English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
input reactor U پیچک ورودی
input reactor U سلف ورودی پیچک ماقبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reactor U عامل واکنش
reactor U واکنشگاه
reactor U پیچک
reactor U چوک
reactor U دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
reactor U راکتور
reactor U عامل عکس العمل
reactor vessel U مجرایرآکتور
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
breeder reactor U راکتور زاینده
to shut down a reactor U راکتوری را خاموش کردن
atomic reactor U واکنشگاه اتمی
nuclear reactor U واکنشگاه هستهای
nuclear reactor U راکتور هستهای
nuclear reactor U پیل اتمی
reactor tank U مخزنرآکتور
convertor reactor U راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
fission reactor U واکنشگاه هستهای
interphase reactor U پیچک متعادل کننده
protective reactor U راکتانس محافظ
reactor control U کنترل راکتور
reactor output U توان راکتور
fusion reactor U راکتور فوریونی
to shut down a reactor U راکتوری را از کار انداختن
fusion reactor U راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
fission reactor U واکنشگاه اتمی
breeder reactor U زایشگر
reactor core U هستهرآکتور
reactor building U ساختمانرآکتور
heavy-water reactor U رآکتورآبسنگین
fast breeder reactor U رآکتورهستهایکهبیشترازمصرفخود"پلوتونیوم "تولیدمیکند
boiling-water reactor U راکتورآبجوش
gas-cooled reactor U رآکتورگازسرد
gas cycle reactor U راکتور با مدار گردش گازی مسدود
pressurized-water reactor U رآکتورفشارآب
current limiting reactor U پیچک کاهنده
open cycle reactor system U سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
line charge compensation reactor U پیچک متعادل کننده
line charge compensation reactor U پیچک جبرانگر
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
input U درون گذاشت
input U درونداد
input U پول بمیان نهاده
input U مصرفی
input U توان اولیه
input U توان ورودی ورودی
input U سیگنال اولیه
input U ورودی
input U در رونده
input U خرج
input U نیروی مصرف شده
input U توان ورودی
input U درون داد
input U انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input U درداده
input U داده ها اطلاعات ورودی
input U سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input U مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input U دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input U وسیله ورودی
input U لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input U وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input U انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input U سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input U فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input U داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input U دادن ورودی
input U مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input U بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input U بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input U کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input U عمل وارد کردن اطلاعات
input U 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input U فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input U ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input U کامپیوتری که داده دریافت میکند
input stage U طبقه ورودی
input spectrum U بیناب یا طیف اولیه
input stream U مسیل ورودی
input stage U طبقه اولیه
input stream U جریان سیر ورودی
input tape U نوار اولیه
input unit U واحد ورودی
input unit U واحد اولیه
input translator U مترجم اولیه
input translator U مترجم ورودی
input transformer U ترانسفورماتور اولیه
input time U زمان اولیه
input terminal U ترمینال اولیه
input terminal U ترمینال ورودی
input spectrum U طیف ورودی
input socket ساکت ورودی
input signal U سیگنال اولیه
input parameter U پارامتر ورودی
input power U توان ورودی
input parameter U پارامتراولیه
input preamplifier U پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
input programme U برنامه ورودی
input pulse U ایمپولز ورودی
input pulse U پالس ورودی
input reactance U راکتانس اولیه
input power U قدرت ورودی
input reactance U مقاومت کور اولیه
input register U ثبات ورودی
input resistance U مقاومت ورودی
input resistance U مقاومت موثر اولیه
input signal U سیگنال ورودی
input output U ورودی خروجی
input voltage U ولتاژ اولیه
input waveform U شکل موج ورودی
input/output U ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
instrumental input U داده سودمند
manual input U ورودی دستی
noninverting input U ورودی غیروارونگر
three input adder U افزایشگر با سه ورودی
two input adder U افزایشگر با دو ورودی
two input firm U بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
two input subtractor U کاهشگر با دو ورودی
variable input U نهاده متغیر
variable input U داده متغیر
voice input U ورودی صوتی
input devices U ابزارخروجی
input monitors U صفحهنمایشداخلی
input selector U انتخابگرورودی
input/output U دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output U کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input winding U سیم پیچی اولیه
input/output U سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output U اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output U وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output U بررسی
input/output U مدیریت و کنترل میکند
input/output U وسیله جانبی
input/output U مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output U پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output U استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output U آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output U داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output U اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input wire U سیمداخلی
input frequency U فرکانس اولیه
input current U جریان ورودی
input coupling U تزویج اولیه
input coupling U پیوست ورودی
input coordinate U مختصات اولیه
input control U کنترل ورودی
input conductance U مقدار هدایت موثر اولیه کندوکتانس ورودی
input circuit U مدار اولیه
input circuit U مدار ورودی
input circuit U مدار ورودی لامپ الکترونی
input characteristic U منحنی مشخصه ورودی
input current U جریان اولیه
input data U معلومات یا دادههای ورودی
input data U معطیات ورودی
input field U میدان ورودی
input electrode U الکترود اولیه
input electrode U الکترود ورودی
input drift U رانش ورودی
input drift U رانش اولیه
input diode U دیود اولیه
input diode U دیود ورودی
input device U دستگاه ورودی
input data U داده ورودی
input data U دادههای اولیه
input card U کارت ورودی
input capacitor U خازن اولیه
input amplifier U تقویت کننده اولیه
input admittance U مقدار هدایت طاهری اولیه
input admittance U ادمیتانس اولیه
filament input U ورودی فیلامان
effective input U فرفیت موثر ورودی
data input U داده ها
data input U اطلاعات ورودی
clocked input U ورودی با سنجش زمان
input resonator U همنواگر جعبهای ورودی
input speed U سرعت اولیه
input amplifier U تقویت کننده ورودی
input area U ناحیه ورودی
input attenuation U میرائی اولیه
input capacitor U خازن ورودی
input capacitance U فرفیت اولیه
input capacitance U فرفیت ورودی
input bound U کران ورودی
input bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را با نرخی سریعتر از ورود داده هاانجام بدهد
input block U بلاک ورودی
input block U واحد ورودی
input attenuation U دمفونگ اولیه
input attenuation U میرائی ورودی
average input U نهاده متوسط
input frequency U فرکانس ورودی
input of current U تغذیه و هدایت جریان
input limited U ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input limiter U محدود کننده ورودی
input media U رسانه ورودی
input mode U حالت ورودی
input mode U وضعیت ورودی
input noise U پارازیت ورودی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com