Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
input noise
U
پارازیت ورودی
input noise
U
پارازیت اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
input noise voltage
U
ولتاژ پارازیت اولیه
Other Matches
noise
U
نویز
noise
U
استاتیک یا حرارت ایجاد شده است و نیز از ستاره ها یا خورشید
noise
U
منبع تغذیه
noise
U
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
noise
U
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noise
U
سروصدا
noise
U
سر و صدا
what noise is that?
U
این چه صدایی است
noise
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noise
U
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
noise
U
اختلال
noise
U
خش
noise
U
صدا راه انداختن پارازیت
noise
U
طنین
noise
U
قیل وقال
noise
U
سر وصدا
noise
U
شلوغ
noise
U
صدا
noise
U
شایعه و تهمت
noise
U
همهمه
noise
U
عامل مخل
noise
U
پارازیت
noise
U
اوا
noise
U
انتشار دادن
noise
U
سر و صدا
noise
U
نوفه
make a noise
U
شلوغ کردن
noise level
U
سطح پارازیت
noise level
U
میزان خش
noise immunity
U
مصونیت از اختلال
noise generator
U
خش زا
noise filter
U
صافی همهمه
background noise
U
اختلال پس زمینه
background noise
U
صدای پس زمینه
background noise
U
در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
background noise
U
اصوات مزاحم
background noise
U
همهمه
noise margin
U
تفاوت خش
ambient noise
U
صدای اطراف
ambient noise
U
نوعی صدای زیرابی
noise pollution
U
نوف الایی
background noise
U
پارازیت
make a noise
U
سر و صدا کردن
magnetic noise
U
نویز مغناطیسی
induced noise
U
نویزجریان قوی
induced noise
U
پارازیت القاء شده
indistinct noise
U
صدای اهسته و نامعلوم
impluse noise
U
نویز ضربه جریان
i am unused to that noise
U
من به ان صدا اشنا نیستم
humming noise
U
اغتشاش صوتی
he makes most noise
U
میکند
he makes most noise
U
او از همه بیشتر صدا یا
grid noise
U
پارازیت شبکه
grid noise
U
نویز شبکه
intensity of noise
U
شدت پارازیت
noise transmitter
U
فرستنده پارازیت
galactic noise
U
تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
line noise
U
اختلال
line noise
U
پارازیت خط
noise limiter
U
همهمه کاه
noise pollution
U
الودگی صدا
noise potential
U
پتانسیل نویز
to make a noise
U
پهن شدن
to make a noise
U
منتشر شدن
white noise
U
نوفه سفید
white noise
U
نویز سفید
big noise
U
آدم مهمدریکارگان
The noise died down.
U
سروصدا ها خوابید
The noise kept me awake .
U
سروصدا نگذاشت بخوابم
picture noise
U
پارازیت روی تمام صفحه نمایش
to make noise
U
سر و صدا کردن
to make a noise
U
شلوق کردن
to make a noise
U
صدا کردن
they make much noise
U
خیلی صدا می کنند
noise suppression
U
پارازیت گیری
noise silencer
U
خاموشگر همهمه
noise suppressor
U
صدا خفه کن
quantization noise
U
اختلال تدریج
schottky noise
U
همهمه شوتکی
shot noise
U
اثر ساچمهای
they make much noise
U
زیاد شلوق می کنند
noise suppression
U
جلوگیری ازپارازیت
Dont make so much noise.
U
اینقدر سروصدانکن
magnetic fluctuation noise
U
اثر برکهاوزن
singal to noise ratio
U
نسبت سیگنال به اغتشاش
The noise distracts my attention .
U
سروصد ا حواسم را پرت می کند
to make a noise in the world
U
مشهور شدن
signal to noise ratio
U
نسبت پیام به همهمه
noise reducing antenna system
U
انتن ضد همهمه
He is a bih shot ( noise ) in this town .
U
جزو کله گنده های شهر است
His invevtion made a noise in the world.
U
اختراعش دردنیا سروصدائی براه انداخت
I hear a strange noise ( voice , sound ) .
U
صدای غریبی به گوشم می رسد
input
U
سیگنال اولیه
input
U
دادن ورودی
input
U
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد
input
U
کامپیوتری که داده دریافت میکند
input
U
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
input
U
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است
input
U
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input
U
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
input
U
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی
input
U
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
input
U
سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند
input
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input
U
دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید
input
U
انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش
input
U
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
input
U
عمل وارد کردن اطلاعات
input
U
داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
U
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input
U
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند.
input
U
وسیله ورودی
input
U
درون گذاشت
input
U
درونداد
input
U
مصرفی
input
U
پول بمیان نهاده
input
U
در رونده
input
U
درداده
input
U
داده ها اطلاعات ورودی
input
U
درون داد
input
U
توان ورودی
input
U
نیروی مصرف شده
input
U
خرج
input
U
توان اولیه
input
U
توان ورودی ورودی
input
U
ورودی
input voltage
U
ولتاژ اولیه
input unit
U
واحد ورودی
input unit
U
واحد اولیه
input translator
U
مترجم اولیه
input translator
U
مترجم ورودی
input waveform
U
شکل موج ورودی
input winding
U
سیم پیچی اولیه
input/output
U
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output
U
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output
U
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
input/output
U
بررسی
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
input/output
U
وسیله جانبی
input/output
U
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input transformer
U
ترانسفورماتور اولیه
input time
U
زمان اولیه
input stream
U
جریان سیر ورودی
input signal
U
سیگنال اولیه
input stage
U
طبقه اولیه
input stage
U
طبقه ورودی
input spectrum
U
بیناب یا طیف اولیه
input spectrum
U
طیف ورودی
input socket
ساکت ورودی
input signal
U
سیگنال ورودی
input terminal
U
ترمینال ورودی
input resistance
U
مقاومت موثر اولیه
input resistance
U
مقاومت ورودی
input register
U
ثبات ورودی
input tape
U
نوار اولیه
input terminal
U
ترمینال اولیه
input/output
U
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output
U
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
input/output
U
آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
average input
U
نهاده متوسط
input current
U
جریان اولیه
noninverting input
U
ورودی غیروارونگر
input monitors
U
صفحهنمایشداخلی
three input adder
U
افزایشگر با سه ورودی
two input adder
U
افزایشگر با دو ورودی
two input firm
U
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
input stream
U
مسیل ورودی
two input subtractor
U
کاهشگر با دو ورودی
variable input
U
نهاده متغیر
variable input
U
داده متغیر
voice input
U
ورودی صوتی
input wire
U
سیمداخلی
input selector
U
انتخابگرورودی
input speed
U
سرعت اولیه
input resonator
U
همنواگر جعبهای ورودی
clocked input
U
ورودی با سنجش زمان
input/output
U
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output
U
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output
U
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
input/output
U
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output
U
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output
U
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
instrumental input
U
داده سودمند
filament input
U
ورودی فیلامان
effective input
U
فرفیت موثر ورودی
data input
U
داده ها
manual input
U
ورودی دستی
data input
U
اطلاعات ورودی
input devices
U
ابزارخروجی
input reactor
U
سلف ورودی پیچک ماقبل
input gap
U
فاصله اولیه
input block
U
واحد ورودی
input function
U
تابع اولیه
input admittance
U
ادمیتانس اولیه
input frequency
U
فرکانس ورودی
input attenuation
U
دمفونگ اولیه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com