English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
juvenile offender U طفل بزهکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
first offender U کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
offender U مجرم
offender U خلاف کار
offender U متجاوز
offender U تخطی کننده
offender U متخلف
first offender U متخلف برای اولین بار
juvenile U اسب دوساله مسابقه
juvenile U ویژه نو جوانان
juvenile U در خور جوانی
juvenile U نوجوان
offender against this article U متخلفین از این ماده
principal offender U مباشر در جرم مجرم اصلی
principal offender U مباشر
persistent offender U مجرم مصر به تکرار جرم در CL هر گاه کسی پس ازرسیدن به 12 سال سه بارمرتکب جرایمی که مجازاتشان حبس است بشودمشمول تجدید مجازات میشود
certain relations of the offender U blood of payment responsiblefor are offenceswho innon-internatinal money عاقله
juvenile delinquent U جوانانبزهکار
juvenile courts U دادگاه اطفال
juvenile delinquency U بزهکاری نوجوانان
juvenile delinquency U بزهکاری اطفال
juvenile courts U دادگاه نوجوانان
juvenile court U دادگاه اطفال
juvenile court U دادگاه نوجوانان
Juvenile detention home [American E] U بازداشتگاه نوجوانان [قانون]
The suspected offender [perpetrator] is a previously respectable father. U پدری تا به حال محترم مشکوک به جرم است .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com