Perdic | little frog in a big pond | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 45 (5 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	little frog in a big pond <idiom> U	قطرهای درمقابل دریا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	pond U	دریاچه
	pond U	تالاب
	pond U	حوض درست کردن
	pond U	حوض
	pond U	استخر
	pond U	گودال
	pond U	مخزن گودال
	pond U	مخزن
	pond U	برکه
	ice pond U	یخچال
	pond life	جانوران بی مهره [که دراستخرها و حوض ها زیست می کنند.]
	sedimentation pond U	حوضچه ته نشینی
	The coin is at the bottom of the pond . U	سکه افتاده کف حوض
	frog U	غوک
	frog U	وزغ
	frog U	قورباغه قلاب
	frog U	خرک ویلن
	frog U	قورباغه گرفتن
	frog U	قورباغه
	frog U	حلقه کمربند
	frog U	قلاب کمر
	frog kick U	شنای پروانه بت پای قورباغه
	frog-marching U	غوک واربردن
	leap frog U	جفتک چارکش
	tree frog U	قورباغهدرختی
	frog-marches U	غوک واربردن
	frog-marched U	غوک واربردن
	frog-march U	غوک واربردن
	frog fish U	ماهی کوسه
	frog march U	غوک واربردن
	built up frog U	قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
	built up frog U	قلبی ریل
	built up frog U	قورباغهای نصب
	frog balance U	بالانس قورباغهای
	frog eater U	قورباغه خور
	frog eater U	وزغ خور
	trolley frog U	شاخک ترن برقی
	life cycle of the frog U	چرخهزندگیقورباغه
	frog-adjustment screw	پیچ قلابی تنظیم کننده
	leap frog test U	و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
	leap frog test U	بررسی فضای حافظه که برنامه از یک محل به دیگری به صورت تصادفی می رود
	leap frog test U	آزمایش پرسش قورباغه
	frog head balance U	بالانس قورباغهای روی سر
	leap frog test U	استاندارد که از یک محل ثابت و نه تغییر در حافظه استفاده میکند

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy