Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
landing craft assault
U
قایق نیرو پیاده کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assault craft
U
ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
assault craft
U
ناوچه نیروبر
landing craft
U
کرجی ساحلی
landing craft raiding
U
قایق هجومی
landing craft tank
U
ناو تانک پیاده کن
craft
U
شناوه کوچک
craft
U
شناوک
craft
U
حرفه
craft
U
کشتی وسیله سرگرمی هنر دستی قایق
craft
U
وسیله حمل و نقل
craft
U
مهارت نیرنگ
craft
U
صنعت
craft
U
هنر
craft
U
پیشه
service craft
U
قایق گشتی
mother craft
U
بچه پروری
mother craft
U
مادری
king craft
U
کشورداری
king craft
U
سیاست
king craft
U
سیاست پادشاهی
rotor craft
U
هواپیمای ملخ دار
leech craft
U
پزشکی
hover craft
U
هاور کرافت
service craft
U
ناوهای خدماتی دریایی
small craft
U
کرجی ها
To be a master of ones craft.
U
درفن خود استاد بودن
craft union
U
اتحادیه صنفی
air craft
U
هواپیما
craft union
U
اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص
wood craft
U
جنگل شناسی از لحاظ شکار
state craft
U
سیاستمداری
craft guild
U
صنف پیشه وران
small craft
U
کشتیهای کوچک ضتی ب
hover craft
U
هواناو
space craft
U
فضاپیما
stage craft
U
فن درست کردن نمایش
craft reimbursable supply
U
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
small craft warning
U
پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
craft revolving fund
U
حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
tile maker's craft
U
کاشیگری
assault
U
حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
assault
U
یورش
assault
U
تجاوز
assault
U
حمله
assault
U
حمله بمقدسات
assault
U
افهار عشق تجاوز یا حمله کردن
assault
U
هجوم
assault
U
تهاجم
assault
U
یورش شمشیرباز
assault
U
حمله بدنی به حریف
assault
U
تهدید به ضرب کردن کسی
assault
U
در CL معمولا "بعد از این کلمه قصد مهاجم ذکر میشود
assault course
U
دوره اموزشی عملیات هجومی
assault
U
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assault course
U
میدان اموزش عملیات هجومی
assault lift
U
ترابری هجومی
assault waves
U
موجهای هجوم
assault supplies
U
اماد هجومی
assault ships
U
ناوهای هجومی اب خاکی
assault ships
U
ناوهای نیروبر
assault shipping
U
ترابری دریایی در عملیات هجومی اب خاکی
assault force
U
نیروی هجومی
assault waves
U
امواج هجومی نفرات و وسایل
assault wire
U
سیم هجومی
assault wire
U
سیم تلفن هجومی
assault schedule
U
برنامه هجوم
assault and battery
U
ضرب و شتم
night assault
U
شبیخون
assault and battery
U
حملهی بدنی
Sexual assault
U
تجاوز جنسی
assault phase
U
مرحله هجوم
assault lift
U
حمل و نقل هوایی هجومی
academic assault
U
یورش کلاسیک
assault courses
U
دوره اموزشی عملیات هجومی
assault and battery
U
ضرب و جرح
assault aircraft
U
هواپیمای هجومی
assault boat
U
قایق هجومی
assault courses
U
میدان اموزش عملیات هجومی
assault echelon
U
رده هجوم
assault echelon
U
رده هجومی
assault fire
U
اتش هجومی
assault gun
U
توپ هجومی
assault fire
U
تیر هجوم
academic assault
شمشیر بازی نمایشی
assault force
U
نیروی هجوم
amphibious assault ship
U
ناو هجومی اب و خاکی
amphibious assault ship
U
ناومخصوص هجوم اب و خاکی
army assault team
U
تیم هجومی نیروی زمینی
heavy assault weapon
U
جنگ افزار هجومی سنگین
assault area diagram
U
نمودار مشخصات منطقه هجوم عملیات اب خاکی
landing
U
فرود ژیمناست به زمین
landing
U
فرود
[هواپیما یا موشک]
landing
U
ورود به خشکی
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing
U
پاگرد
landing
U
فرود
landing
U
پاگردان
landing
U
اسکله
landing
U
فرودگاه هواپیما
landing
U
ورود بخشکی
landing
U
بزمین نشستن هواپیما
landing
U
نشستن هواپیما
landing threshold
U
نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing vehicle
U
خود روشنی دار اب خاکی
landing weight
U
وزن فرود
landing weight
U
وزن با هنگام تخلیه
landing wires
U
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
landing zone
U
منطقه فرود
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
landing place
U
فرودگاه اسکله
landing schedule
U
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
landing ship
U
ناو نیرو پیاده کن
landing zone
U
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند
landing site
U
پایگاه فرود
air landing
U
پیاده شدن از راه هوا هوانشست کردن
landing slab
U
تاوه پاگرد
landing spot
U
نقطه فرود
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
landing zone
U
منطقه نشست هوایی
landing zone
U
نوک وارد این ناحیه میشود و به دیسک یا داده آسیبی نمیرساند
crash-landing
U
سقوط کردن هواپیما
landing strip
U
باند فرود
landing strip
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strips
U
باند فرود
landing stage
U
حملباقایق
landing deck
U
غرشهفرود
landing strips
U
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
administrative landing
U
پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
vertical take off and landing
U
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
soft landing
U
فرود نرم
administrative landing
U
پیاده شدن اداری
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
landing window
U
پنجرهفرود
quarter landing
U
پاگرد پله با 081 درجه گردش
night landing
U
پیاده شدن درساحل در شب
night landing
U
فرود شبانه
landing site
U
محل فرود
landing party
U
گروه اب خاکی
chinese landing
U
پهلو گرفتن به سبک چینی
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
landing area
U
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area
U
منطقه فرود
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing approach
U
مسیر تقرب
landing angle
U
زاویه فرود
landing aircraft
U
هواپیمای در حال فرود
landing field
U
فرودگاه
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
instrument landing
U
فرود کور
conventional take off and landing
U
هواپیمایی با نشست وبرخاست معمولی
forced landing
U
فرود اجباری
forced landing
U
فرود اجباری هواپیما
diversionary landing
U
فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
landing beam
U
نورافکن هدایت زمینی هواپیمابرای فرود
landing hill
U
تپه فرود
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing gear
U
عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing gear
U
ارابه فرود
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
landing order
U
اجازه تخلیه بار
landing net
U
تور ماهیگیری با دسته کوتاه یا بلند, دامی که باماهیهای بزرگ راباان به خشکی میکشند
landing light
U
چراغ فرود
landing mat
U
باند فرود اضطراری
landing mat
U
باندفرود تعجیلی
landing forces
U
نیروهای پیاده شونده
landing forces
U
قوای اب خاکی
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
air landing
U
فرودهوایی
landing order
U
دستورتخلیه بار
air landing
U
فرود از راه هوا
brigade landing team
U
تیم پیاده شونده تیپی
battalion landing team
U
تیم ساحلی گردان
divided landing gear
U
ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
front landing gear
U
ترمزجلوییفرود
deck landing aid
U
کمکهای فرود
nose landing gear
U
ترمزفروددماغه
main landing gear
U
ترمزاصلیفرود
battalion landing team
U
تیم پیاده شونده گردانی
auxiliary landing field
U
فرودگاه کمکی
landing ship dock
U
اسکله فرود اب خاکی
landing, storage, delivery
U
تخلیه
landing, storage, delivery
U
نگهداری
design landing weight
U
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
maximum landing weight
U
حداکثر وزن فرود
advanced landing field
U
پایگاه هوایی مقدم
advanced landing field
U
پایگاه فرود مقدم
naval landing party
U
تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
landing, storage, delivery
U
تحویل
air landing facility
U
تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
landing signal officer
U
افسر ارتباط فرود
army landing forces
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
automatic carrier landing system
U
سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com