Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hybrid computer system
U
سیستم کامپیوتری دو رگه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hybrid computer
U
کامپیوتر دو رگه
hybrid computer
U
کامپیوترترکیبی
computer system
U
سیستم کامپیوتری
computer information system
U
سیستم اطلاعات کامپیوتری
master slave computer system
U
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
ibm personal computer system/
U
کامپیوتر ای بی ام سیستم شخصی 2
small computer system interface
U
میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
hybrid
U
جانور دورگه
hybrid
U
هیبرید
hybrid
U
گیاه پیوندی
hybrid
U
چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
hybrid
U
دورگه
hybrid
U
پیوندی
hybrid
U
مرکب
hybrid
U
هایبرید
hybrid propulation
U
نیروی پیش برنده مختلط
hybrid circuit
U
نوعی واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آنالوگ
hybrid wave
U
موج مرکب
hybrid circuit
U
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
hybrid circuit
U
ترکیب مدارهای آنالوگ و دیجیتال در سیستم کامپیوتری برای رسیدن به هدف مخصوص
hybrid rocket
U
راکت مختلط
hybrid orbital
U
اوربیتال هیبریدی
large leaved hybrid petunia
U
اطلسی دهن اژدر
computer
U
ماشین الکترونیکی
computer
U
شمارنده
computer
U
کامپیوتر
computer
U
ماشین متفکر
computer
U
ماشین حساب
My Computer
U
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer
U
حسابگر الکترونی
computer
U
اکامپیوتر
computer
U
ماشین حساب کامپیوتر
computer
U
رایانه
linear system
[system of linear equations]
U
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
computer printout
U
چاپ کامپیوتری
computer graphicist
U
گرافیست کامپیوتری
computer oriented
U
کامپیوتر گرا
computer operator
U
اپراتور کامپیوتر
computer on a chip
U
کامپیوتر روی یک تراشه
computer operation
U
عملکرد کامپیوتری
computer operation
U
عملیات کامپیوتر
computer printout
U
مطالبی که توسط کامپیوتر چاپ شده است
computer professional
U
متخصص کامپیوتر
computer specialist
U
متخصص کامپیوتر
computer security
U
امنیت کامپیوتر
computer simulation
U
کامپیوتری
computer simulation
U
شبیه سازی کامپیوتری
computer store
U
فروشگاه کامپیوتر
computer time
U
وقت کامپیوتر
computer typesetting
U
حروف چینی کامپیوتری
computer user
U
استفاده کننده کامپیوتر
computer utility
U
سودمندی کامپیوتر
computer utility
U
خدمات کامپیوتری
computer vendor
U
فروشنده کامپیوتر
computer program
U
برنامه کامپیوتری
computer program
U
برنامه کامپیوتر
computer programmer
U
برنامه نویس کامپیوتر
computer programming
U
برنامه نویسی کامپیوتری
computer readable
U
آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
computer simulation
U
شبیه سازی
computer revolution
U
تحول کامپیوتر
computer salesman
U
فروشنده کامپیوتر
computer science
U
علم کامپیوتر
computer science
U
علوم کامپیوتر
computer word
U
کلمه کامپیوتری
computer aided
U
بکمک کامپیوتر
computer circuits
U
مدارهای کامپیوتری
computer classifications
U
طبقه بندی کامپیوتر
computer code
U
رمز کامپیوتری
computer code
U
رمز کامپیوتر
computer code
U
کد کامپیوتر
computer conferencing
U
کنفرانس کامپیوتری
computer crime
U
جرم کامپیوتری
computer design
U
طراحی کامپیوتری
computer drawing
U
ترسیم کامپیوتری
computer engineer
U
مهندس کامپیوتر
computer center
U
مرکز کامپیوتر
computer camp
U
اردوی کامپیوتر
computer assisted
U
بکمک کامپیوتر
computer animation
U
ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
computer animation
U
تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
computer architect
U
معمار کامپیوتر
computer architecture
U
معماری کامپیوتر
computer art
U
هنر کامپیوتر
computer artist
U
هنرمند کامپیوتر
computer awarness
U
دانش کامپیوتر
computer based
U
بر مبنای کامپیوتر
computer engineering
U
مهندسی کامپیوتر
computer family
U
خانواده کامپیوتر
computer language
U
زبان کامپیوتر
computer letter
U
حرف کامپیوتری
computer literacy
U
دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
computer literacy
U
دانش کامپیوتر
computer logic
U
منطق کامپیوتر
computer manufacturer
U
سازنده کامپیوتر
computer museum
U
موزه کامپیوتری
computer music
U
موسیقی کامپیوتری
computer network
U
شبکه کامپیوتری
computer language
U
زبان کامپیوتری
computer jargon
U
لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر
computer flicks
U
فیلمهایی که توسط کامپیوترساخته میشود
computer game
U
بازی کامپیوتری
computer generations
U
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
computer generations
U
نسلهای کامپیوتر
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری
computer graphics
U
نگاره سازی کامپیوتری گرافیک کامپیوتری
computer industry
U
صنعت کامپیوتر
computer instruction
U
دستورالعمل کامپیوتر
computer nik
U
استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
control computer
U
کامپیوتر کنترل
one address computer
U
ساختار کامپیوتر که کد ماشین آن در هر لحظه یک آدرس استفاده میکند
second generation computer
U
کامپیوتر نسل دوم
self adapting computer
U
کامپیوتر خود وفق
serial computer
U
کامپیوتر نوبتی
serial computer
U
کامپیوتر سری
serial computer
U
کامپیوترنوبتی
sequential computer
U
کامپیوتر ترتیبی
slave computer
U
کامپیوتر برده
source computer
U
کامپیوتر منبع
satellite computer
U
کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer
U
کامپیوتر بادوام
one address computer
U
کامپیوتر یک نشانی
one address computer
U
کامپیوتریک ادرسه
one chip computer
U
کامپیوتر یک تراشهای
parallel computer
U
کامپیوتر موازی
pocket computer
U
کامپیوتر جیبی
portable computer
U
کامپیوتر قابل حمل
programmed computer
U
کامپیوتر برنامه ریزی شده
source computer
U
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
stand alone computer
U
کامپیوتر مستقل
micro-computer
U
ریزکامپیوتر
computer table
U
میزکامپیوتر
There's a jinx on this computer.
U
این رایانه جادو شده.
a stand-alone computer
U
یک رایانه مستقل
computer memory
U
حافظه کامپیوتر
[علوم کامپیوتر]
computer memory
U
حافظه رایانه
[علوم کامپیوتر]
micro-computer
U
ریزرایانه
virtual computer
U
کامپیوتر مجازی
synchronous computer
U
کامپیوتر همگام
synchronous computer
U
کامپیوترهمزمان
talking computer
U
کامپیوتر سخنگو
target computer
U
کامپیوتر هدف
three address computer
U
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
transportable computer
U
پس و پیش کردن
two address computer
U
کامپیوتر دو ادرسه
two address computer
U
کامپیوتربا دو نشانی
dedicated computer
U
کامپیوتر اختصاصی
duplex computer
U
کامپیوتر مضاعف
electronic computer
U
کامپیوتر الکترونیکی
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
first generation computer
U
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
flight computer
U
کامپیوتر پرواز
four address computer
U
کامپیوتر چهار نشانی
guest computer
U
کامپیوتر مهمان
human computer
U
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
micro-computer
U
خرد کامپیوتر
digital computer
U
کامپیوتردیجیتال
desktop computer
U
کامپیوتر رومیزی
digital computer
U
کامپیوتر رقمی
digital computer
U
کامپیوتر عددی
digital computer
U
کامپیوتر
digital computer
U
کامپیوتر دیجیتالی
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
network computer
U
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
ibm computer
U
کامپیوتر ای بی ام
multiaccess computer
U
کامپیوتر با دسترسی چند گانه
nonesequential computer
U
کامپیوتر غیر ترتیبی
notebook computer
U
کامپیوتر کوچک قابل حمل
notebook computer
U
که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
notebook computer
U
یک کامپیوتر کوچک به اندازه یک چمدان که از یک نمایش کریستال مایع و مسطح استفاده میکند
object computer
U
کامپیوتر مقصود
object computer
U
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
office computer
U
کامپیوتر اداری
on board computer
U
کامپیوتری که در یک وسیله نقلیه جا گرفته است
microprogrammable computer
U
کامپیوتر ریزبرنامه پذیر
mainframe computer
U
مانند تعداد عملوند همزمان
ibm computer
U
ماشین حساب ای بی ام
incremental computer
U
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
incremental computer
U
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
independent computer
U
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
infected computer
U
کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
laptop computer
U
کامپیوتر دستی یا کیفی
mainframe computer
U
استفاده از ریز کامپیوترها برای دستیابی به کامپیوتر mainframe
mainframe computer
U
سیستم کامپیوتری قوی که میتواند حافظه با فرفیت بالا را هدایت کند و نیز وسایل پشتیبانی را
one address computer
U
دستور ساخته شده از اپراتور و آدرس
asynchronous computer
U
نوعی از کامپیوتر که در ان هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل میشود و یا در اثر اعلام امادگی وسیله لازم برای عمل بعدی اغاز میشود کامپیوترناهمگام
analogue computer
U
کامپیوتر انالوگ
apple computer
U
کامپیوتر اپل
automatic computer
U
کامپیوتر خودکار
appliance computer
U
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
buffered computer
U
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
asynchronous computer
U
کامپیوتر ناهنگام
home computer
U
کامپیوتر خانگی
personal computer
U
کامپیوتر شخصی
host computer
U
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
host computer
U
کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computer
U
کنترل اصلی کامپیوتر در سیتم چند کاربر یا توزیع شده
asynchronous computer
U
کامپیوتر غیرهمزمان
computer enclosure
U
محفظه کامپیوتر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com