Perdic | indeterminacy principle | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 111 (9241 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	indeterminacy principle U	اصل عدم قطعیت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	indeterminacy U	بی تکلیفی
	indeterminacy U	عدم تعین
	indeterminacy U	پادر هوایی
	indeterminacy U	نامشخصی
	indeterminacy U	نا معلومی
	principle U	مسلک
	principle U	مرام اخلاقی قاعده کلی
	principle U	قاعده
	in principle U	بطور کلی
	on principle U	از لحاظ قیود اخلاقی
	of same principle U	هم مسلک
	in principle U	اصولا
	principle U	اصلی
	principle U	قانون علمی
	principle U	اصل
	principle U	اصل اخلاقی
	principle U	قاعده کلی مرام
	principle U	اصل علمی
	principle U	سرچشمه
	principle U	حقیقت مبادی واصول
	principle U	معتقد باصول ومبادی کردن
	principle U	اخلاقی کردن
	principle axis U	محور اصلی
	pay as you go principle U	اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
	principle of exclusion U	اصل ممنوعیت
	principle of exclusion U	اصل محرومیت
	principle of exclusion U	در مورد کالاهای خصوصی
	premack principle U	اصل پریماک
	postremity principle U	اصل پس ایندی
	overload principle U	اصل اضافه باری
	mutiplier principle U	اصل ضریب تکاثر
	mutiplier principle U	اصل ضریب بهم فزاینده
	multiplier principle U	اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
	le chatelier's principle U	اصل لوشاتلیه
	kinesiological principle U	اصول حرکت شناختی بدن
	intimacy principle U	اصل تعلق
	principle of intimacy U	اصل بهم بستگی
	principle of permissibility U	اصالت الجواز
	transitivity principle U	اصل تعدی
	transitivity principle U	اصل سرایت پذیری
	transitivity principle U	بر مبنای این اصل منطقی چنانچه شق 1 بر 2ترجیح داده شود و همچنین شق 2 بر 3 نیز ترجیح یابددر این صورت این اصل حکم میکند که 1 بر 3 نیز ترجیح داده شود
	uncertainty principle U	اصل نایقینی
	variational principle U	اصل تغییر
	zeising principle U	اصل زای زینگ
	well-ordering principle U	اصل خوش ترتیبی [ریاضی]
	reversibility principle U	اصل برگشت پذیری
	reorganization principle U	اصل بازارایی
	uncertainty principle U	اصل عدم قطعیت
	principle of superposition U	اصل بر هم نهی
	superposition principle U	اصل بر هم نهی
	principle of validity U	اصالت الصحه
	principle point U	مبداء اصلی
	rational principle U	اصول عقلیه
	reality principle U	اصل واقعیت
	relativity principle U	اصل نسبیت
	acceleration principle U	اصل شتاب
	principle of duality U	اصل دوگانگی
	duality principle U	اصل دوگانگی
	correspondence principle U	اصل تنافر
	correspondence principle U	اصل همخوانی
	correspondence principle U	اصل توافق
	benefit principle U	اصل انتفاع
	avogadro's principle U	قانون اووگادرو
	avegadro's principle U	قانون اووگادرو
	availability principle U	اصل دسترسی پذیری
	aufbau principle U	اصل بناگذاری
	archimedes's principle U	اصل ارشمیدس
	action principle U	اصل کنش
	acceleration principle U	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
	acceleration principle U	براساس این اصل سرمایه گذاری متناسب است با تغییرات تولید که بارابطه زیر بیان می گردد : Y * A = I
	energy principle U	اصل انرژی
	exclusion principle U	اصل طرد
	fusion principle U	اصل ترکیبات جوش خورده
	exclusion principle U	است
	huygen's principle U	قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
	hedonistic principle U	اصل لذت گرائی
	exclusion principle U	درانصورت کالا یک کالای غیر عمومی
	exclusion principle U	کالا نیستندشد
	equipartition principle U	اصل هم بخشی
	exclusion principle U	اگر بتوان مانع استفاده کالا توسط کسانی که حاضر بپرداخت هزینه
	exclusion principle U	اصل مستثنی کردن
	exclusion principle U	اصل انحصار
	combining volumes principle U	اصل ترکیب حجمی
	heisenberg uncertainty principle U	اصل عدم قطعیت
	principle of separation of powers U	اصل تفکیک قوا
	principle quantum number U	عدد کوانتومی اصلی
	von domarus principle U	اصل فون دوماروس
	functional principle [Technology] U	عاملیت
	image shearing principle U	اصول برش تصویر
	diagram of weaving principle U	تصویرطرزبافت
	functional principle [Technology] U	کارکرد
	principle energy level U	تراز انرژی اصلی
	principle of civil litigation U	اصول محاکمات مدنی
	principle of civil litigation U	ایین دادرسی مدنی
	principle of criminal procedure U	اصول محاکمات جزائی
	principle of criminal procedure U	ایین دادرسی کیفری
	principle of equal advantage U	اصل مزیت برابر
	principle of equipartition of energy U	اصل همبخشی انرژی
	counter current principle U	اصول جریان متقابل
	principle of microscopic reversibility U	اصل برگشت پذیری میکروسکوپی
	principle of miximum overlap U	اصل حداکثر همپوشانی
	pauli exclusion principle U	اصل طرد پاولی
	berthlot thomson principle U	اصل برتلو- تامپسون
	bohr's correspondence principle U	اصل تنافر
	bohr's correspondence principle U	اصل همخوانی
	building block principle U	طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
	pauli fermi principle U	اصل پاولی- فرمی
	pleasure pain principle U	اصل لذت و درد
	ability to pay principle of taxation U	اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
	ritz rydbergy combination principle U	اصل ترکیب ریتس- ریدبرگ

Recent search history

Forum search

1	با مدیر مدرسه حرف میزنم
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy