English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
international table calorie U کالری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calorie U واحد سنجس گرما
calorie U واحد گرما در سیستمهای غیرمتریک
calorie U کالری
He banged the table with his fist . He thumped the table . U با مشت کوبیدن روی میز
international U مربوط به کشورهای مختلف
international U بین المللی
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international U بین الملل انترناسیونال
international U بازیگر بین المللی
international U وابسته به روابط بین المللی
international meeting U مجمع بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international federation U processing forinformation
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
International politics. U سیاست بین الملل
international law U حقوق بین الملل
international line U خط بین المللی
international line U خط خارجی
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international master U استاد بین المللی شطرنج
international migration U مهاجرت بین المللی
by international standards U در معیارهای بین المللی
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
international finance U مالیه بین الملل
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international relations U رابطهسیاسیبینکشورها
international practice U طریقه معمول به بین المللی
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international practice U رویه بین المللی
international reserves U ذخائر بین المللی
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
international custom U عرف بین المللی
international court U دادگاه بین المللی
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international council U education in forcomputers
international acts U اسناد بین المللی
international acts U مستندات بین المللی
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
system international U سیستم بین المللی
international call U مکالمه بین المللی
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international classification of U Diseases
international coulomb U کولن جهانی
international units U واحدهای جهانی برق
international comity U نزاکت بین المللی
international dualism U دوگانگی بین المللی
international trade U تجارت بین الملل
international trade U تجارت بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international economics U اقتصاد بین الملل
international equilibrium U تعادل بین المللی
international etiquette U نزاکت بین المللی
international union U اتحادیه بین المللی
international singles court U زمینبازیانفرادیبینالمللی
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
international business machine U IB
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
international business machine U corporation
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
international law of the sea U حقوق بین الملل دریاها
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international file format U استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
international court of justice U دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
international criminal law U حقوق جزای بین الملل
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international road haulage U حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
subjects of international law U اشخاص حقوق بین الملل
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
public international law U حقوق بین الملل عمومی
law of international institutions U حقوق سازمانهای بین المللی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
international system of units U سیستم مترک
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
International System of Units U سامانه متریک
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
systeme international d'units U دستگاه بین المللی واحدها
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
international peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
international morse code U مورس اروپایی
international morse code U مورس جهانی
international atomic energy agency U اژانس بین المللی انرژی اتمی
international commercial terms (incoterm U قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
international commercial terms (incoterm U اینکوترمز
permanent court of international arbitra U دیوان دایمی داوری بین المللی
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
Bank for International Settlements [BIS] U بانک تسویه پرداخت بین المللی
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
major international road signs U عمدهترینعلائمجهانیجاده
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
leiter international performance test U ازمون عملی بین المللی لایتر
To be world famous . To enjoy an international reputation. U شهرت جهانی داشتن
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
Participation rates are low compared to international standards. U میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
look up table U جدول مراجعهای
table look up U مراجعه به جدول
table look up U جستجوی جدول
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table U لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table U لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
Could we have a table outside? U آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
table U مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table U از دستور خارج کردن
table U فهرست
table U لیست
table U به صورت جدول دراوردن
under the table <idiom> U زیرمیزی
table U ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table U مطرح کردن
table U طرح کردن
table U کوهمیز
table U در فهرست نوشتن
table U لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table U روی میز گذاشتن
table U معوق گذاردن
two way table U جدول دو سویی
table saw U تابلونمایشگر
table U لوح جدول
table U میزبازی
the f. of a table U بطوریکه
the f. of a table U باید
table U میز
table U جدول
table U تو گذاردن
table U به جدولی انتقال دادن
table U خوان
get table U دست یافتنی
get table U بدست اوردنی
inner table U میزداخلی
table U سفره
time table U جدول زمانی
tide table U جگول جزر و مد
tide table U جدول کشند
tide table U نمودار جزر ومد یاکشند
to lay on the table U بوقت دیگر موکول کردن
trivet table U میز سه پایه
transfer table U میز انتقال
table comparator U مقایسه کننده نوارها
time table U جدول زمانی ورود و عزیمت
training table U میز ناهارخوری در اردو
to rap on the table U دست یا چیز دیگری روی زمین
time table U جدول زمان بندی
tier table U میز کوچک
table talk U صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
table linen U رومیزی
table linen U دستمال سفره
table land U زمین هموار
table lamp U لامپ استاندارد
table instrument U وسیله رومیزی
table flap U قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table d'hote U خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
table waters U ابهای معدنی سر سفره
table water U سفره اب زیر زمینی
table ware U لوازم میز یا سفره
table money U فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
table of allowance U جدول سهمیه مجاز
table spoonful U قاشق سوپخوری
table spoon U قاشق سوپ خوری
table set U دستگاه میزی
table set U وسیله رومیزی
table point U جدول امتیازها
table of precedence U صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
table of authorities U جدول اولیا امور
table of organization U جدول سازمان
table of equipment U جدول ساز و برگ
table of distribution U جدول تقسیم اماد
table of distribution U جدول توزیع
table utility U برنامه کمکی جدولی
turn table U میز چرخش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com