English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
integral construction U ساختمان یکپارچه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
integral U درست
integral U انتگرال [ریاضی]
integral U وسیله جانبی یا طرح خاصی که در سیستم نصب شده است
integral U تابع اولیه
integral U جدایی ناپذیر
integral U انتگرال
integral U کامل تمام
integral U بی کسر
integral U صحیح
integral number U چیز درست
integral part U جزء لاینفک
integral part U جزء مکمل
integral part U جزء لازم
integral tank U تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
line integral U انتگرال خطی
integral number U عددتام
integral number U عدد صحیح
integral number U عدد درست
double integral U انتگرال دوبل
integral controller U واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
integral calculvs U حساب جامعه
exchange integral U بر هم کنش تبادلی
finite integral U انتگرال محدود
integral calculus U حساب جامعه
line integral U انتگرال خطی [ریاضی]
multiple integral U انتگرال چندگانه [ریاضی]
Stieltjes integral U انتگرال استیلتیس [ریاضی]
the integral from a to b of f-of-x with respect to x U انتگرال اف ایکس بین آ و ب [ریاضی]
integral calculus U محاسبه انتگرال [ریاضی]
curvilinear integral U انتگرال خطی [ریاضی]
surface integral U انتگرال سطحی [ریاضی]
it is the p of construction U دردست ساختمان است
re construction U دوباره سازی
under construction U دردست ساختمان
construction U هنر سازندگی
construction need U نیاز سازندگی
construction U تفسیر
construction U تاویل
construction U ساختمان
construction U تعبیر ساختمان
construction U ترکیب
construction U ساختن یک سیستم
construction U ایجاد
construction U عمارت
construction U سازندگی
construction U ساخت
integral action factor U ضریب انتگرال
integral heat of solution U گرمای کل انحلال
upper limit [of the integral] U کرانه بالا [انتگرال] [ریاضی]
lower limit [of the integral] U کرانه پائین [انتگرال] [ریاضی]
railroad construction U ساختمان راه اهن
road construction U جاده سازی
auxiliary construction U ساختمان کومکی
building construction U معماری
construction costs U هزینه های ساخت و ساز
design and construction U طراحی و ساخت
cost of construction U بهای ساختمان
construction costs U هزینه های ساختمان
crane construction U ساختمان جرثقیل
building construction U روسازی
capital construction U ساختمان سرمایه
Construction works . U عملیات ساختمانی
laminated construction U ساختمان ورقهای
construction drowling U نقشه کارگاهی
construction joint U درز ساختمانی
construction joints U درزهای ساختمانی
construction of a treaty U تفسیر معاهده
cost of construction U هزینه ساختمان
crane construction U ساختار جرثقیل
dwelling construction U خانه سازی
dwelling construction U اپارتمان سازی
element of construction U سازک
hydraulic construction U ساختمان ابی
modular construction U ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
steel construction U ساختمان فولادی
sandwitch construction U ساختمان لایهای
test construction U ازمون سازی
ceiling construction U سقف سازی
construction batalion U گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
plant construction U ساختمان کارخانه
basic construction unit U واحد ساختمانی
bitumen gronted construction U اسفالت نفوذی
wood frame construction U ساختمان با استخوانبندی چوبی
construction work in progress U هزینه ساختمانهای نا تمام
make shift construction U طرح پیشنهادی
reinforced concrete construction U ساختمان بتن فولادی
construction electrician mate U تکنیسین برق ساختمان
construction cost index U شاخص هزینه ساختمانی
pattern construction drawing U الگوی نقشههای ساختمانی
make shift construction U طرح موقتی
low loss construction U ساختمان کم تلفات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com