Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
landing craft raiding
U
قایق هجومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
landing craft
U
کرجی ساحلی
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
landing craft assault
U
قایق نیرو پیاده کن
raiding
U
تک نفوذی سریع
raiding
U
تاخت و تاز
raiding
U
یورش
raiding
U
حمله ناگهانی
raiding
U
ورود ناگهانی پلیس
raiding
U
یورش اوردن
raiding
U
تک ناگهانی حمله هوایی
raiding
U
کمین
raiding
U
تک سریع تاخت و تاز
raiding
U
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raiding
U
تک هوایی
raiding
U
هجوم اوردن
raiding party
U
قسمت مامور دستبرد یا تاخت
raiding party
U
قسمت مامور کمین
craft
U
پیشه
craft
U
شناوه کوچک
craft
U
شناوک
craft
U
هنر
craft
U
صنعت
craft
U
مهارت نیرنگ
craft
U
وسیله حمل و نقل
craft
U
کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
craft
U
حرفه
service craft
U
قایق گشتی
king craft
U
سیاست پادشاهی
rotor craft
U
هواپیمای ملخ دار
service craft
U
ناوهای خدماتی دریایی
small craft
U
کرجی ها
small craft
U
کشتیهای کوچک ضتی ب
assault craft
U
ناوچه نیروبر
assault craft
U
ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
craft guild
U
صنف پیشه وران
king craft
U
سیاست
king craft
U
کشورداری
hover craft
U
هواناو
hover craft
U
هاور کرافت
leech craft
U
پزشکی
mother craft
U
مادری
mother craft
U
بچه پروری
craft union
U
اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
space craft
U
فضاپیما
stage craft
U
فن درست کردن نمایش
state craft
U
سیاستمداری
craft union
U
اتحادیه صنفی
To be a master of ones craft.
U
درفن خود استاد بودن
wood craft
U
جنگل شناسی از لحاظ شکار
air craft
U
هواپیما
tile maker's craft
U
کاشیگری
craft reimbursable supply
U
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
small craft warning
U
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
craft revolving fund
U
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
landing
U
نشستن هواپیما
landing
U
ورود بخشکی
landing
U
فرودگاه هواپیما
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing
U
ورود به خشکی
landing
U
فرود
landing
U
پاگردان
landing
U
پاگرد
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
landing
U
اسکله
landing
U
فرود
[هواپیما یا موشک]
landing
U
بزمین نشستن هواپیما
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing site
U
محل فرود
landing slab
U
تاوه پاگرد
landing spot
U
نقطه فرود
landing site
U
پایگاه فرود
landing ship
U
ناو نیرو پیاده کن
landing mat
U
باندفرود تعجیلی
landing net
U
تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing order
U
اجازه تخلیه بار
landing order
U
دستورتخلیه بار
landing party
U
گروه اب خاکی
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing place
U
فرودگاه اسکله
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
landing threshold
U
نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing vehicle
U
خود روشنی دار اب خاکی
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing deck
U
غرشهفرود
landing window
U
پنجرهفرود
quarter landing
U
پاگرد پله با 081 درجه گردش
night landing
U
پیاده شدن درساحل در شب
night landing
U
فرود شبانه
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
منطقه فرود
landing stage
U
حملباقایق
landing weight
U
وزن با هنگام تخلیه
landing weight
U
وزن فرود
soft landing
U
فرود نرم
landing strip
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
conventional take off and landing
U
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
diversionary landing
U
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
forced landing
U
فرود اجباری هواپیما
forced landing
U
فرود اجباری
instrument landing
U
فرود کور
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
landing aircraft
U
هواپیمای در حال فرود
chinese landing
U
پهلو گرفتن به سبک چینی
landing field
U
فرودگاه
landing strips
U
باند فرود
landing strips
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
administrative landing
U
پیاده شدن اداری
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
air landing
U
فرودهوایی
air landing
U
فرود از راه هوا
landing strip
U
باند فرود
landing angle
U
زاویه فرود
landing approach
U
مسیر تقرب
landing gear
U
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
landing gear
U
ارابه فرود
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing beam
U
نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
landing hill
U
تپه فرود
landing light
U
چراغ فرود
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing mat
U
باند فرود اضطراری
landing forces
U
قوای اب خاکی
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area
U
منطقه فرود
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
advanced landing field
U
پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
front landing gear
U
ترمزجلوییفرود
main landing gear
U
ترمزاصلیفرود
nose landing gear
U
ترمزفروددماغه
air landing facility
U
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
landing, storage, delivery
U
تحویل
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
landing, storage, delivery
U
تخلیه
divided landing gear
U
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
deck landing aid
U
کمکهای فرود
landing signal officer
U
افسر ارتباط فرود
brigade landing team
U
تیم پیاده شونده تیپی
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
battalion landing team
U
تیم پیاده شونده گردانی
auxiliary landing field
U
فرودگاه کمکی
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
landing, storage, delivery
U
نگهداری
automatic carrier landing system
U
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com