تکههای پارچه پرچم
color phase
U
فاز رنگ
color printer
U
چاپگر رنگی
color code
U
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
color code
U
رمز رنگی
achromatic color
U
رنگ بی فام
neutral color
U
رنگ بی فام
color oscillator
U
اوسیلاتور رنگ
camp color
U
پرچم کوچک اردوگاهی
color agnosia
U
ادراک پریشی رنگ
color anomia
U
زبان پریشی نامی رنگها
color antagonists
U
رنگهای متضاد
color band
U
نوار رنگی روی جعبه مهمات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com