English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
implicit reference U مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
implicit U التزامی
implicit U بلا اعتراض
implicit U مطلق
implicit U تلویحی
implicit U نااشکار
implicit U ضمنی
implicit U بی شرط
implicit U تلویحا فهمانده شده مطلق
implicit U اشاره شده مفهوم
implicit U مجازی
implicit costs U هزینههای ضمنی
implicit agreement U موافقت ضمنی
implicit behavior U رفتار نااشکار
implicit costs U هزینههای نامرئی
implicit declaration U کنایه
implicit function U معادله چیزی که حل ان مستلزم حل یک یا چند معادله دیگر باشد
implicit obedience U فرمانبرداری بدون اعتراض
implicit rent U سهم زمین از کل تولید
reference U معرفی
reference U سفارش
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان معرف ذکر بکنم؟
reference U توصیه
with reference to U با اشاره به
with reference to U عطف به
who are your reference? U چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
self reference U خود ارجاع
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان توصیه کننده بگویم؟
in reference to U با اشاره به
May I use your name as a reference? U اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
reference U توصیه
reference U اندیسی که ارجاعی به متن است
reference U لیست موضوعات مرتب شده
reference U مراجعه و رجوع کردن
reference U راده
reference U مدارک
reference U سوابق
reference U بازگشت مرجع
reference U اشاره
reference U استفتاء کردن
reference U ارجاع امر به داوری
reference U معرف
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U دستوری که دستیابی به داده ذخیره شده یا مرتب شده فراهم میکند
reference U لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
reference U منبع
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference U عطف
reference U دستیابی به محلی در حافظه
reference U توجه کردن یا کار کردن با چیزی
reference U کتاب بس خوان بازگشت
reference U مراجعه رجوع
reference U مرجع
reference U آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
reference U نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
reference U ماخذ
reference U مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
reference U فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
reference U ارجاع
reference frame U دستگاه مقایسهای
reference sheet U برگ تعیین محل یکان برگ معرف
reference signal U سیگنال مرجع
reference position U محل پاسگاه فرماندهی تاکتیکی دریایی موضع فرماندهی
reference librery U کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
reference line U خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
reference number U اعداد مبنای نشانه روی
reference language U زبان مرجع
reference phase U فاز مبنا
reference piece U توپ مبنا
reference point U نقطه مبنا
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
reference junction U اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
reference group U گروه مرجع
reference sheet U برگ راهنما
reference station U ایستگاه مبداء سنجش جذر ومد دریایی
letter of reference U توصیه نامه
letter of reference U معرفی نامه
reference [testimonial] U گواهی
reference [testimonial] U مدرک
geographic reference U سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
reference book U کتابمرجع
point of reference U آنچهبهشماکمککندموقعیتیرابهتردرککنید
with reference to letter no U با اشاره بنامه شماره ....عطف بنامه .......نسبت بنامه ......
sortie reference U تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
sortie reference U شماره پرواز
reference time U زمان مرجع
reference pilot U نمونه مرجع
reference electrode U الکترود مرجع
cross reference U ارجاع متقابل
backward reference U ارجاع به عقب
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
call by reference U فراخوانی با ارجاع
cell reference U ارجاع سل
circular reference U ارجاع چرخشی
cross-reference U ارجاع متقابل
delusion of reference U هذیان بخود بستن
explicit reference U خص مثل فیلد یا دگمهای با نام یکتا
cross reference U شبکه چهارخانه
cross reference U سیستم مختصات
cross-reference U مراجعه متقابل
cross-reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference U سیستم مختصات
cross-reference U شبکه چهارخانه
frame of reference U چهارچوب داوری
frames of reference U چهارچوب داوری
cross reference U مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross reference U مراجعه متقابل
external reference U مرجع خارجی
external reference U ارجاع خارجی
forward reference U ارجاع به جلو
punctuation for reference U زیر واژه
reference address U نشانی مرجع
reference axes U محورهای مرجع
reference cell U پیل مبنا
reference cell U پیل مرجع
reference datum U سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
reference datum U سطح افق بار یاوزن هواپیما
reference edge U لبه مرجع
reference electrode U الکترود مبنا
print reference U شماره سری عکس هوایی
print reference U شماره عکس هوایی
global reference U ارجاع سراسری
map reference U فهرست شناسایی نقشه
ideas if reference U افکار عطفی
absolute cell reference U رجوع مطلق سل
relative cell reference U ارجاع سل رابطهای
cross reference generator U متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
reference count technique U تکنیک شمارش ارجاعات
cross reference table U جدول ارجاع متقابل
cross reference generator U بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
lay reference number U شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
to push for an answer [in reference to something] U برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
open system interconnection reference U مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com