English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
it received royal assent U به توشیح ملوکانه رسید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
royal assent U توشیح ملوکانه
assent U موافقت کردن
to assent U مورد موافقت قرار دادن
assent U رضایت دادن تصدیق کردن
assent U رضایت دادن موافقت
assent U پذیرش
give assent to U به توشیح ملوکانه رسانیدن
give assent to U موشح کردن
received U مورد قبول
received U پذیرفته
received U معیار
received U استانده
received U معمولی
received U متداول
received data U داده دریافت شده
he was received to membership U بعضویت پذیرفته شد
received power U توان دریافتی
received for shipment U تحویل شده برای حمل
Received Pronunciation U لهجهاستانداردانگلیسیبریتانیایی
We just received word that . . . U هم اکنون اطلاع رسید که …
I have just received your letter. U کاغذت تازه به دستم رسیده است
goods received note U برگه دریافت کالا
he received a fire treatment U معالجه شد
He received several bullet wounds U چندین تیربه اوخورد
he received a fire treatment U رایگان
he received a broken hand U دستش شکست
received line signal detect U کشف سیگنال خط دریافتی
royal U شاهانه
royal U ملوکانه همایونی
royal U شاهوار
royal U خسروانه
royal U پادشاهی
royal U شاهانه شاهوار
royal U ملوکانه
royal U سلطنتی
royal agaric U گیاهقرچیسلطنتی
royal antler U شاخسلطنتی
royal flush U کارتهایدل
Royal Bokhara U فرش سلطنتی بخاراتی [این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
Royal Highness U لقبمخصوصخانوادهپادشاهیاملکه
royal sinature U صحه ملوکانه
royal road U اسهل طرق
royal road U اسان ترین راه
royal purple U رنگ ارغوانی مایل بقرمز سیر
royal progress U مسافرت شاهانه
battle royal U نزاع سخت کشمکش خصومت امیز
his royal highness U والاحضرت
pair royal U سه سر سه طاس یکجور
royal falcon U شاهین
royal falcon U شاهبان
prince royal U پسر ارشد پادشاه انگلیس
royal blue U رنگ ابی مایل بارغوانی روشن
pair royal U سه برگ یکجور
royal flag U پرچم سلطنتی
royal prerogative U حق امتیاز ویژه پادشاه
royal poinciana U درخت گل طاووس
royal pearl U در شاهوار
royal palm U نخل بلند جنوب فلوریدا و کوبا
royal honours U honour
royal honor U امتیازپادشاهی
royal honor U درجه سلطنتی
there is no royal road to learning <proverb> U تن به دود چراغ و بی خوابی ننهادی هنر کجا یابی
There is no royal road to learning . <proverb> U مقصد علم و دانش را,جاده اى نیست هموار .
fore royal sail U بالاترینقسمتبادبان
double pair royal U چهار برگ یکجور
double pair royal U چهارطاس یکجور
fore-royal mast U دکلاصلیکشتی
main royal sail U بادبانسلطنتیاصلی
mizzen royal staysail U آخرینبادبانسهگوشرویسیم
Much as the snake hates the penny-royal, the herb . <proverb> U مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com