English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
letters patent U نامه سرگشوده
letters patent U نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
letters patent U نامه سرگشاده
letters patent U نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
letters patent U نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
patent U باز
patent U گشوده
patent U جواز
patent U حق ثبت اختراع پروانه
patent U محفوظ
patent U انحصاری به ثبت رساندن
to take out a patent U حق ثبت شده برای استفاده ازاختراعی بدست اوردن
patent right U حق اختراع
patent right U حق انحصاری ثبت شده
patent U اختراع ثبت شده
patent U حق ثبت شده انحصاری برای استفاده از اختراعی
patent U دارای امتیاز یا حق ثبت شده
patent U محسوس
patent U گشاده
patent U دارای حق انحصاری
patent U بوسیله حق امتیازمحفوظ مانده
patent U حق ثبت اختراع
patent U دارای حق امتیاز امتیازی
patent U اشکار
patent U امتیاز نامه
patent U امتیازیاحق انحصاری بکسی دادن اعطا کردن
patent U انحصاری
patent U ثبت شده
patent U مفتوح ازاد
patent U حق ثبت اختراع حق انحصاری اختراع
patent U حق تثبیت اختراع
patent U حق اختراع
patent U امتیازنامه
main patent U ثبت اصلی
patent log U سرعت سنج ناو
patent log U سرعت سنج
patent law U قانون ثبت اختراعات
patent law U قانون ثبت انحصاری اختراعات
patent anchor U لنگر بی بازو
patent anchor U نوعی لنگر
patent office U اداره ثبت اختراعات
patent to the sun U افتاب گیر
patent medicine U داروی اسپسیالیته
patent medicine U داروی ثبت شده
patent medicine U داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicines U داروی اسپسیالیته
patent medicines U داروی اختصاصی
patent medicines U داروی ثبت شده
patent medicines U داروی دارای جواز وزارت بهداری
patent medicine U داروی اختصاصی
to patent an invention U ثبت اختراع
patent to the sun U افتاب رو
patent leather U چرم برقی
annual patent fee U حق الامتیاز سالانه
Are there any letters for me? U من نامه ای ندارم؟
letters U اثارادبی
letters U سند
letters U معرفی نامه
letters U کاغذ ادبیات
letters U نویسه
letters U حرف الفباء
letters U باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letters U معرفت دانش
letters U حرف
letters U مراسله
letters U نامه
letters U نوشته
letters U حرف چاپی
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters U حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
covering letters U نامه پوششی
chain letters U نامهی زنجیری
covering letters U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters U نامه توضیحی
I have some letters to write . U چند تا کاغذ باید بنویسم
block letters U حروف جداودرشت
a man of letters U اهل قلم
weak letters U حروف عله
print letters U دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
republic of letters U جمهور اهل ادب
the profession of letters U نویسندگی
swamped with letters U کاغذ پیچ
swamped with letters U غرق نامه
small letters U حروف کوچک چون bوa
love letters U نامه عاشقانه
form letters U فرم نامه
signal letters U معرف
uncial letters U حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
republic of letters U گروه ادبا
the profession of letters U تالیف
letters testamentary U حکم وصایت
letters of procurator U وکالت نامه
letters of marque U حکم ضبط اموال بیگانگان
letters of administration U حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
letters of administration U سند مدیریت ترکه
letters of administration U اختیارنامه قیمومت
letters of administration U قیم نامه
letters missive U نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
commonwealth of letters U جمهورنویسندگاه یا مولفین
commonwealth of letters U گروه نویسندگاه
abbreviated letters U حروف مقطعه
letters of reprisal U اجازه نامه انتقام
letters of request U rogatory
nassal letters U حروف غنه
palatal letters U حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
letters testamentary U خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
letters testamentary U حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت
letters rogatory U نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
belles letters U ادبیات
open letters U نامه سر گشاده
nassal letters U حروف تو دماغی
to space out letters [text] U فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
I remembered to post the letters . U یادم بود که نامه ها را پست کنم
In capital(block)letters. U با حرف بزرگ ؟( دستی یا چاپ؟ )
lingual letters or linguals U حروف زبانی یا ذولقی
letters shift ltrs U مبدله حروف
amateur station call letters U علامت فرستنده تفننی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com