Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
landing forces
U
قوای اب خاکی
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
Other Matches
landing
U
فرود
landing
U
فرودگاه هواپیما
landing
U
ورود بخشکی
landing
U
بزمین نشستن هواپیما
landing
U
پاگرد
landing
U
پاگردان
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing
U
ورود به خشکی
landing
U
نشستن هواپیما
landing
U
فرود
[هواپیما یا موشک]
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
landing
U
اسکله
diversionary landing
U
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
night landing
U
پیاده شدن درساحل در شب
landing angle
U
زاویه فرود
night landing
U
فرود شبانه
forced landing
U
فرود اجباری هواپیما
forced landing
U
فرود اجباری
instrument landing
U
فرود کور
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
landing aircraft
U
هواپیمای در حال فرود
conventional take off and landing
U
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
chinese landing
U
پهلو گرفتن به سبک چینی
landing field
U
فرودگاه
landing craft
U
کرجی ساحلی
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
administrative landing
U
پیاده شدن اداری
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
air landing
U
فرودهوایی
air landing
U
فرود از راه هوا
soft landing
U
فرود نرم
landing net
U
تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
quarter landing
U
پاگرد پله با 081 درجه گردش
landing deck
U
غرشهفرود
landing approach
U
مسیر تقرب
landing place
U
فرودگاه اسکله
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing ship
U
ناو نیرو پیاده کن
landing site
U
پایگاه فرود
landing site
U
محل فرود
landing slab
U
تاوه پاگرد
landing spot
U
نقطه فرود
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
landing threshold
U
نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing vehicle
U
خود روشنی دار اب خاکی
landing weight
U
وزن فرود
landing weight
U
وزن با هنگام تخلیه
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing zone
U
منطقه فرود
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing party
U
گروه اب خاکی
landing order
U
دستورتخلیه بار
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing area
U
منطقه فرود
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
landing beam
U
نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing gear
U
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing gear
U
ارابه فرود
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing hill
U
تپه فرود
landing light
U
چراغ فرود
landing mat
U
باند فرود اضطراری
landing mat
U
باندفرود تعجیلی
landing order
U
اجازه تخلیه بار
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing window
U
پنجرهفرود
landing strip
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing stage
U
حملباقایق
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
landing strip
U
باند فرود
landing strips
U
باند فرود
landing strips
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing, storage, delivery
U
تحویل
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
auxiliary landing field
U
فرودگاه کمکی
battalion landing team
U
تیم پیاده شونده گردانی
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
brigade landing team
U
تیم پیاده شونده تیپی
landing, storage, delivery
U
نگهداری
divided landing gear
U
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
deck landing aid
U
کمکهای فرود
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
landing craft assault
U
قایق نیرو پیاده کن
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
landing signal officer
U
افسر ارتباط فرود
air landing facility
U
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
main landing gear
U
ترمزاصلیفرود
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
landing, storage, delivery
U
تخلیه
advanced landing field
U
پایگاه هوایی مقدم
front landing gear
U
ترمزجلوییفرود
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
nose landing gear
U
ترمزفروددماغه
landing craft raiding
U
قایق هجومی
automatic carrier landing system
U
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
forces
U
ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces
U
وادار کردن
forces
U
بی عصمت کردن
forces
U
تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces
U
بیرون کردن
forces
U
یکان قسمت نظامی
forces
U
پاس بی هدف
forces
U
نیروی نظامی
forces
U
قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces
U
فشار دادن
forces
U
قوا
forces
U
عنف
forces
U
شدت عمل
forces
U
جبر
forces
U
بردار نیرو
forces
U
خشونت نشان دادن
forces
U
عده
forces
U
نیرو
forces
U
درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces
U
بزور بازکردن
forces
U
مسلح کردن
forces
U
مجبورکردن بزورگرفتن
forces
U
راندن
forces
U
زور
forces
U
بازور جلو رفتن تحمیل
forces
U
مجبور کردن
forces
U
نفوذ
forces
U
مجبورکردن
forces
U
قدرت
forces
U
مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces
U
نافذ
forces
U
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces
U
شروع به عمل یا کار
forces
U
تحمیل کردن
seato forces
U
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
triangle of forces
U
سه گوشه نیروها
screening forces
U
نیروهای پاسیور
restraining forces
U
نیروهای مهار کننده
special forces
U
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
special forces
U
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
system of forces
U
دستگاه نیروها
triangle of forces
U
مثلث نیروها
fundamental forces
U
اندرکنش های بنیادی
[فیزیک]
fundamental forces
U
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
resolution of forces
U
تجزیه نیروها
regional forces
U
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
nuclear forces
U
نیروهای هستهای
market forces
U
نیروهای بازار
naval forces
U
نیروی دریایی
naval forces
U
نیروهای دریایی
nato forces
U
نیروهای پیمان ناتو
market forces
U
عوامل موثردر بازار
lateral forces
U
نیروهای عرضی
marine forces
U
تفنگداران دریایی
opposing forces
U
نیروهای متخاصم
opposing forces
U
نیروهای درگیر نبرد
polygon of forces
U
بس گوشه نیروها
polygon of forces
U
کثیرالاضلاع نیروها
political forces
U
نیروهای سیاسی
people forces
U
نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
people forces
U
نیروی پایداری
parallelogram of forces
U
متوازی الاضلاع نیروها
package forces
U
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
orientation forces
U
نیروهای دو قطبی- دو قطبی
orange forces
U
علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
marine forces
U
نیروی تفنگدار
task forces
U
گروه کار
air forces
U
نیروی هوایی
army forces
U
نیروهای زمینی
army forces
U
نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
assigned forces
U
نیروهای زیر امر
assigned forces
U
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
auxiliary forces
U
قوای کمکی
auxiliary forces
U
نیروی کمکی
barrier forces
U
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces
U
نیروهای خودی
expeditionary forces
U
قشون استعماری
expeditionary forces
U
نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
expeditionary forces
U
نیروی اعزامی
task forces
U
تاسک فورس
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces
U
نیروی اجرای عملیات
armed forces
U
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
armed forces
U
نیروهای مسلح
police forces
U
نیروی انتظامی
police forces
U
نیروی پلیس
police forces
U
دادگاه پلیس
blue forces
U
نیروهای ابی
combat forces
U
نیروهای رزمی
enemy forces
U
نیروهای دشمن
forces of production
U
نیروهای تولید
four forces of nature
U
چهار نیروی بنیادی طبیعت
friendly forces
U
نیروهای خودی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com