Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 277 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ibm computer
U
کامپیوتر ای بی ام
ibm computer
U
ماشین حساب ای بی ام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
host computer
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computer
U
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computer
U
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
host computer
U
کامپیوتر میزبان
computer
U
شمارنده
computer
U
ماشین حساب کامپیوتر
computer
U
رایانه
computer
U
حسابگر الکترونی
computer
U
کامپیوتر
computer
U
ماشین متفکر
computer
U
ماشین حساب
computer
U
ماشین الکترونیکی
computer
U
اکامپیوتر
personal computer
U
کامپیوتر شخصی
home computer
U
کامپیوتر خانگی
analog computer
U
کامپیوتر تحلیلی
analog computer
U
کامپیوتری که با استفاده از اطلاعات تحلیلی کار میکند
analog computer
U
کامپیوتر انالوگ
analog computer
U
کامپیوترقیاسی
analog computer
U
کامپیوتر سنجشی
analogue computer
U
کامپیوتر انالوگ
apple computer
U
کامپیوتر اپل
Apple Computer Corporation
U
شرکتی که کامپیوترهایی مانند II Apple
Apple Computer Corporation
U
Lisa Apple و در این اواخر Apple Macintosh را ایجاد کرده است
Apple Macintosh computer
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
appliance computer
U
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
associate computer professionals
U
انجمن کامپیوترکاران
associationa of computer programmers
U
analysts and
associationa of computer programmers
U
انجمن برنامه نویسان و تحلیلگران کامپیوتر
asynchronous computer
U
کامپیوتر ناهنگام
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
asynchronous computer
U
کامپیوتر غیرهمزمان
automatic computer
U
کامپیوتر خودکار
blue chip personal computer
U
IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
board computer
U
یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
briefcase computer
U
کامپیوتر چمدانی
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
certificate in computer programming
U
CCP
compaq computer corporation
U
IB
compaq computer corporation
U
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
complex instruction set computer
U
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای پیچیده
computer aided
U
بکمک کامپیوتر
computer assisted
U
بکمک کامپیوتر
computer aided design
U
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری
computer aided design and drafting
U
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
computer aided factory management
U
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
computer aided instruction
U
learning computeraugmented
computer aided manufacturing
U
تولید به کمک کامپیوتر
computer animation
U
ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
computer animation
U
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
computer architect
U
معمار کامپیوتر
computer architecture
U
معماری کامپیوتر
computer art
U
هنر کامپیوتر
computer artist
U
هنرمند کامپیوتر
computer assisted diagnosis
U
تشخیص بیماری توسط کامپیوتر
computer assisted instruction
U
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر
computer augmented learning
U
بسط اموزش به کمک کامپیوتر
computer awarness
U
دانش کامپیوتر
computer based
U
بر مبنای کامپیوتر
computer based learning
U
یادگیری بر پایه کامپیوتر
computer based training
U
تربیت مبتنی بر کامپیوتر
computer camp
U
اردوی کامپیوتر
computer center
U
مرکز کامپیوتر
computer center director
U
مدیر مرکز کامپیوتر
computer center manager
U
مدیر مرکز کامپیوتر
computer circuits
U
مدارهای کامپیوتری
computer classifications
U
طبقه بندی کامپیوتر
computer code
U
رمز کامپیوتری
computer code
U
رمز کامپیوتر
computer code
U
کد کامپیوتر
computer conferencing
U
کنفرانس کامپیوتری
computer control console
U
panel control
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
computer crime
U
جرم کامپیوتری
computer design
U
طراحی کامپیوتری
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
computer enclosure
U
محفظه کامپیوتر
computer engineer
U
مهندس کامپیوتر
computer engineering
U
مهندسی کامپیوتر
computer family
U
خانواده کامپیوتر
computer flicks
U
فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer game
U
بازی کامپیوتری
computer generations
U
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computer generations
U
نسلهای کامپیوتر
computer graphicist
U
گرافیست کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer graphics metafile
U
فایل برتر نگاره سازی کامپیوتری
computer independent language
U
زبان مستقل کامپیوتری
computer industry
U
صنعت کامپیوتر
computer information system
U
سیستم اطلاعات کامپیوتری
computer input microfilm
U
تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
computer instruction
U
دستورالعمل کامپیوتر
computer instruction set
U
مجموعه دستورالعمل کامپیوتر
computer integrated manufactureing
U
کارخانه کاملا" اتوماتیک
computer interface unit
U
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
computer jargon
U
لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
computer language
U
زبان کامپیوتری
computer language
U
زبان کامپیوتر
computer leasing company
U
شرکت اجاره دهنده کامپیوتر
Other Matches
My Computer
U
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
duplex computer
U
کامپیوتر مضاعف
digital computer
U
کامپیوتردیجیتال
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
electronic computer
U
کامپیوتر الکترونیکی
digital computer
U
کامپیوتر دیجیتالی
digital computer
U
کامپیوتر
digital computer
U
کامپیوتر عددی
digital computer
U
کامپیوتر رقمی
first generation computer
U
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
flight computer
U
کامپیوتر پرواز
four address computer
U
کامپیوتر چهار نشانی
laptop computer
U
کامپیوتر دستی یا کیفی
infected computer
U
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
independent computer
U
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
incremental computer
U
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer
U
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
hybrid computer
U
کامپیوترترکیبی
hybrid computer
U
کامپیوتر دو رگه
human computer
U
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
guest computer
U
کامپیوتر مهمان
mainframe computer
U
استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
desktop computer
U
کامپیوتر رومیزی
computer simulation
U
شبیه سازی
computer security
U
امنیت کامپیوتر
computer science
U
علوم کامپیوتر
computer science
U
علم کامپیوتر
computer salesman
U
فروشنده کامپیوتر
computer revolution
U
تحول کامپیوتر
computer readable
U
آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
computer programming
U
برنامه نویسی کامپیوتری
computer programmer
U
برنامه نویس کامپیوتر
computer program
U
برنامه کامپیوتر
computer program
U
برنامه کامپیوتری
computer simulation
U
کامپیوتری
computer simulation
U
شبیه سازی کامپیوتری
dedicated computer
U
کامپیوتر اختصاصی
control computer
U
کامپیوتر کنترل
computer word
U
کلمه کامپیوتری
computer vendor
U
فروشنده کامپیوتر
computer utility
U
خدمات کامپیوتری
computer utility
U
سودمندی کامپیوتر
computer user
U
استفاده کننده کامپیوتر
computer typesetting
U
حروف چینی کامپیوتری
computer time
U
وقت کامپیوتر
computer system
U
سیستم کامپیوتری
computer store
U
فروشگاه کامپیوتر
computer specialist
U
متخصص کامپیوتر
computer memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
three address computer
U
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
target computer
U
کامپیوتر هدف
talking computer
U
کامپیوتر سخنگو
synchronous computer
U
کامپیوترهمزمان
synchronous computer
U
کامپیوتر همگام
stand alone computer
U
کامپیوتر مستقل
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
source computer
U
کامپیوتر منبع
slave computer
U
کامپیوتر برده
sequential computer
U
کامپیوتر ترتیبی
transportable computer
U
پس و پیش کردن
two address computer
U
کامپیوتر دو ادرسه
two address computer
U
کامپیوتربا دو نشانی
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
a stand-alone computer
U
یک رایانه مستقل
There's a jinx on this computer.
U
این رایانه جادو شده.
computer table
U
میزکامپیوتر
micro-computer
U
ریزکامپیوتر
micro-computer
U
ریزرایانه
micro-computer
U
خرد کامپیوتر
virtual computer
U
کامپیوتر مجازی
serial computer
U
کامپیوترنوبتی
serial computer
U
کامپیوتر سری
serial computer
U
کامپیوتر نوبتی
on board computer
U
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
office computer
U
کامپیوتر اداری
object computer
U
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
object computer
U
کامپیوتر مقصود
notebook computer
U
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
notebook computer
U
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer
U
کامپیوتر کوچک قابل حمل
nonesequential computer
U
کامپیوتر غیر ترتیبی
network computer
U
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
multiaccess computer
U
کامپیوتر با دسترسی چند گانه
microprogrammable computer
U
کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
mainframe computer
U
مانند تعداد عملوند همزمان
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
one address computer
U
ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
one address computer
U
کامپیوتر یک نشانی
self adapting computer
U
کامپیوتر خود وفق
second generation computer
U
کامپیوتر نسل دوم
satellite computer
U
کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer
U
کامپیوتر بادوام
programmed computer
U
کامپیوتر برنامه ریزی شده
portable computer
U
کامپیوتر قابل حمل
pocket computer
U
کامپیوتر جیبی
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
one chip computer
U
کامپیوتر یک تراشهای
one address computer
U
کامپیوتریک ادرسه
mainframe computer
U
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
computer operation
U
عملیات کامپیوتر
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
computer letter
U
حرف کامپیوتری
computer operation
U
عملکرد کامپیوتری
computer nik
U
استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
computer manufacturer
U
سازنده کامپیوتر
computer museum
U
موزه کامپیوتری
computer operator
U
اپراتور کامپیوتر
computer oriented
U
کامپیوتر گرا
computer on a chip
U
کامپیوتر روی یک تراشه
computer professional
U
متخصص کامپیوتر
computer printout
U
مطالبی که توسط کامپیوتر چاپ شده است
computer printout
U
چاپ کامپیوتری
computer literacy
U
دانش کامپیوتر
computer network
U
شبکه کامپیوتری
computer music
U
موسیقی کامپیوتری
computer logic
U
منطق کامپیوتر
special purpose computer
U
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
stored program computer
U
کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده
computer users group
U
گروه استفاده کننده کامپیوتر
society for computer simulation
U
انجمن شبیه سازی کامپیوتر
society for computer medicine
U
انجمن پزشکی کامپیوتر
small business computer
U
کامپیوتر کوچک تجاری
single board computer
U
کامپیوتر تک بردی
a comparison of the brain to a computer
U
مقایسه ای از مغز با کامپیوتر
computer oriented language
U
زبان کامپیوترگرا
computer output microfilm
U
فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
to play computer games
U
بازی های کامپیوتری کردن
to fall over
[computer, programme, ...]
U
[موقتا]
کار نکردن
[دستگاهی یا برنامه ای و غیره]
computer output microfilm
U
میکروفیلم خروجی کامپیوتر
computer operations manager
U
مدیر عملیات کامپیوتر
personal computer (view from above)
U
کامپیوترشخصی
computer numerical control
U
کنترل عددی توسط کامپیوتر
word oriented computer
U
کامپیوتر کلمه گرا
zero wait state computer
U
کامپیوتر با وضعیت انتظاری صفر
computer serrices company
U
شرکت خدمات کامپیوتری
computer processing cycle
U
چرخه پردازش کامپیوتر
functional units of a computer
U
واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
industrial electronic computer
U
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
integrated computer package
U
software integrated
large scale computer
U
سیستم کامپیوتر قوی
large scale computer
U
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
magazines computer oriented
U
مجلات کامپیوتری
magnetic card computer
U
کامپیوتر با کارت مغناطیسی
micro computer kit
U
kit computer
computer managed instruction
U
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
general purpose computer
U
کامپیوتر همه منظوره کامپیوتر چند منظوره
hand held computer
U
کامپیوتر دستی
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
homogeneous computer network
U
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
fourth generation computer
U
کامپیوتر نسل چهارم
hybrid computer system
U
سیستم کامپیوتری دو رگه
fixed program computer
U
computer program wired
ibm pc compatible computer
U
کامپیوتر شخصی سازگار باای بی ام
ibm personal computer
U
IBکامپیوتر شخصی
ibm personal computer at
U
کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل AT
ibm personal computer xt
U
کامپیوتر شخصی ای بی ام مدل XT
multi board computer
U
کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
decentralized computer network
U
شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
process control computer
U
کامپیوتر کنترل فرایند
reduced instruction set computer
U
کامپیوتر مجموعه دستورالعملهای کاسته شده
reduced instruction set computer
U
طرح CPU که مجموعه دستورات
computer output microfilm recorder
U
دستگاهی که خروجی کامپیوتررا روی فیلم حساس به نوربه شکل میکروسکوپی ضبط میکند
small computer systems interface
U
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
fixed word length computer
U
کامپیوتر با طول کلمه ثابت
ibm personal computer system/
U
کامپیوتر ای بی ام سیستم شخصی 2
writable instruction set computer
U
طرح CPU که به برنامه نویس امکان میدهد دستورات که ماشین جانبی را به آن بیفزاید با استفاده از میکروکد. تا مجموعه دستورات به دلخواه او درآیند
west coast computer faire
U
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
national computer graphics association
U
انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
world conference of computer in educatio
U
کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
master slave computer system
U
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
small computer system interface
U
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
variable word length computer
U
کامپیوتر با طول متغیر کلمه
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer.
U
کانالتان را فردا
[به این برنامه]
تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com