English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
limits of confidence U حدود اطمینان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
confidence limits U حدود اعتماد
confidence limits U حدود اطمینان
Other Matches
off limits U منطقه ممنوعه
limits U محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
off limits U اماکن ممنوعه برای نظامیان
graphic limits U حدود گرافیکی
speed limits U حداکثر سرعت مجز در جاده ها وغیره
class limits U حدود طبقه
To some extent. Within limits. U تا اندازه ای
limits method U روش کرانی
method of limits U روش کرانی
To exceedones limits. U از حد وحدود خود تجاوز کردن
speed limits U سرعت مجاز
time limits U محدودیت زمانی
time limits U محدوده زمانی
the utmost limits U منتها
the utmost limits U دورترین منتهای کوشش
probability limits U حدود احتمالی
His knowledge has no limits. U دانش اوحد واندازه ای ندارد
His greed knows no limits. U حرص وطمع اش اندازه ندارد
time limits U حد زمانی
center of gravity limits U محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
To overstep the limits. To overreach oneself . To become impudent. U دور برداشتن ( جسور شدن )
confidence U اطمینان
self confidence U از خود راضی گری
self confidence U اعتماد بنفس غرور بیجا
in confidence U بطور محرمانه
self-confidence U اعتماد به نفس
no-confidence U اتخاذتصمیمشخصییاحزبی
self confidence U اعتمادبخود
confidence U صمیمیت
confidence U اعتماد رازگویی
confidence U اعتقاد
self-confidence U اعتماد به خود
poise [self-confidence] U اعتماد به نفس
lack of self-confidence U عدم اعتماد به نفس
lack of self-confidence U کمی اعتماد به نفس
lack of confidence U کمبود اعتماد به نفس
lack of self-confidence U کمبود اعتماد به نفس
He seems to have a lot of confidence. U خیلی خاطر جمع ( مطمئن ) بنظر می رسد
lack of confidence U کمی اعتماد به نفس
lack of confidence U عدم اعتماد به نفس
vote of no confidence U راییکهبهمعنیعدم حمایتازگروهیافردیخاصاست
confidence limit U حد اطمینان
confidence interval U فاصله اعتماد
confidence interval U فاصله اطمینان
confidence coefficient U ضریب اعتماد
confidence coefficicent U ضریب اعتماد
confidence coefficicent U ضریب اطمینان
confidence belt U کمربند اطمینان
abuse of confidence U خیانت در امانت
votes of confidence U رای اعتماد
vote of confidence U رای اعتماد
confidence level U درجه اطمینان
confidence level U احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
to put confidence in U اعتماد کردن به
place confidence on U اعتماد کردن به
place confidence in U اعتماد کردن به
man of confidence U شخص مورد اعتماد
confidence trick U کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
level of confidence U سطح اعتماد
level of confidence U سطح اطمینان
interval confidence U دامنه اطمینان
interval confidence U فاصله اطمینان
confidence man U کسی که از اطمینان دیگرسوء استفاده میکند
confidence tricks U کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com