English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
hydrogen bombs U بمب هیدروژنی
hydrogen bombs U بمب ترکیبی اتمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydrogen U هیدروژن
hydrogen U ئیدروژن
hydrogen U H :symb
A-bombs U بمب اتمی
bombs U شکست فاحش
A-bombs U با بمب اتمی حمله کردن
A-bombs U بمباران اتمی کردن
H-bombs U بمب هیدروژنی
bombs U بن بست
bombs U زیر اب ناپدید شدن موج سوار
bombs U شوت دور محکم زدن گوی لاکراس پاس بلند که منجر به لمس گردد
bombs U بخشی از کد که توابع نامط لوب مثل آسیب در سیستم ایجاد میکند در صورتی که چنیدین وضعیت درست باشند
bombs U غیر رسمی از بین رفتن
bombs U مخزن
bombs U بمباران کردن
bombs U بمب
bombs U خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
bombs U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombs U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
bombs U نارنجک
secondary hydrogen U هیدروژن 2 درجه
acid hydrogen U هیدروژن اسیدی
active hydrogen U هیدروژن فعال
heavy hydrogen U هیدروژن سنگین
hydrogen embrittleness U شکستگی هیدروژنی
hydrogen embrittleness U فقدان چقرمگی بعلت وجودهیدروژن در داخل جسم میباشد
hydrogen bonding U پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
light hydrogen U هیدروژن سبک یا معمولی
tertiary hydrogen U هیدروژن نوع سوم
tertiary hydrogen U هیدروژن 3 درجه
secondary hydrogen U هیدروژن درجه دوم
liquid hydrogen U هیدروژن مایع
labile hydrogen U هیدروژن تند اثر
hydrogen sulphide U سولفید هیدروژن
hydrogen like orbital U اوربیتال هیدروژن مانند
hydrogen like atom U اتم هیدروژن مانند
hydrogen ion U یون هیدرونیوم
hydrogen ion U یون +H با بار الکتریکی مثبت
hydrogen bomb U بمب ترکیبی اتمی
hydrogen peroxide U 2O 2H
hydrogen bond U پیوند هیدروژنی
hydrogen peroxide U اب اکسیژنه
hydrogen bomb U بمب هیدروژنی
cluster bombs U اویز چند شاخه
cluster bombs U خوشه مین خوشهای
cluster bombs U سنبله دسته کردن
cluster bombs U گروه
cluster bombs U جمع کردن خوشه کردن
cluster bombs U خوشه
letter-bombs U بمب نامهای
neutron bombs U بمب نوترونی
plastic bombs U بمب خمیری
time bombs U بمب ساعتی
volcanic bombs U بمهایآتشفشانی
cluster bombs U دسته
cluster bombs U مین خوشهای
atom bombs U بمب اتمی
cluster bombs U تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند
cluster bombs U یک یا چند شیار روی دیسک سخت برای ذخیره سازی یک فایل یا بخشی از یک فایل
cluster bombs U کلاستر
cluster bombs U کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs U قالب
cluster bombs U لوستر چندشاخه شمش
plastic bombs U بمب پلاستیکی
hydrogen depleted structure U ساختار هیدروژن زدوده
atomic hydrogen welding U جوشکاری هیدروژنی
liquid hydrogen tank U مخزنهیدروژنمایع
hydrogen flame detector U اشکارساز شعلهای هیدروژن
standard hydrogen electrode U الکتورد هیدروژن استاندارد
sodium hydrogen carbonate U سدیم هیدروژن کربنات
oxy hydrogen welding U جوشکاری اکسی ئیدروژن
oxy hydrogen flame U شعله اکسی ئیدروژن
oxy hydrogen blowpipe U بوری زرگری
intermolecular hydrogen bond U پیوند هیدروژنی بین مولکولی
intramolecular hydrogen bond U پیوند هیدروژنی درون مولکولی
atomic hydrogen arc welding U جوش قوسی بوسیله اتم هیدروژن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com