English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lighting source U منبع روشنایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lighting U اشتعال نورافکنی
lighting U تکنیک نور
lighting U نور
lighting U روشن سازی نورپردازی
lighting U چراغ بندی ماشین
lighting U سیستم روشنایی ماشین
lighting U سایه روشن
lighting U احتراق
lighting U روشنایی
lighting scheme U نمودارروشنایی
lighting equipments U الات و ادوات روشنایی
lighting feeder U تهیه روشنایی
artificial lighting U روشنائی مصنوعی
lighting engineering U مهندسی روشنایی
direct lighting U روشن سازی غیرمستقیم
direct lighting U روشنایی مستقیم
lighting control U کنترل روشنایی
lighting battery U باتری روشنایی
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
indirect lighting U نور منعکس شده
indirect lighting U نور غیر مستقیم
lighting battery U باطری نور
lighting cable U کابل نور روشنایی
front lighting U روشنایی جلو ساختمان
lighting current U جریان نور
lighting effect U اثر روشنایی
emergency lighting U روشنایی اضطراری
electric lighting U روشنایی
lighting engineering U تکنیک روشنایی
lighting filament U رشته ملتهب
lighting hours U زمان روشنایی یا سوختن
lighting line U سیم روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
reduced lighting U حرکت با چراغ کم نور
reduced lighting U حرکت با نور کم رانندگی با چراغ جنگی
room lighting U روشنایی اطاق
street lighting U روشنایی خیابان
lighting board U تختهروشنایی
lighting grid U مدارشبکهیروشنایی
lighting technician U تکنسینروشنایی
track lighting U لامپشیار
lighting mains U خط نور
lighting transformer U مبدل روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
lighting outlet U خروجی روشنایی
lighting outlet U اتصال نور
lighting plant U تاسیسات روشنایی
lighting point U محل یا نقطه روشنایی
strip lighting U نوعیسیستمروشنایی
lighting switch U کلید روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
lighting set U دستگاه روشنایی
lighting grid access U مدخلمدارشبکهیروشنایی
outdoor lighting fixtures U چراغهای روشنائی محوطه
lighting board operator U اپراتورتنظیمفشارنور
train lighting battery U باتری روشنایی ترن
semi indirect lighting U روشن سازی نیم مستقیم
lighting/camera control area U سطحکنترلدوربینروشنایی
the source U خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
source U استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
second source U منبع دوم
source U مبداء
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
source U که بعداگ توسط کامپایلر به کد ماشین تبدیل میشود
source U نرم افزارای که به کاربر امکان تغییر دادن , حذف و افزودن دستورات در فایل اصلی برنامه میدهد
source U مجموعه پانچ کارتها که حاوی کد اصلی برنامه است
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
source U خصوصیت برخی bridge ها که
source U منشاء
source U ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
source U کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
source U در عمل کشیدن و قرار دادن , شی اصلی شی ای است که انتخاب شده است و پس کشیده شده است
source U منبع
source U منبع برق
source U مایه مبداء
source U منبع منشاء
source U سرچشمه
source U فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
source U چشمه
source U روش
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
source U برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
source U نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه
source U نقط ه اصلی یا شروع
source U ماخذ
source language U زبان منبع
source program U برنامه منبع
source of power U منبع انرژی
source of power U منبع قدرت
source listing U لیست منبع
source listing U لیست برداری منبع
source language U زبان اصلی
source language U 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
source program U برنامه مبداء
source register U ثبات منبع
x ray source U منبع اشعه رونتگن
welding source U منبع جریان جوش
voltage source U منبع الکتریسیته
voltage source U منبع فشار الکتریکی
voltage source U منبع قدرت
voltage source U منبع ولتاژ
source document U سند منبع
source trait U ویژگی پایه
source routine U روال منبع
It is a source lf pride . U مایه افتخار است
source file U فایل مبدا
power source U منبع قدرت
neutron source U منبع نوترون
message source U منشاء پیام
message source U منبع پیام
line source U منبع خطی منبع شبکه
line source U منبع خطی شکل
light source U منبع نور
data source U منبع داده
discrete source U چشمههای مجزا
excitation source U منبع برانگیختگی
image source U منبع تصویر
incandescent source U منبع ملتهب
information source U منبع اطلاعات
quasistellar source U چشمه اخترواره
quasistellar source U چشمه شبه اختری
source document U سند اصلی
source disk U دیسک مبداء
source data U دادههای منبع
source computer U کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer U کامپیوتر منبع
source code U کد مبداء
source code U کد منبع
radio source U چشمه اخترواره
radio source U چشمه شبه اختری
radiation source U منبع تشعشع
The water is turbid from its source . <proverb> U آب از سر چشمه گل آلود است .
light source colour U رنگ منبع نور
extirpate the source of dispute U قلع ماده نزاع
source data automation U کنترل خودکار داده منبع
source data automation U خودکاری داده منبع
low frequency source U منبع فرکانس پایین
basic source of food U منابعاولیهغذا
Water must be stopped at its source . <proverb> U آب را از سر بند باید بست .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com