Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
image format
U
اندازه فیلم عکاسی
image format
U
اندازه شیشه عکاسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tag image file format
U
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
tagged image file format
U
قالب فایل تصویر نشاندار
Other Matches
format
U
با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
format
U
قواعد دستورات زمان اسمبلی
format
U
متن یا دادهای که به یک قالب خاص چاپ گرفته شود
format
U
1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
format
U
داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند
format
U
قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
format
U
تنظیم دیسک خالی با نوشتن اطلاعات محل شیار و کنترل روی آن
format
U
قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود
format
U
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون
format
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
format
U
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند
format
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format
U
متن
format
U
فرم
format
U
نمونه
format
U
قالب بندی کردن
format
U
قالب هیئت
format
U
روش ذخیره سازی داده آدرس حاوی بیتهای صفحه انتخاب شده
format
U
اندازه شکل
format
U
قطع
format
U
حفافت حافظه و..
format
U
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format
U
قواعد دقیق دستورات و آرگومان ها
format
U
حدود و مشخصات فرش
format
U
ابعاد و چهارچوب فرش
V format
U
ساختار داده که درآن دکوردهای با طول مختلف ذخیره شده اند با یک مشخصات ابتدایی که طول آنها را نوشته است
format
U
نسبت
format
U
FORفرمان AT
format
U
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
format
U
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
format
U
تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
file format
U
قالب فایل
document format
U
فرمت مدرک
cell format
U
فرمت سل
general format
U
فرمت کلی
document format
U
قالب مدرک
data format
U
قالب داده ها
file format
U
فرمت فایل
global format
U
فرمت کلی
free format
U
در قالب ازاد
format file
U
فایل قالب بندی
format file
U
فایل فرمت
bi margin format
U
نقشه دو حاشیهای
format effector
U
تاثیرکننده قالب
card format
U
قالب کارت
cell format
U
قالب سل
fixed format
U
قابل ثابت
address format
U
قالب نشانی
order format
U
قالب سفارش
physical format
U
قالب بندی فیزیکی
quick format
U
دستوری
quick format
U
که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
range format
U
قالب دامنه
record format
U
قالب مدرک
record format
U
قالب رکورد
safe format
U
عملیات فرمت که داده موجود را خراب نمیکند ودرصورتی که یسک اشتباه را فرمت کرده باشید امکان ترمیم داده وجود دارد
variable format
U
با قالب متغییر
order format
U
قالب دستور
numeric format
U
فرمت عددی
numeric format
U
قالب عددی
logical format
U
قالب بندی یا فرمت منطقی
data interchange format
U
استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
medium format SLR (6 x 6)
U
شکلمتوسطSLR
graphics file format
U
فرمت فایل نگارهای
fixed numeric format
U
قالب عددی ثابت
high level format
U
فرمت یا قالب بندی سطح بالا
rich text format
U
روش ذخیره سازی متن که حاوی توضیحات اضافی است و شرحی بر صفحات , نوع و نوشتار و فرمت آنها دارد
free field format
U
در قالب ازاد میدانی
pict file format
U
قالب فایل PICT
interchange file format
U
استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
native file format
U
قالب فایل اصلی
international file format
U
استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
proprietary file format
U
قالب فایل اختصاصی
low level format
U
فرمت سطح پایین
proprietary file format
U
روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
data interchange format file
U
فایل با فرمت مبادله
self image
U
پیش خودمجسم سازی
image
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
image
U
نشان دادن تصویر
image
U
تصویر کردن
image
U
خوب شرح دادن
image
U
شمایل
image
U
مجسمه
self image
U
خویشتن شناسی
self image
U
تجسم نفس واعمال خود
image well
U
چاه مجازی
image
[برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
image
U
مجسمه شکل
image
U
عکس
image
U
منعکس کردن
image
U
تندیس
image
مجسم کردن
image
U
پیکر
image
نقش کردن
image
U
شبیه سازی
image
U
صورت
image
U
نگار
image
U
نقش
image
U
تصور سیما
image
[دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
image
[تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
image
[فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
image
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.]
image
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
image
[سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
image
[وسیله ورودی که متن ها یا رسم ها یا عکس ها را به حالت دیجیتال و قابل خواندن ماشین تبدیل میکند.]
image
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
image
U
وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
image
U
کپی دقیق از فضایی از حافظه
image
U
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
image
U
فشرده سایز داده یک تصویر
image
U
ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
image
U
عکس هوایی
image
U
پندار
image
U
تصور خیالی
image
U
شکل
image
پنداره
after image
[آثار باقیمانده درچشم پس ازدیدن چیزی]
after image
U
پس دید
after image
یک کپی از داده که تغییر یافته است.
image
U
منظر
image
U
تصویر
image
U
کپی از طرح یا تصویر اصلی
image
U
تمثال
image
U
تصویر الکتریکی
image
U
تصویر ذهنی
image
U
مجسمه
image test
U
ازمایش تصویر
image space
U
فضای تصویر
image registration
U
ترام تصویر
image speard
U
انتشار تصویر
image speard
U
گسترش تصویر
image ray
U
پرتو تصویر
image registration
U
ثبت تصویر
image resolution
U
تجزیه تصویر
image reproduction
U
تولید مجدد تصویر
image test
U
تست تصویر
image side
U
جهت تصویر
image shape
U
کادر تصویر
image reversal
U
نقض تصویر
image sharpness
U
خطوط مورب تحت زاویه معین
image reversal
U
واژگونی تصویر
image shift
U
جابجایی تصویر
image retention
U
ضبط تصویر
image sharpness
U
ترام تصویر
image sinusoidally
U
تابیدگی تصویری
image response
U
رفتار فرکانس تصویر
image response
U
پاسخ تصویر
image source
U
منبع تصویر
image reversal
U
برگشت تصویر
image scale
U
مقیاس تصویر
image transformation
U
تبدیل تصویر
image transmission
U
انتقال تصویر
verbal image
U
تصویر ذهنی کلامی
virtual image
U
تصویر مجازی
printed image
U
شکلعکسچاپی
spitting image
<idiom>
U
درست مثل
intermediate image
U
تصویر میانی
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
sharp image
U
تصویر واضح
sharp image
U
تصویر شفاف
image element
U
نقطه تصویر
scanned image
U
تصویر پوشیده
reverse image
U
تصویر وارونه
image interpreter
U
مفسر عکس
memory image
U
تصویر یاد
mental image
U
تصویر ذهنی
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
off screen image
U
تصویری که در ابتدا در حافظه رسم میشود و پس به حافظه صفحه نمایش منتقل میشود تا باعث عمل نمایش سریع شود
primordial image
U
صورت ازلی
public image
U
تصور عمومی
public image
U
تاثیر علامت تجارتی روی ذهن مردم
real image
U
تصویر حقیقی
retinal image
تصویر شبکیه ای
image formation
U
تصویر سازی
image enhancement
U
جلوه دادن تصویر
image detail
U
جزء تصویر
image degradation
U
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
image deflection
U
انحراف تصویر
image coordinates
U
مختصات تصویر
image control
U
کنترل تصویر
image contrast
U
درجه خاکستری تصویر
image contrast
U
کنتراست تصویر
image cintraction
U
شکستگی تصویر
image detail
U
جزئیات تصویرتلویزیون
image displacement
U
اشتباه تصویر یا خطای تصویربرداری دستگاه
image point
U
نقطه تصویر
image effect
U
اثر تصویر تلویزیون
image drift
U
تاب خوردن تصویر
image drift
U
رانش تصویر
image distortion
U
اعوجاج تصویر
image distance
U
عرض تصویر
image dissector
U
لامپ تقطیع تصویر
image displacement
U
تغییر یا جابجایی تصویرتلویزیون
image cintraction
U
انقباض تصویر
image converter
U
مبدل تصویر
mirror image
تصویر آیینه ای
bit image
[مجموعه ای از بیت ها که درحافظه کامپیوتر به صورت یک ماتریس مستطیلی ذخیره شده اند.]
body image
U
تصویر بدن
card image
U
تصویر کارت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com