English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
line offset method U روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
offset method U روش استفاده از خط سری درنشان دادن نقاط روی نقشه
angle offset method U روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
straight line method of depreciation U استهلاک به روش خط مستقیم
offset U دوخم شدگی
offset U دوخم کردن
offset U پایاپای
offset U حساب تهاتر
offset U عوض
offset U تهاتر
offset U مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offset U حجم اضافه شده به یک عدد یا آدرس برای دادن عدد نهایی
offset U جبران کردن
offset U افست
offset U حاشیه صحافی
offset U جبران کردن جبران
offset U تسویه کردن
offset U دوخم
offset U چاپ افست
offset U جابجاسازی
offset U مبدا نقطه شروع مسابقه
offset U انحراف
offset U وزنه متعادل
offset U رقم متعادل کننده متعادل کردن
offset U جبران کردن خنثی کردن
offset U چین خمیدگی
offset U چاپ افست کردن افست
offset U جبران
offset U حذف شده
offset U خارج از عمل چاپ افست
binding offset U حاشیه جبران شیرازه
offset bombing U روش بمبارانی که در ان به جای هدف از یک نقطه نشانی استفاده میشود
offset knots U گره نامتقارن [گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
offset point U در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
photo offset U چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
offset distance U مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
offset of one obligation against another U تهاتر حاصل شدن بین دو دین یا دو تعهد
offset distance U فاصله برون محوری
offset wraps U تارهای مخالف [لول باف]
offset plottin U روش استفاده از تصحیحات مخصوص در توپخانه روش محاسبه توپ به توپ
target offset methode U روش نشان دادن هدفها روی نقشه ها یا طرحهای عملیاتی
method U ایین شیوه
method U اسلوب
method U طرز
by [with] this method U با این روش
method U سبک
method U راه طریقه
method U روش
method U شیوه
method U متد
r method U روش ارسال پیامی که در ان ایستگاه گیرنده بایستی رسیدبدهد
method U طریقه
method U مسلک
economizing method U روش صرفه جویی
allowance method U روش ایجاد ذخیره
least squares method U روش کمترین مجذورات
subtraction method U روش تفاضلی
deductive method U روش قیاسی
deductive method U روش استنتاجی
simplex method U روش سادک
equivalents method U روش هم ارزسازی
simplex method U روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
method of measurment U طریقه اندازه گیری
conventinal method U روش سنتی
adjustment method U روش تعدیل
access method U روش دستیابی
method of adjustment U روش تعدیل
Your method is different from mine . U روش شما با من فرق می کند
synthetic method U روش ترکیبی
method of limits U روش کرانی
limits method U روش کرانی
equilibrium method U روش تعادل
socratic method U روش سقراطی
clinical method U روش بالینی
lecture method U روش سخنرانی
anticipation method U روش پیش بینی
method of least squares U روش کمترین مجذورات
montessori method U روش مونته سوری
standard method U روش استانده
minimal changes method U روش کمترین تغییرات
diary method U روش خاطره نگاری
measuring method U طریقه اندازه گیری
deflection method U روش انحراف عقربه
obstruction method U روش ایجاد مانع
arithmetic method U روش حسابی
lagrange's method U multiplieres ofundetermind
lagrange's method U روش لاگرانژی ضریبهای نامعین
lagrangian method U روش تعیین سرعت جریان اب
objective method U روش عینی
economic method U روش اقتصادی
lagrangian method U متد لاگرانژ
clock method U روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
association method U روش تداعی
anecdotal method U روش واقعه نگاری
sight method U روش دیداری
plenum method U طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
machining method U روش براده برداری
ration method U سبک واگذاری جیره
ration method U روش تغذیه پرسنل
phonic method U روش اوایی
graphic method U روش نگارهای
recalculation method U روش محاسبه عدد
reconstruction method U روش بازسازی
gradation method U روش گام به گام
calcining method U روش تدلیس
reproduction method U روش بازسازی
calcining method U روش تصفیه
induction method U روش اندوکتیو
biographical method U روش زندگینامهای
induction method U روش القائی
research method U روش تحقیق
research method U روش پژوهش
method of drawing up U طرز تنظیم
method of constants U روش محرکهای ثابت
border method U روش نواری
idiographic method U روش فردنگر
illumination method U روش روشنایی
step through method U تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
prestressing method U روش پیش فشردگی
prestressing method U شیوه پیش تنیدگی
pretension method U روش پیش کشیدگی
illumination method U سبک روشنایی
measuring method U اسلوب سنجش
heuristic method U روش اکتشافی
freehand method U روش ترسیم ازاد
production method U روش تولید
mean error method U روش خطای متوسط
project method U روش اموزش طرحی
variational method U روش تغییر
bottom up method U ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
halving method U روش دو نیمه سازی
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
experimental method U روش ازمایشی
selection method U روش گزینش
seismic method U روش زلزله نگاری
penetration method U روش نفوذی
Method to my madness <idiom> U هدفی که شخصی دارد هر چند دیوانه وار به نظر برسد
scientific method U روش علمی
method of measurment U روش سنجش
separation method U روش جداسازی
historical method U روش تاریخی
exosomatic method U روش برون تنی
rhythm method U روش تنظیم خانواده از راه شناخت دوران باروری زن
centroid method U روش مرکزیابی
method of operation U عملکرد
method of operation U طرز کار
tog method U روش دیدبانی در خط توپ هدف
tog method U روش دیدبانی محوری
method of operation U روش کار
method of measurment U متد اندازه گیری
instructional method U روش اموزشی
induction method U طرز القاء
research method U شیوه پژوهش
fractionation method U روش کسری
inductive method U روش استقراء
inductive method U روش استقرایی
bifactor method U روش دو عاملی
persuasive method U ترغیبی
forming method U روش تغییر شکل
cathartic method U روش پالایشی
persuasive method U روش تشویقی
insertion method U روش درج
flow method U روش جریان
bessel method U پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
infinity method U روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
line to line voltage U ولتاژ بین دو خط
line to line spacing U فاصله سطور
line to line fault U تماس خطوط
line by line milling U فرز کردن سطر به سطر
line to line fault U اتصال کوتاه خط به خط
line to line voltage U ولتاژ زنجیر شده
line by line milling U فرز کردن سطری
line by line analysis U تجزیه سطر به سطر
line to line fault U اتصال کوتاه بین دو فاز
line to line fault U اتصال کوتاه دوقطبی
principal components method U روش مولفههای اصلی
method of paired comparisons U روش مقایسههای جفتی
ordinary least square method U روش حداقل مربعات معمولی
long base method U روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
finite element method U روش المان محدود
paired comparisons method U روش مقایسه جفتی
sequential access method U روش دستیابی ترتیبی
brute force method U روش رفع مشکل که بستگی به قدرت کامپیوتر داردو نه به برنامه نویسی مناسب
expired air method U روش دهان به دهان method mouth to mouth :syn
method of successive approximations U روش تقریبهای متوالی
back sight method U روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
basic access method U روش دستیابی اصلی
jar ramming method U روش ضربهای قالبریزی
back azimuth method U گرای معکوس در اخراج اشعه
back azimuth method U گرای وارونه
axial feed method U روش تغذیه محوری
co twin control method U روش کنترل با دو قلوها
sand cone method U طریقه جابجایی ماسه
roasting reduction method U روش کاهش تشویهای روش تنزل تشویهای
roasting reaction method U روش واکنش تشویهای
method for turning the steps U روش دور دادن پلکان
two stage least squares method U روش حداقل مربعات دومرحلهای
two stage least squares method U برای تخمین پارامترها در اقتصادسنجی
maximum liklihood method U روش حداکثر احتمال
maximum likelihood method U روش حداکثر درست نمایی
pumping test method U روش چاهک ازمایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com