English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
left-luggage office U دفتر بار امانتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Where is the left-luggage office? U دفتر بار امانتی کجاست؟
Other Matches
She was left out in the cold . she was left high and dry . U سرش بی کلاه ماند
He was sitting on my left (left side) U طرف چپ من نشسته بود
I am left out . I am left out in the cold . U کلاهم پ؟ معرکه است
Can you help me with my luggage? U ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
luggage U بار
Do you have any more luggage? U آیا چمدان یا بار دیگری دارید؟
luggage U توشه
luggage U بنه سفر
luggage U جامه دان اثاثه
luggage U جامه دان
Luggage U اسباب و اثاثیه
Please take this luggage. خواهش میکنم این اسباب و اثاثیه را برایم بیاورید.
Can you help me with my luggage? U ممکن است بارم را حمل کنید؟
this luggage U این اسباب و اثاثیه
Will you have our luggage sent up? U آیا ممکن است اسباب و اثاثیه من را بالا بفرستید؟
luggage net U باربند فلزی مشبک
luggage trolley U چرخمخصوصچمدان
Where are the luggage lockers? U قفسه های ویژه بار کجاست؟
luggage racks U قسمتقرارگیریبار
luggage rack U جایچمدان
Where are the luggage trolleys? U چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
Where are the luggage lockers? U قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
Take this luggage to the taxi, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تاکسی حمل کنید.
luggage elastic U لاستیکچمدان
Take this luggage to the bus, please. لطفا این اسباب و اثاثیه را تا اتوبوس / تاکسی حمل کنید.
luggage net U باربنداتومبیل
luggage compartment U محل قرار گرفتن جامه دان
Where are the luggage trolleys? U چرخ دستی حمل بار کجا هستند؟
hand luggage U چمدانمسافرت
luggage lockers U قفس های اسباب و اثاثیه
luggage lockers U قفس های بار
excess luggage U اضافه بار
Could you help me carry my luggage? U ممکن است در حمل اسباب و اثاثیه ام به من کمک کنید؟
luggage van U واگن اسباب و اثاثیه
Where are the luggage trolleys? U چرخ دستی اسباب و اثاثیه کجا هستند؟
luggage van U واگن بار
luggage carrier U ترک بند موتورسیکلت
I'd like to leave my luggage, please. من می خواهم اسباب و اثاثیه ام را تحویل بدهم.
office U اطاق دفتر
office U اطاق
office U کامپیوتر کوچک
office U مناسب برای استفاده در شرکت
office U استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office U اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
Near our office . U نزدیک اداره ما
little office U نماز مخصوص حضرت مریم
in office U در دفتر
office U شغل عمومی
to i. anyone with an office U به کسی منصب دادن
office U وفیفه
office U شغل
office U مقام
office U مسئولیت احرازمقام
office U اشتغال
office U کار وفیفه
office U خدمت
office U محل کار اداره
to r. any one in an office U کسی رادوباره به منصبی گماشتن
office U محل کار
office U دفتر کار
office U اداره
office U منصب
office U دفتر
A new government wI'll take office . U حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
subhome office U شعبه اصلی یک اداره
government office U اداره دولتی
the relevant office U اداره مسیول
main office U مرکز اصلی
ticket office U باجه فروش بلیت
information office U دفتر اطلاعات
office manager U رئیس اداره
Where is the ticket office? U باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the booking office? U باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the booking office? U باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the post office? U پستخانه کجاست؟
booking office U باجه رزرو بلیت
ticket office U باجه بلیت فروشی
booking office U باجه فروش بلیت
notary office U محضر
notary office U دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
office tower U برجکارهایاداری
to solicit an office U درخواست ازیک شرکت
ticket office U باجه
ticket office U محل فروش بلیت
the foreign office U وزارت خارجه
tenure of office U زمامداری
tenure of office U تصدی
subhome office U شعبه دفتر اصلی
stationery office U اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
site office U دفتر مشاوراملاک
site office U دفتر ساختمانی
removal from office U عزل
office-holder U صاحب منصب دولت
office-holder U کارمند دولت
booking office U گیشهفروشبلیط
placement office U موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
sorting office U مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
office-holders U دیوان گر
office-holders U دیوان سالار
office-holders U صاحب مقام
office-holders U کارمند دولت
office-holders U صاحب منصب دولت
office-holder U دیوان گر
office-holder U دیوان سالار
office-holder U صاحب مقام
registered office U اقامتگاه قانونی شرکت
record office U اداره بایگانی کل
office of records U دفتر بایگانی
office manager U رئیس دفتر
To assume office . U عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
office hours U ساعات کار
office hours U ساعات اداری
office copy U رونوشت مصدق
office computer U کامپیوتر اداری
office building U ساختمان اداری
office boy U فراش
office boy U پیشخدمت
office of records U بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
office of the future U ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
Outside office hours. U خارج از وقت اداری
purchasing office U دفتر خرید
purchasing office U قسمت خرید
printing office U چاپخانه
police office U پاسگاه پلیس
police office U کلانتری
period of office U دوره تصدی
patent office U اداره ثبت اختراعات
paperless office U اداره بی کاغذ
office work U کار اداری
office of the future U ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
office attorney U وکیل دفتر
front office U سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
office automation U خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
Home Office U وزارت کشور
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
during his tenure of office U درمدت تصدی او
Home Office U وزارت داخله
drawing office U دفتر طراحی
drawing office U دفتر نقشه کشی
office chair U مبل اداری
Foreign Office U وزارت امور خارجه
register office U اداره ثبت احوال
finance office U اداره دارایی
exchange office U مرکز تلفن خودکار
engineering office U دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
end office U دفتر انتهایی
engineering office U دفتر مهندسی
out of [outside] office hours U خارج از ساعات اداری
end office U شعبه جز
war office U وزارت جنگ
post office U اداره مرکزی پست
branch office U دفتر شعبه
branch office U شعبه
office chair U صندلی اداری
automated office U دفتر خودکار
audit office U اداره حسابرسی
post office U محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
cash office U صندوق
census office U دایره سجل و احوال
holy office U جامعه راهبان ومومنین
box office U گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office U باجه بلیط فروشی
post office U پستخانه
central office U تلکس و تلگراف
central office U مرکز تلفن
central office U دفتر مرکزی
census office U اداره امار و ثبت احوال
audit office U دفتر حسابرسی
good office U مساعی جمیله
investiture with an office U برگماری بکار
office bearer U بعدا پرسیده شود
india office U وزارت هند
india office U اداره امورهندوستان
inquiry office U اداره خبر گیری
inquiry office U دفتر اطلاعات
job office U دفتر کارگاه
jack in office U رسیده است
jack in office U ادم باد درسرکه تازه بمقام
intelligence office U دفتر راهنمایی
intelligence office U دفتر اطلاعات
office grapevine U سخن چینی [در دفتری یا شرکتی]
intermediate office U مرکز میانی
cash office U دایره صندوق
land office U اداره املاک وثبت اراضی
registry office U اداره ثبت
head office U اداره مرکزی
labour office U اداره کارگزینی
investiture with an office U اعطای منصب
governor's office U فرمانداری
head office U دفتر مرکزی
lawyer's office U دارالوکاله
lawyer's office U دفتر وکالت
on the left U در سمت چپ
nothing was left over U چیزی زیادنیامد
nothing was left over U چیزی باقی نماند
left inner U بازیکنمهاجمچپ
left d. U نظام به چپ
on the left <adv.> U سمت چپ
left over U زیاد امده
KEEP LEFT U از سمت چپ حرکت کنید.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com