English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
incidental learning U یادگیری اتفاقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
incidental U لازم
incidental <adj.> U برحسب تصادف
incidental <adj.> U شانسی
incidental U غیر مبهم
incidental U جزئی ضمنی
incidental <adj.> U تصادفی
incidental <adj.> U اتفاقی
incidental works U کارهای اتفاقی
incidental effect U اثر تبعی
incidental memory U حافظه اتفاقی
incidental images U تصویرهایی که مشاهده انهانتیجه تاثیراتی است که ازچشم ناپدیدگشته اند
incidental effect U اثر فرعی
incidental expenses U هزینههای واقعی
incidental errors U خطاهای اتفاقی
incidental expenses U مخارج اتفاقی
self learning U خود فراگیر
learning U معرفت
learning U دانش یادگیری
learning U اطلاع
learning U فضل وکمال
learning U یادگیری
learning U فراگیری
whole learning U یادگیری سرتاسری
motor learning U یادگیری حرکتی
perceptual learning U یادگیری ادراکی
patrons of learning U دانش پروران
massed learning U یادگیری بی وقفه
maze learning U مازاموزی
maze learning U یادگیری در ماز
part learning U یادگیری بخش بخش
mastery learning U تسلط اموزی
mastery learning U یادگیری در حدتسلط
one trial learning U یادگیری یک کوششی
place learning U مکان اموزی
probability learning U یادگیری احتمالاتی
social learning U یادگیری اجتماعی
skill learning U مهارت اموزی
sign learning U علامت اموزی
serial learning U یادگیری زنجیرهای
verbal learning U یادگیری کلامی
vicarious learning U یادگیری مشاهدهای
rote learning U یادگیری طوطی وار
transfer of learning U انتقال یادگیری
subliminal learning U یادگیری زیراستانهای
relation learning U رابطه اموزی
machine learning U فراگیری ماشین
learning to learn U یادگیری اموزی
insightful learning U یادگیری بینش افرین
incentive learning U یادگیری با مشوق
heuristic learning U یادگیری ذهنی
he is a prodigy of learning U درعلم معرکه است
he is a prodigy of learning U اعجوبه ایست در دانش
global learning U یادگیری یکپارچه
distributed learning U یادگیری فاصله دار
discrimination learning U یادگیری افتراقی
cue learning U نشانه اموزی
conceptual learning U مفهوم اموزی
concept learning U مفهوم اموزی
book learning U علم کتابی
latent learning U یادگیری نهفته
learning curve U منحنی یادگیری
learning theory U نظریه یادگیری
learning set U امایه یادگیری
rate of learning U سرعت یادگیری
learning rate U سرعت یادگیری
avoidance learning U یادگیری اجتنابی
learning machine U ماشین فراگیر
learning curve U منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
learning curve U منحنی اموزش
learning curve U نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
learning curve U که استفاده از آن بسیار سخت باشد
computer augmented learning U بسط اموزش به کمک کامپیوتر
there is no royal road to learning <proverb> U تن به دود چراغ و بی خوابی ننهادی هنر کجا یابی
There is no royal road to learning . <proverb> U مقصد علم و دانش را,جاده اى نیست هموار .
He lays claim to learning. U ادعای علم وفضل می کند
computer based learning U یادگیری بر پایه کامپیوتر
mathematical learning theory U نظریه ریاضی یادگیری
trial and error learning U یادگیری از راه کوشش و خطا
the common wealth of learning U مجمع ادبا
means end learning U یادگیری وسیله- هدف
statistical learning theory U نظریه اماری یادگیری
the common wealth of learning U افراد اهل علم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com