English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inquiry station U دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inquiry U جستار
inquiry U ترمینالی که برای دستیابی و پاسخ دادن به فایلهای ذخیره شده روی کامپیوتر دور به کار می رود
inquiry U رسیدگی
inquiry U خبر گیری
inquiry U پرسش بازجویی
inquiry U تحقیق
inquiry U سئوال استعلام
inquiry U حالت محاورهای کامپیوتر که دستورات کاربر به سرعت پاسخ داده می شوند
inquiry U ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
inquiry U پرس و جو
inquiry U بررسی
inquiry U کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiry U سوال
inquiry U پرسش بازجویی رسیدگی
inquiry U خبرگیری
inquiry U استسفار استعلام استعلامیه
inquiry U بازجویی
inquiry U بازرسی
inquiry U اسستسفار درخواست
courts of inquiry U بازپرسی
committee of inquiry U کمیسیون بازجویی
committee of inquiry U کمیته بازرسی
courts of inquiry U کمیسیون تحقیق
courts of inquiry U دادگاه تفتیش
court of inquiry U بازپرسی
inquiry documents U اسناد بازرسی
court of inquiry U دادگاه تفتیش
court of inquiry U کمیسیون تحقیق
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
inquiry processing U فرایند انتخاب یک رکورد از یک فایل و نمایش فوری محتویات ان
inquiry office U دفتر اطلاعات
inquiry office U اداره خبر گیری
To hold an official inquiry. U تحقیق رسمی بعمل آوردن
this act provoked my inquiry U این کار موجب پرسش من است
on station U روی هدف
way station U ایستگاه رله مخابراتی
way station U ایستگاه واسطه مخابراتی تله تایپ و تلگرافی
way station U ایستگاههای فرعی بین راهی جاده یا خط اهن
on station U پروازهواپیما بالای هدف
on station U اماده باش بالای هدف
station U ایستگاه
on station U رسیدن به هدف
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
station U پست
Where is the station? U ایستگاه کجاست؟
sub station U پست فرعی
station U جایگاه
station U پاسگاه
station U محل
station U درپست معینی گذاردن
station U مقام مستقرکردن
station U جا درحال سکون
station U رتبه
station U موقعیت اجتماعی وضع
station U توقفگاه نظامیان وامثال ان
station U ایستگاه اتوبوس وغیره
station U سکون پاتوق
station U وقفه
station U مرکز
station U محل ماموریت
station U مستقرکردن
station U یا مقصد استفاده میشود
station U وضعیت موقت یک ایستگاه که داده را بازیابی میکند
station U پایگاه
station U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
station U میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
station U استقرار یافتن
station U محل ایستادن تیرانداز درمسابقه
relay station U ایستگاه واسطه
relay station U ایستگاه رله
repeater station U مرکز تقویت کننده
remote station U ایستگاه راه دور
remote station U ایستگاه دوردست
pumping station U تلمبه خانه
remote station U ایستگاه دور دست
serivce station U ایستگاه بنزین گیری وتعمیرگاه
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
station car U اتومبیل استیشن
station break U وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
station bill U جدول محلها
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
slave station U ایستگاه فرعی
shunting station U ایستگاه فرعی راه اهن برای جابجا کردن واگن ولوکوموتیو
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
reception station U دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
induction station U دفتر استخدام دفتر پذیرش
master station U شاه ایستگاه
master station U ایستگاه اصلی
master station U پست اصلی مخابرات
mobile station U فرستنده متحرک
naval station U پایگاه دریایی
observation station U دیدگاه
induction station U مرکز پذیرش
orienting station U ایستگاه توجیه
pumping station U ایستگاه تلمبه زنی
loading station U ایستگاه بارگیری
hydroelectric station U نیروگاه ابی
railway station U ایستگاه راه اهن
reading station U ایستگاه خواندن
reception station U پست پذیرش و اماده کردن افراد جدید برای اعزام
key station U ایستگاههای کلید
station bar U رستوران ایستگاه راه آهن
station model U مدلهواشناسی
station entrance U ورودیایستگاه
station circle U چرخههواشناسی
receiving station U ایستگاهدریافت
passenger station U ایستگاهمسافرین
local station U ایستگاهکانونی
intercom station U ایستگاهداخلی
goods station U ایستگاهکالاهایتجارتی
tracking station U ایستگاه ردیابی
station platform U سکویایستگاه
train station U ایستگاهقطار
Where's the railway station? U ایستگاه راه آهن کجاست؟
To the railway station U به طرف ایستگاه راه آهن
railway station U ایستگاه قطار
To marry below ones station. U با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
polling station U حوزهرایگیری
coach station U پارکینگوایستگاهدرشکه
underground station U ایستگاهزیرزمینی
transmitting station U ایستگاهارسال
work station U محل کار
wireless station U ایستگاه بی سیم
wireless station U فرستنده
subscriber's station U مرکز مشترک
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
station list U فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
station keeping U در خط نگهداشتن ناو
station house U ایستگاه راه اهن
station house U مرکزکلانتری
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
telephone station U جایگاه تلفن
triangulation station U ایستگاه مثلث بندی
traverse station U ایستگاه پیمایش
transit station U ایستگاه عبوری راه اهن
transfer station U محل اعزام افراد
transfer station U محل انتقال افراد
to station oneself U مقیم شدن
to station oneself U جا گرفتن
tide station U ایستگاه جزر و مد
telephone station U تلفن خانه
station house U ایستگاه کلانتری
coast station U ایستگاه ساحلی
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
broadcasting station U ایستگاه رادیویی فرستنده
broadcasting station U ایستگاه رادیو
broadcast station U ایستگاه فرستنده
boat station U جای خدمه قایق
blade station U موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
battle station U پایگاه جنگی
power station U کارخانه برق
astronomic station U ایستگاه دیدبانی نجومی
gas station U پمپ بنزین
central station U نیروگاه مرکزی
close station U افراد بدو مرخص
close station U خدمه بدو مرخص
climatological station U ایستگاه هواشناسی
clearing station U پست تخلیه بیماران
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
cleansing station U محل گندزدایی
cleaning station U پست رفع الودگی ش م ر
cleaning station U ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
change of station U انتقال تعویض محل خدمت
change of station U تغییر محل ماموریت
astronomic station U رصدخانه
ambulance station U ایستگاه امبولانس
power station U ایستگاه مولدنیرو
weather station U ایستگاه هواشناسی
fire station U ایستگاه اتش نشانی
action station U وضعیت قرمز ,state battle : syn readiness of degree first
fire station U پست اتش نشانی
action station U محل جنگ
action station U پناهگاه ضد تک هوایی دشمن
station master U رئیس ایستگاه
space station U ایستگاه فضایی
space station U پایگاه فضایی
fire station U مرکز اتش نشانی
weather station U ایستگاه هوا شناسی
amateur station U فرستنده تفننی
power station U نیروگاه
alert station U ایستگاه اعلام خطر
alert station U ایستگاه اماده باش
air way station U خطوط هوایی
air way station U ایستگاه کنترل
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
aileron station U فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
aid station U پست امدادی
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
fire station U اداره اتش نشانی
consolidating station U ایستگاه تکمیل کننده بار
homing station U رادارردیاب
fiscal station U تاسیسات سریال
battle station U پایگاه رزمی
police station U مرکز پلیس
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com