English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international U مربوط به کشورهای مختلف
international U ElectrotechnicalCommission ...کمیسیون الکتریکی جهانی کمیسیون بین المللی مهندسی برق
international U بین الملل انترناسیونال
international U بازیگر بین المللی
international U وابسته به روابط بین المللی
international U بین المللی
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international line U خط خارجی
international master U استاد بین المللی شطرنج
international meeting U مجمع بین المللی
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
borland international U یک شرکت سازنده نرم افزارهای ریزکامپیوتر
international practice U رویه بین المللی
international practice U طریقه معمول به بین المللی
international reserves U ذخائر بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
international dualism U دوگانگی بین المللی
international line U خط بین المللی
international call U مکالمه بین المللی
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
international comity U نزاکت بین المللی
international coulomb U کولن جهانی
international council U education in forcomputers
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
international court U دادگاه بین المللی
international custom U عرف بین المللی
international economics U اقتصاد بین الملل
international acts U مستندات بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
international law U حقوق بین الملل
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international finance U مالیه بین الملل
international classification of U Diseases
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international federation U processing forinformation
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
international etiquette U نزاکت بین المللی
international equilibrium U تعادل بین المللی
socialist international U بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
international union U اتحادیه بین المللی
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
international units U واحدهای جهانی برق
system international U سیستم بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international trade U تجارت بین المللی
international trade U تجارت بین الملل
International politics. U سیاست بین الملل
international relations U رابطهسیاسیبینکشورها
international migration U مهاجرت بین المللی
short international U مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
by international standards U در معیارهای بین المللی
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international singles court U زمینبازیانفرادیبینالمللی
international business machine U IB
international business machine U corporation
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
international criminal law U حقوق جزای بین الملل
international court of justice U دیوان دادگستری بین المللی رکن قضایی سازمان ملل متحد که وفیفه اش رسیدگی به دعاوی مطروحه دول عضو علیه یکدیگر است
International System of Units U سامانه متریک
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
international road haulage U حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
international file format U استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
international morse code U مورس جهانی
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
international table calorie U کالری
international morse code U مورس اروپایی
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
international peace force U نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
law of international institutions U حقوق سازمانهای بین المللی
private international law U حقوق بین الملل خصوصی
systeme international d'units U دستگاه بین المللی واحدها
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
international law of the sea U حقوق بین الملل دریاها
subjects of international law U اشخاص حقوق بین الملل
international standards organization U سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
international system of units U سیستم مترک
public international law U حقوق بین الملل عمومی
public international law U حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
leiter international performance test U ازمون عملی بین المللی لایتر
permanent court of international arbitra U دیوان دایمی داوری بین المللی
major international road signs U عمدهترینعلائمجهانیجاده
Bank for International Settlements [BIS] U بانک تسویه پرداخت بین المللی
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
international commercial terms (incoterm U قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
international commercial terms (incoterm U اینکوترمز
international atomic energy agency U اژانس بین المللی انرژی اتمی
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
To be world famous . To enjoy an international reputation. U شهرت جهانی داشتن
standard U تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standard U حالت اجرای ویندوز ماکروسافت که از حافظه گسترده استفاده میکند ولی امکان چند کاره بودن در برنامههای کاربردی Dos را نمیدهد
standard U اولین مگا بایت حافظه در PC.
standard U نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standard U واسط بین دو یا چند سیستم که از استانداردهای از پیش تعیین شده پیروی می کنند
standard U طبیعی یا معمولی
standard U نمونه قانونی
standard U عیار قانونی استاندارد مقرر
standard A U استانداردA
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard U استانده
standard U خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
standard U محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standard U یکسان معیار
standard U نورم مقیاس
standard U قسمت ساکن دستگاه
standard U سنجه
standard U همگون یکنواخت یکجور
standard U همشکل
standard U همسان
standard U قانونی
standard U اقلام قابل قبول برای جانشینی کالای نظامی
standard U اقلام مورد نیازی که جانشین کالای نظامی می شوند
standard U نشان پرچم
standard U نمونه قبول شده معین
standard U مرسوم
standard U مقرر قانونی
standard U قالب
standard U الگو
standard U استاندارد همگون
standard U معمولی
standard U متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
standard U کالای جانشین رزمی
standard U مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard U استاندارد
standard U متداول
standard U متعارف
standard U معیار
standard U متعارفی
Participation rates are low compared to international standards. U میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
standard error U خطای معدل
standard error U خطای پایه
standard error U خطای استاندارد
standard ohm U اهم استاندارد
standard pascal U پاسکال استاندارد
standard penetration U ازمایش نفوذی استاندارد
standard pitch U گام استاندارد
standard form U صورت متعارف
standard error U خطای معیار
standard price U قیمت استاندارد
standard error U خطای استانده
standard motor U موتوراستاندارد
standard motor U موتور معمولی
standard interface U واسطه استاندارد
standard feature U خصیصه متعارف
standard item U اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
standard gauge U اندازه معمولی
standard load U بار تنظیم شده
standard interface U رابط استاندارد
standard load U بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
standard function U تابع استاندارد
standard measure U اندازه استاندارد
standard method U روش استانده
standard price U قیمت پایه
system standard U استانداردسیستم
standard bearer U پرچم دار
wage standard U دستمزد استانده
standard lens U نفراستاندارد
standard class U درجه استاندارد
standard time U زمان استانده
standard bearers U پیشوا
standard bearers U علمدار
standard bearers U پرچم دار
standard bearer U پیشوا
standard bearer U علمدار
system standard U معیار سیستم
standard trench U سنگر معمولی
standard rate U نرخ استاندارد
standard rudder U 51 درجه سکان
standard section U پروفیل استاندارد
standard solution U محلول استاندارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com