Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wires
U
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wires
U
خط اغاز یا پایان مسابقه
wires
U
وایر
wires
U
چاپگر Matrix-dot
wires
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires
U
هادی فلزی نازک
wires
U
نصب سیم بندی
wires
U
تلگراف کردن تلگراف زدن
wires
U
سیم
wires
U
مفتول
wires
U
سیم تلگراف سیم کشی کردن
wires
U
مخابره کردن
wires
U
سیم کشی کردن
wires
U
ارتباط باسیم
live wires
U
آدم پر حرارت و با پشتکار
anchor wires
U
سیمهایکشیده
hot-wires
U
رشته حرارتی
hot-wires
U
فیلامان
hot-wires
U
سیم حاوی الکتریسیته
hot-wires
U
سیم فاز
live wires
U
سیم زنده
live wires
U
سیم برقدار
high wires
U
سیم بندبازی
to pull the wires
U
سیمهای عروسک خیمه شب بازی رادردست داشتن
to pull the wires
U
تحریکات کردن
to pull the wires
U
گربه رقصانی کردن
overhouse wires
U
سیم هایی که بر بام خانه نصب شده باشد نه بر روی تیر
incidence wires
U
وایرهای موربی در صفحه پایههای بین بال درهواپیماهای دو باله
hot-wires
U
سیم مثبت
overhead wires
U
کابلهایبالایی
cross wires
U
سیمهای متقاطع
There is a fault in the electrical wires .
U
سیمهای برق عیب کرده است
landing
U
اسکله
landing
U
فرود
[هواپیما یا موشک]
landing
U
ورود بخشکی
landing
U
فرودگاه هواپیما
landing
U
بزمین نشستن هواپیما
landing
U
پاگردان
landing
U
فرود
landing
U
ورود به خشکی
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
landing
U
پاگرد
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing
U
نشستن هواپیما
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing ship
U
ناو نیرو پیاده کن
landing gear
U
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing site
U
پایگاه فرود
landing site
U
محل فرود
landing slab
U
تاوه پاگرد
landing place
U
فرودگاه اسکله
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing hill
U
تپه فرود
landing mat
U
باند فرود اضطراری
landing gear
U
ارابه فرود
landing mat
U
باندفرود تعجیلی
landing net
U
تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing order
U
اجازه تخلیه بار
landing order
U
دستورتخلیه بار
landing party
U
گروه اب خاکی
landing spot
U
نقطه فرود
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
landing stage
U
حملباقایق
landing window
U
پنجرهفرود
landing deck
U
غرشهفرود
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
soft landing
U
فرود نرم
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
quarter landing
U
پاگرد پله با 081 درجه گردش
night landing
U
پیاده شدن درساحل در شب
night landing
U
فرود شبانه
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
منطقه فرود
landing weight
U
وزن با هنگام تخلیه
landing weight
U
وزن فرود
landing vehicle
U
خود روشنی دار اب خاکی
landing threshold
U
نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing strip
U
باند فرود
landing field
U
فرودگاه
landing light
U
چراغ فرود
chinese landing
U
پهلو گرفتن به سبک چینی
conventional take off and landing
U
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
diversionary landing
U
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
forced landing
U
فرود اجباری هواپیما
forced landing
U
فرود اجباری
instrument landing
U
فرود کور
air landing
U
فرود از راه هوا
air landing
U
فرودهوایی
landing strip
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips
U
باند فرود
landing strips
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
landing craft
U
کرجی ساحلی
administrative landing
U
پیاده شدن اداری
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
landing aircraft
U
هواپیمای در حال فرود
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
landing beam
U
نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces
U
قوای اب خاکی
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing angle
U
زاویه فرود
landing approach
U
مسیر تقرب
landing area
U
منطقه فرود
landing, storage, delivery
U
نگهداری
advanced landing field
U
پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
divided landing gear
U
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
front landing gear
U
ترمزجلوییفرود
landing craft raiding
U
قایق هجومی
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
main landing gear
U
ترمزاصلیفرود
nose landing gear
U
ترمزفروددماغه
auxiliary landing field
U
فرودگاه کمکی
landing signal officer
U
افسر ارتباط فرود
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
landing, storage, delivery
U
تحویل
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
brigade landing team
U
تیم پیاده شونده تیپی
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
battalion landing team
U
تیم پیاده شونده گردانی
landing, storage, delivery
U
تخلیه
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
landing craft assault
U
قایق نیرو پیاده کن
air landing facility
U
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
deck landing aid
U
کمکهای فرود
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
automatic carrier landing system
U
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com